Comments (2,662)
-
سلام شخصی هستم 45 ساله .فرزند دختر 11 ساله ای دارم که در کلاس چهارم مشغول به تحصیل است متاسفانه به دلیل شیوع کرونا و تعطیلی مدارس و طبعاً باب شدن کلاسهای مجازی مجبور به خرید تلفن همراه شخصی برای فرزندم شدم .اما این آغازی برای دانلود انواع فیلم های کودک و نوجوان برای ایشانشدهاست ودر ساعتهای غیر درسی خصوصا در تابستان تمتم وقت حتی در زمان صرف غذا مشغول دیدن این گونه فیلمها هست.چگونه میتوان این عادت بد را بدون تنش از ایشان دور کرد (معرف مریم اکبری فرد)
-
سلام
من محدثه هستم. دختری ۱۸ ساله که تازگیا یعنی چند ساله پیش متوجه شدم میگرن دارم بعد برا کنکور خیلی نخوندم؛ مامانم گفت فدای سرت زیاد فشار نیار به خودت؛ منم خوب اذیت میشدم دکترمم گفته بود خودمو اذیت نکنم. بعد الان نتایج اومده هی سوال میکنن همه. نمیدونم چجوری اعصابم خورد نشه از دستشون. آیندم چی میشه کلافه ام. آخه دختر درسخونی بودم اینجوری شد -
سلام. خسته نباشید
دختر من یمدتیه گوشت نمیخوره کلافم کرده. لاغر شده و میترسم بدنش کمبود ویتامینی چیزی بگیره. نه به من نه به شوهرم نمیچسبه غذا. غذاشو از ما جدا کرده. دخترم متاهله؛ خونه خودشه ولی بازم فکرم پیشش میمونه. خانواده شوهرش چی میگن نمیدونم. چیزی از اونا خیلی نمیگه. ولی خوب آخه اینجوری غذاشو جدا کرده چجوری راضیش کنم دست برداره؟ -
سلام و خسته نباشید
من چند ماهی هست که درگیر مشکلات تنهایی و افسردگی شدم از وقتی که دو نفر از خانوادمو از دست دادم حس میکنم همه چی واسم پوچ و بی معنی شده
زندگی واسم کسل کنندس و هر کاریم میکنم که از این حالت افسردگی بیرون بیام نتیجه نداره
باید چیکار کنم که دوباره اون خوشبختی و سعادت قبلی به زندگیم برگرده؟؟؟
(معرف:مریم اکبری فرد) -
سلام و درود
من یک سوال از خدمتتون داشتم؛ مردی هستم ۳۰ ساله؛ آدم درونگرایی هستم که فکر دیگران باعث آزارم میشه. خانومم بهم میگه زیادی مسیولیت پذیری؛ چون یجاهاییم نمیشه کاری کرد حرص میخورم؛ مضرب میشم؛ بدخواب میشم؛ کم غذا میشم و … الان بسیار لاغر شدم بعلت مشکلاتی که برا خانوادم بوجود اومد؛ و همسرمم از این موضوع اذیت میشه. خصوصا اوایل ازدواجمونم هست سرخوردش کرده اینو بروز میده. لطفا راهنماییم کنید چکار باید کنم آرامش تو زندگیم باشه. -
سلام، من یک پسر 5 ساله و نیم دارم ک خیلی اذیت میکنه مثلا منکه مادرش هستم و میزنه یا باهام دعوا میکنه همش دوس داره بره توی خیابون و با بقیه بازی کنه حتی بقیه رو هم میزنه مثلا عمه یا مادر بزرگش اگه ب حرفش گوش نکنن عصبی میشه ومیزنه واقعا موندم چیکار کنم لطفا راهنمایی کنید؟ (معرف : فاطمه سهرابی)
-
سلام
من مادر یک کودک ۸ ساله هستم
متاسفانه کودک من با توجه به شیوع کرونا و خانه نشین شدن ما به شدت منزوی و بهانه گیر شده و با خواهر و برادرش دچار درگیری و پرخاشکری میشود نمیدانم آیا خانه نشستن و بودن فرزندم در فضای بسته و به دور از دوستانش باعث این عملکرد میشود که انرژی اش را به این شکل خالی کند یا خیر؟
تنبل شده و اصلا در درس ها پیشرفتی ندارد
ممنون میشوم کمکی کنید(معرف مریم اکبری فرد)
-
سلام وقتتون بخیر باشه
ببخشید من سوالی داشتم از خدمتتون.
وسواس فکری فک کنم دارم؛ در مورد آدمها. خیلی برام دغدغه هستش که کسی از دستم ناراحت نشه. البته یبخشیشم به این برمیگرده که میخوام عالی باشم همجوره. ذهنمو زیادی مشغول میکنه. خانه دار هستم و کارای تکراری روزمره زیاد انجام میدم. دلم نمیخواد ذهنم انقدر درگیر دیگران باشه. ولی مثلا وقتی ظرف میشورم ذهنم میره … -
سلام وقتتون به خیر این تصورکه ما باید کامل باشیم یا اینکه همه چیز باید در حد عالی باشه تصور دور از دسترسی میتونه باشه هرکسی باید بدونه خواه ناخواه دارای ناتوانیهایی هست در عین اینکه استعدادهایی هم داره بنابراین قرارنیست همه مون کامل باشیم و عملکردمون بدون نقص به نظر بیاد یه توصیه میکنم بهتون که اصلا به موارد جزیی توجه بیش از حد نکنین دقت کنین چه مواردی و چه چیزایی باعث ریزبینی و دقت افراطی شما میشه شناسایی اون موارد بسار مهمه تو مرحله ی بعدی سعی کنین کمتر توی اون موقعیتها قرار بگیرین گاهی مثلا هنگام شستشوی ظرفا این حالت پیش بیاد حتی از اطرافیانتون کمک بگیرین که این کار رو مثلا به عهده بگیرن به این ترتیب کمتر توی اون حالت قرار میگیرین. روش دیگه اینه که گاهی اگه مثلا دست زدن به یه ماده ای شمارو ناراحت میکنه به مرور شروع کنین به برقراری تماس با اون ماده اینجوری خودتون رو به مرور تو مواجهه با اون ماده میکنین و مشکل کمرنگ خواهد شد.اینم بگم در مواردی که فرد نتونه با این افکار مزاحم مقابله کنه احتمال دخالتهای دارویی هست پس تا زوده سعی کنین مشکل برطرف بشه.
-
متین ( رودکی ) با سلام مردی ۴۵ ساله هستم.چهار سال با دختر خانمی نامزد بودم و خیلی آور را دوست داشتم.بدلیل مشکلات مالی من و مخالفت خانواده خانم ، نامزدی و دوستی ما بهم خورد. الان ۶ سال هست ازآن موضوع میگذرد و من با دختر دیگری نمیتوانم ارتباط برقرار کنم.وهنوز منتظر برگشت آن دختر هستم. و شخص دیگری به دلم نمی نشیند و علاقه پیدا نمیکنم.چند بار هم با او تماس گرفتم و پاسخی نداد.با اینکه سن من هم بالاست لطفا مرا راهنمایی کنید.با تشکر
-
سلام وقت به خیر به نظر میاد برقراری این رابطه عاطفی چون تو سنین پختگی بوده اثرات ماندگاری براتون ایجاد کرده هرچند در نگاه دورتر به نظر میاد شایدم اینکه این رابطه ادامه پیدا نکرده ممکنه حتی یه جورایی به صلاحتون بوده باشه چون معمولا مخالفتهای اینچنینی از طرف ختعنواده میتونه ایجاد مشکل برای طرفین بکنه بنابراین به جای نشستن و مدام به اونچه بین شما و اون خانم از لحاظ عاطفی ایجاد شده فکر کنین برای خودتون برنامه های خاص ایجاد کنین به خودتون فرصت بدین و امکان معاشرتهای مناسبتری رو فراهم کنین اینم بگم به شدت از مقایسه کردن هر فرد جدیدی که میاد تو زندگیتون با اون خانم پرهیز کنین.
-
سلام خیلی عصبی هستم با کوچکتری حرف کسی کر میگیرم و اصلا نمیتونم ساکت بشینم خیلی آدم های مهم زندگیم رو از دست دادم سر همین اخلاقم واقعا کنترلی روی خورم ندارم خیلی کلاس کنترل خشم رفتم ولی بازم نمیتونم کنترل کنم خودمو
-
سلام وقت به خیر خیلی خوبه که خودتون متوجهین که اگه بخواد به همین شکل ادامه پیدا بکنه ممکنه اطرافیانتون ازکنارتون دور بشن اینطور که میگین احتمالا تو کلاسهای کنترل خشم اصول اولیه کنترل خشم رو فراگرفتین اما این اصول زمانی موثر خواهند بود که به لحاظ کاربردی بتونین اون تکنیکهارو به کار ببندین. برای رفع مشکلی که احتمالا سالهاس اون رو دارین نیاز به زمان بیشتر و کار مفصلتری هست اما دراین حد خدمتتون باید بگم اولا با دقت حتی اگه شده کاغذ و قلم بردارین و مواردی که شمارو عصبانی میکنه رو بشناسین بعد سعی کنین کمترین مواجهه رو با اون فرد یا موقعیت داشته باشین همچنین بهره گیری از تکنیکهای تنفس عالیه موقع بروز خشم متوسل به تنفس عمیق و شکمی بشین.دیگه اینکه موقعیتتون رو تغییر بدین و حتی مکانی که در اون قرار گرفتین .در عین حال بد نیست یه دوره ویتامین درمانی با نظارت پزشک براتون انچام بشه گاها کم خونی یا کمبود ویتامین یا حتی مشکلات هورمونی در شدت این مشکل موثر باشن.
-
سلام.
همسرم خیلی زود عصبانی میشه.
سر اتفاقات کوچیک و بزرگ
تو هر کاری هم خیلی عجله داره
مثلا اگه بگه این کارو انجام بده کافیه چند لحظه دیر بشه همین کافیه تا بهم بریزه
وقتی هم که عصبانی میشه سر بچهها داد میزنه اگه چیزی دم دستش باشه پرت میکنه و …
ممنون میشم راهنمایی کنید.
معرف، ابوالفضل حیدرهایی -
سلام وقت به خیر دوست عزیز در چنین مواقعی بهتره بافردی که آنقدر زود عصبانی میشه خیلی کلنجار نرین سعی کنین توی اون لحظه ی خاص باهاش بحث نکنین چون قطعا کار به جاهای باریک میکشه و مشکل شدیدتر میشه
اما بعداً در فضایی دوستانه براشون توضیح بدین که چقدر رفتار خشونت امیزشون میتونه برای بچه ها و درکل محیط خونه مخرب باشه.البته در عین حال با همدلی و مشارکت با ایشون برای رفع این رفتار .اقدام کنین شاید نیاز به بررسی دقیقتر داشته باشن
t.me/ravanshenasiravansabz ✨
🌐 instagram.com/na -
نارياني(رودکي)
با سلام ، زنی ۷۵ ساله هستم، همسرم ۴ سال قبل فوت کردند.ازآن به بعد دچار بی انگیزگی شدم.و دچار افسردگی شدم.و علاقه ای به دید و بازدید ندارم. طوریکه نوه هایم به منزل من می آیند حوصله شلوغی و یر وصدا ندارم و زود خسته میشوم.لطفا برای اینکه این حالت من از بین برود راهنمایی بفرمائید. -
سلام وقت به خیر معمولا بسیاری ازهمسرانی که سالهایی رو در کنار هم سپری کردن دچار چنین حالتی میشن بزرگوار.اما ببینین همه ی ما در مورد مشکلاتمون میتونیم هم دست روی دست بگذاریم وهم میتونیم باهاش مقابله کنیم.اتفاقا شما باید در نظر داشته باشین که بهتره به جای عدم ارتباط با سایر افراد مخصوصا عزیزانتون باید تلاشتون رو بیشتر کنین.تعامل با همسلان .ترتیب دادن فعالیتهای ورزشی سبک و جتی پرداختن به کارایی که حس خوبی بهتون میده عالیه و لازم.لطفا اینو توجه کنین چنین تعاملاتی هم به لحاظ روحی براتون خوبه هم بدنی .در واقع هم ذهن تمام افراد بزرگسال هم بدن باید فعال باشه تا مشکلات کهنسالی هرچه دیرتر به سراغتون بیاد.
-
سلام و احترام
متاسفانه بعد از فوت پدرم بخاطر ارث ومیراث بین من و خواهرام فاصله افتاده و بنظرم مقصر اصلی این اختلاف هم خانوممه حتی نمیتونه ببینه که من پیش مادرم میرم. بخاطر همسرم نمیتونم خوب با مادر و خواهرام دیدن کنم از طرفی هر دوشونم دوست دارم و نمیخوام کسیو از دست بدم. الان دقیقا موندم چیکار کنم.
مادر و خواهرام رو باید راضی کنم یا همسرمو…
از طرف ابوالفضل حیدرهایی -
سلام وقت به خیر ببینین در واقع اصلا به این شکل نیست که شما مجبور باشین از بین افرادی که گفتین کسی رو انتخاب کنین.در واقع شما باید بتونین به نحوی مدیریت در ایجاد ارتباط داشته باشین با همسرتون صحبت کنین که همونطور که ایشون تمایل دارن با خانواده شون در تعامل باشن شما هم به این شکل هستین البته من نمیدونم واقعا چرا ایشون تمایل به اینکه شما با خانواده تون در ارتباط نباشین ندارن نکنه که قبیش از حد تحت تاثیر اونا هستین یا مثلا خانواده با همسرتون رفتار مناسبی ندارن اما بهتون اطمینان میدم که با کمی دقت نظر و حتی اقتدار بتونین به طرف ایجاد روابط مفید و مناسب بین خودتون و خانواده ها قدم بردارین.
-
سلام. نوجوانی ۱۸ ساله ام.
تقریبا هر روز نزدیک غروب آفتاب دل شوره عجیبی میگیرم. دستا و پاهام سرد میشه و عرق میکنه.
اگه میشه راهنمایی کنید. ممنون
معرفتون، ابولفضل حیدرهایی -
سلام وقت به خیر ببینین در رابطه با این مشکلتون انگار شما خودتون منتظرین که اون علایم براتون ظاهر بشن یه جوری که داره براتون تبدیل به عادت میشه توصیه من به شما اینه که نزدیک اون زمان خاص اصلا حال و هوا و شرایطتون رو تغییر بدین و اتفاقااصلا توی اون مکان و موقعیت قرار نگیرین مثلا با دوست یا والدین یا هرکسی که دوست دارین برین بیرون یا یه برنامه تفریحی بذارین این کارو تکرار کنین و میخوام بگم اصلا منتظر رسیدن اون علایم نشین.اینم بگم ممکنه شروع این حالتها یه مورد یا مشکل کوچیک بوده باشه اما موردی نیست با اون ترفندی که گفتم خدمتتون حتما به مرور این مشکل کمرنگ حواهد شد.
-
سلام
دختر ده ساله ای دارم که دچار افتادگی پلک هست دوستاش بهش میگن چرا چشمت اینجوریه بعضی اوقات خیلی غصه میخوره ، دکترها هم گفتن باید سنش بیشتر بشه وگرنه حین عمل ممکن بترسه و وحشت کنه برا همین چند سال دیگه میشه عمل کرد
در حال حاضر نگران اینم که گوشه گیر بشه ، مدام هم بهش میگیم مهم نیست این موضوع و هر کسی یه ایرادی ممکن داشته باش مهم اخلاق یه مدت خوب اما دوباره ناراحت میشه تا یک نفر اشاره میکنه به پلکش
چیکار کنیم؟؟؟ -
سلام شبتون بخیر
عزیزم ابتدا شما بهتره با دختر گلتون رو آگاه کنید تا از ویژگی های ظاهری جسمانیش که خودش نقشی در شکل گیریش نداشته کمال رضایت رو داشته باشه و با یادآوری صفات پسندیده ش کمک کنید تا تآثیر صحبت های دوستاش رو کم کنید تا خودش هم بتونه دوستی که این سوال رو ازش می پرسه به این آگاهی برسونه، مرحله بعدی برقرار ارتباط دوستانه با والدین دوستش و صحبت با فرزندش جهت پیشگیری از سوالات آزاردهنده مخاطبین بشه🌹 -
سلام من پسری دارم16ساله.نسبت به حیوانات رفتار خشونتآمیز بروز می دهد حتی با اطرافیان هم رفتار مناسبی ندارد.همراه دوستانش اموال عمومی رو تخریب می کنند بسیار سرکش است در مدرسه هم مدام دعوا می کند وگوش به فرمان نیست.اقدام به رفتاری می کند تا عمدا باعث آز ار دیگران می شود.من خیلی نگران آینده پسرم هستم لطفاً راهنمایی بفرمایید.از طرف ساجده براتی
-
سلام شبتون بخیر
به نظر می رسه برای بررسی دقیق تر نیاز به اطلاعات بیشتر از رفتارهای فرزند عزیزتون هست که از طریق روانشناس کودک و نوجوان می تونید پیگیر موضوع باشید و لازمه زودتر پیگیری و رسیدگی کنید -
باسلام من مردی 45 ساله هستم الان مشکل لک و پیس دارم .به حدی تمام دست و صورتم را گرفته است. خجالت میکشم که بیرون بروم.مشکلم اینه که گاهی اوقات شادم و کارهای خوب انجام میدم.بعضی اوقات عصبی و بداخلاق.به حدی که هرچه در اطرافم باشه پرت میکنم وچند بار گوشی دخترم را شکستم.ازنظر جنسی نیز بسیار سردم ودیگه بچه دار نمیشم .استرس هم باعث زیاد شدن لک هام شده ولرزش دست دارم.دلم نمیخواهد سرکار برم.لطفا مرا راهنمایی کنید.از طرف ساجده براتی
-
سلام جناب غلامی، شبتون بخیر
قطعا نیاز هست به پزشک متخصص داخلی یا ایمونولوژی مراجعه بفرمائید. در صورتیکه علاوه بر توصیه های درمانی توصیه به مراجعه به روانشناس شد در خدمتیم🙏 -
با سلام من دختری 23ساله هستم.در دوران کودکی مورد تجاوز یکی از بستگان نزدیکم قرار گرفتم .هر شب کابوس میبینم.از تمام مردان بیزارم نتونستم این مشکل رو به کسی بگم هر خواستگاری که میاد رد میکنم.خیلی میترسم که کسی بفهمه.چند بار خواستم خودکشی کنم ولی موفق نشدم.استرس زیادی دارم بهحدی که مرتب ناخن هایم را می جویم.نمی دونن چطور از کابوس های شبانه نجات پیدا کنم.خواهش میکنم کمکم کنید.از طرف ساجده براتی
-
سلام شبتون بخیر
با توجه به موضوع و تآثیرات نامبرده شده، متآسفانه دخترتان دچار آسیب روانی جدی شده ( ضربه روانی پس از حادثه)و نیاز به جلسات روان درمانی و همینطور مراجعه به روانپزشک جهت اختلال خواب و کابوس های شبانه. لطفا پیگیری جدی صورت بگیره -
سلام من مشکل وسواس دارم.عادت دارم همه چیز رو بشورم .حتی جارو برقی رو هم شستم خراب شد.دلم نمی خواهد که مهمونی برم .دست هامو مدام می شورم تا ده بار نشورم ول نمی کنم .احساس می کنم همه آدم ها ی اطرافم کثیف هستن واین باعث اختلاف منو همسرم شده. الان زود رنج هم شدم .به شدت عصبی هستم گاهی اوقات دلشوره دارم .لطفا مرا راهنمایی کنید.از طرف ساجده براتی
-
سلام وقت به خیر دوست عزیزحقیقت اینکه در مورد وسواس هم نیاز به درمانهای دارویی هست هم نیاز به رفتاردرمانی
اولا سعی کنین به مرور شرایط رو برای خودتون راحت کنین از سطوح ساده تر شروع کنین و کمتر اقدام به شستن اون بکنین منظورم اینه اگه مدام بگین من همینم و باید هی فلانجارو بشورم درست نیست.به مرور باید تلاش کنین و از جاهایی که احتمال میدین واقعا کثیف نیستن شروع کنین
اما برای گرفتن اقدامات گرفتن دارو توصیه میکنم حتما به شکل آنلاین با کلینیک جان زیبا در ارتباط باشین. -
سلام ساحل جان روزتون بخیر
عزیزم همون طور که خودتون اشاره کردید شما وسواس فکری عملی دارید که از طریق تکنیک هایی که درمانگران میتونن به شما توصیه کنن قابل درمان و کاهش خواهد بود.
به اصطلاح باید با مواجه سازی به حساسیت زدایی منظم منجر بشه، یعنی اینکه با خودت تمرین کنی و کمک کنی کنی که اگه اینبار دستت رو به اجسامی زدی که احساس میکنی کثیف شده ولی فورا اقدام به شستن دستت نکنی بعد از گذشت یه مدت زمانی میبینی که هیچ اتفاق ناگواری بواسطه اینکه دستت رو نشستی نیفتاد، بعدش کم کم تعداد دفعات رو اضافه کنی، ینی به کسانی که باهاشون زندگی میکنی نگاه کن ببین با اینکه بهداشتشونو رعایت میکنن ولی به اندازه شما به شستن میپردازند دوچار مشکل هم نمی شوند
اگه تمایل داشتی ما بصورت حضوری برای تمرین های موثر در جلسات در خدمتتونم. -
سلام مشکل من اینه که به زمین زمان شک دارم نمیتونم به کسی اعتماد کنم .دائم به همسرم مشکوکم .همش زنگ می زنم تا بلینم کجاست اصلا دلم نمی خوا د بره بیرون واین باعث وابستگی من شده مدام دعوامون میشه .چون پدرم به مادرم خیانت کرده من هم فکر می کنم که همه ی مردها همینطوری هستن.این مشکل باعث اختلاف من و همسرم شده .میشه منو راهنمایی کنید.از طرف ساجده براتی
-
سلام وقت به خیر خیلی خوبه که مشکلتون رو متوجه هستین که زمینه ساز این بدگمانیتون همون مشکلات کودکی و تجربه ی پدرتون میتونه باشه.
با توجه به همین مطلب باید دقت کنید که متاسفانه این بدگمانی بیدلیل میتونه منجر به کدورت در روابطتون با همسرتون بشه.من نمیدونم آیا در همسرتون نشانه هایی از خیانت دیدین یاخیر؟اگه پاسختون منفیه بهتره سعی کنین دست ازبدبینی بردارین و بدونین قطعا فردی که خیانت میکنه نشانه هایی از خطا در رفتارش آشکار خواهد شد. -
با سلام و خسته نباشید مشکل من اینه که وقتی تو جمع قرار می گیرم نمی تونم خوب صحبت کنم. تو مدرسه هم وقتی درسی رو شفاهی قرار بود جواب بدم نمی تونستم در صورتی که امتحانات کتبی رو عالی می دادم الان هم تو دانشگاه همین مشکل رو دارم .وقتی می خواهم سوالی رو جواب بدم .صورتم قرمز میشه تپش قلب می گیرم دچار اضطراب شدیدی میشم و لکتت می گیرم.اصل دوست ندارم کنفرانس بدم میترسم آ برویم برود.لطفا راهنمایی ام کنید.سپاس.از طرف ساجده براتی.
-
سلام وقت به خیر اولین مورد اینه که با خودت کنار بیای و بدونی که واقعا قرار نیست اتفاق خاصی بیفته منظورم اینه خیلی از آدما موقع صحبت کردن ممکنه مشکل داشته باشن مثلا لغت کم بیارن یا حتی اصل حرفشون یادشون بره ولی هیچ مطلب مهمی نیست واقعا تو میتونی با انجام تمریناتی مثل بلند خوندن یه متن یا حرف زدن جلوی آینه یاضبطکردن صدای خودت و گوش کردن متوجه مشکلات احتمالی حرف زدنت بشی و حتی مثلابا حفظ کردن یه متن ساده و تکرار اون تو جمع خانواده یا یه دوست صمیمیت برای کمرنگ کردن مشکلت اقدام کنی.در هر حال میخوام بگم این مورد رو بسیاری از افراد مثل شما دارن و هرچه تمرین کنی به مرور وضعیت بهتر خواهد شد.
-
سلام مشکل من در زندگی هرزه خواری است.سی وپنج ساله هستم.ازوقتی به بلوغ رسیدم خیلی چاق شدم.چون قبلا ورزش می کردم ولاغر بودم خیلی برام سخت بود که بد هیکل و چاق شدم.دلم نمی خواست جلوی آ ینه بروم.این باعث شد که دیگه با هیچکس دوست نشم همیشه تنها بودم.وفقط دوست داشتم بخورم .ولی بعد دچار عذاب وجدان می شدم.این مشکل در زندگی مشترک من هم تأثیر گذاشته و من از رفتن به خانهی اقوام شوهرم امتناع می کنم .الان خیلی ناراحت هستم.اگه میشه راهنمایی کنید .ازطرف ساجده براتی
-
سلام من31 سالمه .مشکل اعتیاد دارم از کودکی احساس می کردم که کسی به من توجهی نمی کنه.واین باعث ناراحتی من ات الان بوده.دلم نمی خواهد در جمع حاضر شوم.مدام افسرده هستم .دلم می خواهد اهنگهای غمگین گوش کنم.فقط به گذشته فکر می کنم. فکر می کنم پدرم بین منو برادرم فرق گذاشته ومنو دوست نداره.دلم می خواهد بمیرم وراحت بشوم من امیدی به زندگی ندارم .لطفا من رو راهنمایی کنید.ازطرف ساجده براتی
-
باسلام خانمی 54ساله هستم.بیماری میگرن دارم از زمانی که ازدواج کردم به خاطر مشکلاتی که با همسرم داشتم دچار این بیماری شدم همسرم به علت دزدی و قاچاق بیشتر عمرش را در زندان بود ومن مجبور بودم به تنهایی وبدون حمایت خانواده ام بچه ها رو بزرگ کنم الان طلاق گرفتم دخترم هم بعد ازدواج طلاق گرفت ومعتاد شد والان هم جدا از من زندگی میکنه .پسرم هم بسیار به من وابسته است وبدون من حتی بیرون هم نمی رود وترس از اجتماع دارد من نگران فرزندانم هستم ومیگرنم عود کردم.لطفا مرا راهنمایی کنید.از طرف ساجده براتی
-
سلام من چند مدتی هست ک با ی اقا اشنا شدم علاقه شدیدی ب ایشون پیدا کردم و او هم ب من علاقه مند هستش ۹سال اختلاف سنمونه و دانشجو دندونپزشکیه قصدش جدیه برای ارتباط با من و خانوادش کاملا در جریان هستن برای ازدواج نمیتونه فعلا جلو بیاد بخاطر نبود درامد ولی گفت اگه میخای بهت ثابت شه ک میخامت میام صحبت میکنم با خانوادت ک نامزدمون کنن ولی چندتا مشکل هست ک خیلی اعصاب منو بهم میریزه یکیش این ک در گذشته اعتیاد به هرویین داشته و ترک کرده بود حدود ۷ماه پاک بود ک باز لغزش داشته و اخیرا باز استفاده کرده ولی الان دیگه استفاده نمیکنه و گفت واقعا از کارم پشیمونم و هردوهفته یبار قرار شده ک ازمایش بده بعدی اینکه زیر نظر روانپزشک هست و بیماری دوقطبی داره نمیدونم میتونم کنارش باشم ارامش داشته باشیم یا ن خیلی یعضی اوقات رفتارش تغییر میکنه بعدی اینکه زمانی ک بامن در ارتباط بوده با کس دیگه ای بخاطر مشاورع تحصیلی صحبت میکنه ک کم کم باهم دوست میشن و من اینم بخشیدم و فراموش کردم ک برا اینم پشیمونه و ادعا میکنه ک دیگه تکرار نمیکنه و هرچی ک من بخام و بگم رو انجام میده نمیدونم چیکار کنم این شخص شخص مناسبی هست یا ن باید رفتار من چجوری باشه ایا ب مواد برمیگرده یا ن میگه ک دوسم داره و تقریبا باور کردم و بهم ثابت شده خیلی گیجم از طرفی میترسم برای ادامه و میخام ک کسی کمکم کنه از طرفی واقعا بهش علاقه دارم و نمیتونم جدا شم
(معرف:مریم اکبری فر) -
سلام من چند مدتی هست ک با ی اقا اشنا شدم علاقه شدیدی ب ایشون پیدا کردم و او هم ب من علاقه مند هستش ۹سال اختلاف سنمونه و دانشجو دندونپزشکیه قصدش جدیه برای ارتباط با من و خانوادش کاملا در جریان هستن برای ازدواج نمیتونه فعلا جلو بیاد بخاطر نبود درامد ولی گفت اگه میخای بهت ثابت شه ک میخامت میام صحبت میکنم با خانوادت ک نامزدمون کنن ولی چندتا مشکل هست ک خیلی اعصاب منو بهم میریزه یکیش این ک در گذشته اعتیاد به هرویین داشته و ترک کرده بود حدود ۷ماه پاک بود ک باز لغزش داشته و اخیرا باز استفاده کرده ولی الان دیگه استفاده نمیکنه و گفت واقعا از کارم پشیمونم و هردوهفته یبار قرار شده ک ازمایش بده بعدی اینکه زیر نظر روانپزشک هست و بیماری دوقطبی داره نمیدونم میتونم کنارش باشم ارامش داشته باشیم یا ن خیلی یعضی اوقات رفتارش تغییر میکنه بعدی اینکه زمانی ک بامن در ارتباط بوده با کس دیگه ای بخاطر مشاورع تحصیلی صحبت میکنه ک کم کم باهم دوست میشن و من اینم بخشیدم و فراموش کردم ک برا اینم پشیمونه و ادعا میکنه ک دیگه تکرار نمیکنه و هرچی ک من بخام و بگم رو انجام میده نمیدونم چیکار کنم این شخص شخص مناسبی هست یا ن باید رفتار من چجوری باشه ایا ب مواد برمیگرده یا ن میگه ک دوسم داره و تقریبا باور کردم و بهم ثابت شده خیلی گیجم از طرفی میترسم برای ادامه و میخام ک کسی کمکم کنه از طرفی واقعا بهش علاقه دارم و نمیتونم جدا شم
(معرف:مریم اکبری فر) -
سلام من ۲۲سالمه حس میکنم افسرده شدم بیشتر تایم از روز و خوابم اشتهام کم شده و حوصله کسی هم ندارم چیکار باید کنم ک از این مود خارج شم؟باتشکر
-
باسلام و احترام
خوشبختی
همیشه داشتنِ چیزی نیست.
خوشبختی گاهی لذت عمیق
از نداشتههاست!
«یک نوع رهایی» که شبیه به هیچ چیز نیست؛ و گاهی ساده و غیرقابل تصور است. -
با سلام و احترام
خوشبختی همیشه داشتن چیزهای زیبا نیست
خوشبختی گاهی لذت عمیق از نداشته هاشت.
{یک نوع رهایی} که شبیه به هیچ چیز نیست و گاهی ساده و غیر قابل تصور است. -
با سلام
من نزدیک یکه ساله که برای آشنایی با یک پسری در ارتباطم در حد تلفنی و هم دیگر را پسندیدیم و به خاطرف مشکل خانوادگی که من برام پیش اومده نمیتونم فعلا ازدواج کنم و اون پسر هم به خاطر خدمت سربازی فعلا نمیتواند بیاد خواستگاری البته بیشتر به خاطر وضعیت من هست که نمیاد خاستگاری و بینهایت دوست داره و عاشقمه خواستم ببینم به نظرتون کارمون درسته ما با هم باشیم تا یک سال دیگه که مشکلات حل بشن و درضمن به خاطر علاقه و وابستگی که به من داره میدونم که اگه ترکش کنم از نظر روحی داغون میشه به نظرتون من چه کار کنم -
سلام روزتون بخیر من 2 سال هست ازدواج کردم همسرم آدم خوبیه شرایط مالیمون خیلی خوب نیست خیلی بدهم نیست البته ما باهم خوبیم مشکلی نداریم ولی خانواده ها اجازه نمیدن ما زندگیمون رو بکنیم هرروز یکی میاد یه چیز میگه اگه شوهرم آدم تاثیر پذیری بود که زندگیم نابود میشد.. من نمیخوام زندگیمو از دست بدم چجوری بهشون بفهمونم دست از سر زندگیمون بردارن به بهونه دوست داشتن انقد دخالت نکنن
-
سلام
من مدت هاس دچار استرس شدیدم ، مدام حالت تهوع دارم ، اصلا نمی تونم تمرکز کنم مثلا یک صفحه رو از کتاب رو ممکن ساعت ها طول بکشه تا بخونم ، بعضی اوقات دچار تپش قلب میشم و دست و پام میلرزه چیکار باید بکنم -
سلام وقت به خیر اینکه چه مواقعی دچار این حالتها میشین مهمه.مثلا موقعیتهای جدید یاافراد ناآشنا.چون در حالت عادی این علایم معمولا بروز نمیکنه.توصیه میکنم ابتدا با تمرینهایی مثل تکنیکهای تنفس عمیق روی مدل نفس کشیدن و حتی ریتم ضربان قلب تون آگاهی پیدا کنین.و اینکه تو یه جدول یا نمودار روی یه برگه یا نمودار مواقعی رو که براتون اون علایم پیش میاد رو یادداشت کنین.اینحوری با شناخت موقعیت به مهار مشکلاتتون خواهین رسید و اگه علایم کم نشد خوبه با کلینیک در ارتباط باشین و مشاوره آنلاین داشته باشین.
-
سلام
من مدت هاس دچار استرس شدیدم ، مدام حالت تهوع دارم ، اصلا نمی تونم تمرکز کنم مثلا یک صفحه رو از کتاب رو ممکن ساعت ها طول بکشه تا بخونم ، بعضی اوقات دچار تپش قلب میشم و دست و پام میلرزه چیکار باید بکنم ؟؟؟
Comments (2,662)
مرتضی داودی
2021-08-09سلام شخصی هستم 45 ساله .فرزند دختر 11 ساله ای دارم که در کلاس چهارم مشغول به تحصیل است متاسفانه به دلیل شیوع کرونا و تعطیلی مدارس و طبعاً باب شدن کلاسهای مجازی مجبور به خرید تلفن همراه شخصی برای فرزندم شدم .اما این آغازی برای دانلود انواع فیلم های کودک و نوجوان برای ایشانشدهاست ودر ساعتهای غیر درسی خصوصا در تابستان تمتم وقت حتی در زمان صرف غذا مشغول دیدن این گونه فیلمها هست.چگونه میتوان این عادت بد را بدون تنش از ایشان دور کرد (معرف مریم اکبری فرد)
محدثه (رودکی)
2021-08-09سلام
من محدثه هستم. دختری ۱۸ ساله که تازگیا یعنی چند ساله پیش متوجه شدم میگرن دارم بعد برا کنکور خیلی نخوندم؛ مامانم گفت فدای سرت زیاد فشار نیار به خودت؛ منم خوب اذیت میشدم دکترمم گفته بود خودمو اذیت نکنم. بعد الان نتایج اومده هی سوال میکنن همه. نمیدونم چجوری اعصابم خورد نشه از دستشون. آیندم چی میشه کلافه ام. آخه دختر درسخونی بودم اینجوری شد
سکینه (رودکی)
2021-08-09سلام. خسته نباشید
دختر من یمدتیه گوشت نمیخوره کلافم کرده. لاغر شده و میترسم بدنش کمبود ویتامینی چیزی بگیره. نه به من نه به شوهرم نمیچسبه غذا. غذاشو از ما جدا کرده. دخترم متاهله؛ خونه خودشه ولی بازم فکرم پیشش میمونه. خانواده شوهرش چی میگن نمیدونم. چیزی از اونا خیلی نمیگه. ولی خوب آخه اینجوری غذاشو جدا کرده چجوری راضیش کنم دست برداره؟
نازنین(معرف مریم اکبری فرد)
2021-08-09سلام و خسته نباشید
من چند ماهی هست که درگیر مشکلات تنهایی و افسردگی شدم از وقتی که دو نفر از خانوادمو از دست دادم حس میکنم همه چی واسم پوچ و بی معنی شده
زندگی واسم کسل کنندس و هر کاریم میکنم که از این حالت افسردگی بیرون بیام نتیجه نداره
باید چیکار کنم که دوباره اون خوشبختی و سعادت قبلی به زندگیم برگرده؟؟؟
(معرف:مریم اکبری فرد)
رامین (رودکی)
2021-08-09سلام و درود
من یک سوال از خدمتتون داشتم؛ مردی هستم ۳۰ ساله؛ آدم درونگرایی هستم که فکر دیگران باعث آزارم میشه. خانومم بهم میگه زیادی مسیولیت پذیری؛ چون یجاهاییم نمیشه کاری کرد حرص میخورم؛ مضرب میشم؛ بدخواب میشم؛ کم غذا میشم و … الان بسیار لاغر شدم بعلت مشکلاتی که برا خانوادم بوجود اومد؛ و همسرمم از این موضوع اذیت میشه. خصوصا اوایل ازدواجمونم هست سرخوردش کرده اینو بروز میده. لطفا راهنماییم کنید چکار باید کنم آرامش تو زندگیم باشه.
محدثه
2021-08-09سلام، من یک پسر 5 ساله و نیم دارم ک خیلی اذیت میکنه مثلا منکه مادرش هستم و میزنه یا باهام دعوا میکنه همش دوس داره بره توی خیابون و با بقیه بازی کنه حتی بقیه رو هم میزنه مثلا عمه یا مادر بزرگش اگه ب حرفش گوش نکنن عصبی میشه ومیزنه واقعا موندم چیکار کنم لطفا راهنمایی کنید؟ (معرف : فاطمه سهرابی)
معصومه (معرف مریم اکبری فرد)
2021-08-09سلام
من مادر یک کودک ۸ ساله هستم
متاسفانه کودک من با توجه به شیوع کرونا و خانه نشین شدن ما به شدت منزوی و بهانه گیر شده و با خواهر و برادرش دچار درگیری و پرخاشکری میشود نمیدانم آیا خانه نشستن و بودن فرزندم در فضای بسته و به دور از دوستانش باعث این عملکرد میشود که انرژی اش را به این شکل خالی کند یا خیر؟
تنبل شده و اصلا در درس ها پیشرفتی ندارد
ممنون میشوم کمکی کنید
(معرف مریم اکبری فرد)
سارا (رودکی)
2021-08-08سلام وقتتون بخیر باشه
ببخشید من سوالی داشتم از خدمتتون.
وسواس فکری فک کنم دارم؛ در مورد آدمها. خیلی برام دغدغه هستش که کسی از دستم ناراحت نشه. البته یبخشیشم به این برمیگرده که میخوام عالی باشم همجوره. ذهنمو زیادی مشغول میکنه. خانه دار هستم و کارای تکراری روزمره زیاد انجام میدم. دلم نمیخواد ذهنم انقدر درگیر دیگران باشه. ولی مثلا وقتی ظرف میشورم ذهنم میره …
Admin
2021-08-08سلام وقتتون به خیر این تصورکه ما باید کامل باشیم یا اینکه همه چیز باید در حد عالی باشه تصور دور از دسترسی میتونه باشه هرکسی باید بدونه خواه ناخواه دارای ناتوانیهایی هست در عین اینکه استعدادهایی هم داره بنابراین قرارنیست همه مون کامل باشیم و عملکردمون بدون نقص به نظر بیاد یه توصیه میکنم بهتون که اصلا به موارد جزیی توجه بیش از حد نکنین دقت کنین چه مواردی و چه چیزایی باعث ریزبینی و دقت افراطی شما میشه شناسایی اون موارد بسار مهمه تو مرحله ی بعدی سعی کنین کمتر توی اون موقعیتها قرار بگیرین گاهی مثلا هنگام شستشوی ظرفا این حالت پیش بیاد حتی از اطرافیانتون کمک بگیرین که این کار رو مثلا به عهده بگیرن به این ترتیب کمتر توی اون حالت قرار میگیرین. روش دیگه اینه که گاهی اگه مثلا دست زدن به یه ماده ای شمارو ناراحت میکنه به مرور شروع کنین به برقراری تماس با اون ماده اینجوری خودتون رو به مرور تو مواجهه با اون ماده میکنین و مشکل کمرنگ خواهد شد.اینم بگم در مواردی که فرد نتونه با این افکار مزاحم مقابله کنه احتمال دخالتهای دارویی هست پس تا زوده سعی کنین مشکل برطرف بشه.
متین ( رودکی )
2021-08-08متین ( رودکی ) با سلام مردی ۴۵ ساله هستم.چهار سال با دختر خانمی نامزد بودم و خیلی آور را دوست داشتم.بدلیل مشکلات مالی من و مخالفت خانواده خانم ، نامزدی و دوستی ما بهم خورد. الان ۶ سال هست ازآن موضوع میگذرد و من با دختر دیگری نمیتوانم ارتباط برقرار کنم.وهنوز منتظر برگشت آن دختر هستم. و شخص دیگری به دلم نمی نشیند و علاقه پیدا نمیکنم.چند بار هم با او تماس گرفتم و پاسخی نداد.با اینکه سن من هم بالاست لطفا مرا راهنمایی کنید.با تشکر
Admin
2021-08-08سلام وقت به خیر به نظر میاد برقراری این رابطه عاطفی چون تو سنین پختگی بوده اثرات ماندگاری براتون ایجاد کرده هرچند در نگاه دورتر به نظر میاد شایدم اینکه این رابطه ادامه پیدا نکرده ممکنه حتی یه جورایی به صلاحتون بوده باشه چون معمولا مخالفتهای اینچنینی از طرف ختعنواده میتونه ایجاد مشکل برای طرفین بکنه بنابراین به جای نشستن و مدام به اونچه بین شما و اون خانم از لحاظ عاطفی ایجاد شده فکر کنین برای خودتون برنامه های خاص ایجاد کنین به خودتون فرصت بدین و امکان معاشرتهای مناسبتری رو فراهم کنین اینم بگم به شدت از مقایسه کردن هر فرد جدیدی که میاد تو زندگیتون با اون خانم پرهیز کنین.
سارا (یگانه رازقی)
2021-08-07سلام خیلی عصبی هستم با کوچکتری حرف کسی کر میگیرم و اصلا نمیتونم ساکت بشینم خیلی آدم های مهم زندگیم رو از دست دادم سر همین اخلاقم واقعا کنترلی روی خورم ندارم خیلی کلاس کنترل خشم رفتم ولی بازم نمیتونم کنترل کنم خودمو
Admin
2021-08-08سلام وقت به خیر خیلی خوبه که خودتون متوجهین که اگه بخواد به همین شکل ادامه پیدا بکنه ممکنه اطرافیانتون ازکنارتون دور بشن اینطور که میگین احتمالا تو کلاسهای کنترل خشم اصول اولیه کنترل خشم رو فراگرفتین اما این اصول زمانی موثر خواهند بود که به لحاظ کاربردی بتونین اون تکنیکهارو به کار ببندین. برای رفع مشکلی که احتمالا سالهاس اون رو دارین نیاز به زمان بیشتر و کار مفصلتری هست اما دراین حد خدمتتون باید بگم اولا با دقت حتی اگه شده کاغذ و قلم بردارین و مواردی که شمارو عصبانی میکنه رو بشناسین بعد سعی کنین کمترین مواجهه رو با اون فرد یا موقعیت داشته باشین همچنین بهره گیری از تکنیکهای تنفس عالیه موقع بروز خشم متوسل به تنفس عمیق و شکمی بشین.دیگه اینکه موقعیتتون رو تغییر بدین و حتی مکانی که در اون قرار گرفتین .در عین حال بد نیست یه دوره ویتامین درمانی با نظارت پزشک براتون انچام بشه گاها کم خونی یا کمبود ویتامین یا حتی مشکلات هورمونی در شدت این مشکل موثر باشن.
Somayeh
2021-08-07سلام.
همسرم خیلی زود عصبانی میشه.
سر اتفاقات کوچیک و بزرگ
تو هر کاری هم خیلی عجله داره
مثلا اگه بگه این کارو انجام بده کافیه چند لحظه دیر بشه همین کافیه تا بهم بریزه
وقتی هم که عصبانی میشه سر بچهها داد میزنه اگه چیزی دم دستش باشه پرت میکنه و …
ممنون میشم راهنمایی کنید.
معرف، ابوالفضل حیدرهایی
nasrin
2021-08-07سلام وقت به خیر دوست عزیز در چنین مواقعی بهتره بافردی که آنقدر زود عصبانی میشه خیلی کلنجار نرین سعی کنین توی اون لحظه ی خاص باهاش بحث نکنین چون قطعا کار به جاهای باریک میکشه و مشکل شدیدتر میشه
اما بعداً در فضایی دوستانه براشون توضیح بدین که چقدر رفتار خشونت امیزشون میتونه برای بچه ها و درکل محیط خونه مخرب باشه.البته در عین حال با همدلی و مشارکت با ایشون برای رفع این رفتار .اقدام کنین شاید نیاز به بررسی دقیقتر داشته باشن
t.me/ravanshenasiravansabz ✨
🌐 instagram.com/na
ناریانی (رودکی )
2021-08-08نارياني(رودکي)
با سلام ، زنی ۷۵ ساله هستم، همسرم ۴ سال قبل فوت کردند.ازآن به بعد دچار بی انگیزگی شدم.و دچار افسردگی شدم.و علاقه ای به دید و بازدید ندارم. طوریکه نوه هایم به منزل من می آیند حوصله شلوغی و یر وصدا ندارم و زود خسته میشوم.لطفا برای اینکه این حالت من از بین برود راهنمایی بفرمائید.
Admin
2021-08-08سلام وقت به خیر معمولا بسیاری ازهمسرانی که سالهایی رو در کنار هم سپری کردن دچار چنین حالتی میشن بزرگوار.اما ببینین همه ی ما در مورد مشکلاتمون میتونیم هم دست روی دست بگذاریم وهم میتونیم باهاش مقابله کنیم.اتفاقا شما باید در نظر داشته باشین که بهتره به جای عدم ارتباط با سایر افراد مخصوصا عزیزانتون باید تلاشتون رو بیشتر کنین.تعامل با همسلان .ترتیب دادن فعالیتهای ورزشی سبک و جتی پرداختن به کارایی که حس خوبی بهتون میده عالیه و لازم.لطفا اینو توجه کنین چنین تعاملاتی هم به لحاظ روحی براتون خوبه هم بدنی .در واقع هم ذهن تمام افراد بزرگسال هم بدن باید فعال باشه تا مشکلات کهنسالی هرچه دیرتر به سراغتون بیاد.
محمد سلمانی
2021-08-07سلام و احترام
متاسفانه بعد از فوت پدرم بخاطر ارث ومیراث بین من و خواهرام فاصله افتاده و بنظرم مقصر اصلی این اختلاف هم خانوممه حتی نمیتونه ببینه که من پیش مادرم میرم. بخاطر همسرم نمیتونم خوب با مادر و خواهرام دیدن کنم از طرفی هر دوشونم دوست دارم و نمیخوام کسیو از دست بدم. الان دقیقا موندم چیکار کنم.
مادر و خواهرام رو باید راضی کنم یا همسرمو…
از طرف ابوالفضل حیدرهایی
nasrin
2021-08-07سلام وقت به خیر ببینین در واقع اصلا به این شکل نیست که شما مجبور باشین از بین افرادی که گفتین کسی رو انتخاب کنین.در واقع شما باید بتونین به نحوی مدیریت در ایجاد ارتباط داشته باشین با همسرتون صحبت کنین که همونطور که ایشون تمایل دارن با خانواده شون در تعامل باشن شما هم به این شکل هستین البته من نمیدونم واقعا چرا ایشون تمایل به اینکه شما با خانواده تون در ارتباط نباشین ندارن نکنه که قبیش از حد تحت تاثیر اونا هستین یا مثلا خانواده با همسرتون رفتار مناسبی ندارن اما بهتون اطمینان میدم که با کمی دقت نظر و حتی اقتدار بتونین به طرف ایجاد روابط مفید و مناسب بین خودتون و خانواده ها قدم بردارین.
Sh.keshvari
2021-08-07سلام. نوجوانی ۱۸ ساله ام.
تقریبا هر روز نزدیک غروب آفتاب دل شوره عجیبی میگیرم. دستا و پاهام سرد میشه و عرق میکنه.
اگه میشه راهنمایی کنید. ممنون
معرفتون، ابولفضل حیدرهایی
nasrin
2021-08-07سلام وقت به خیر ببینین در رابطه با این مشکلتون انگار شما خودتون منتظرین که اون علایم براتون ظاهر بشن یه جوری که داره براتون تبدیل به عادت میشه توصیه من به شما اینه که نزدیک اون زمان خاص اصلا حال و هوا و شرایطتون رو تغییر بدین و اتفاقااصلا توی اون مکان و موقعیت قرار نگیرین مثلا با دوست یا والدین یا هرکسی که دوست دارین برین بیرون یا یه برنامه تفریحی بذارین این کارو تکرار کنین و میخوام بگم اصلا منتظر رسیدن اون علایم نشین.اینم بگم ممکنه شروع این حالتها یه مورد یا مشکل کوچیک بوده باشه اما موردی نیست با اون ترفندی که گفتم خدمتتون حتما به مرور این مشکل کمرنگ حواهد شد.
یگانه معینی
2021-08-04سلام
دختر ده ساله ای دارم که دچار افتادگی پلک هست دوستاش بهش میگن چرا چشمت اینجوریه بعضی اوقات خیلی غصه میخوره ، دکترها هم گفتن باید سنش بیشتر بشه وگرنه حین عمل ممکن بترسه و وحشت کنه برا همین چند سال دیگه میشه عمل کرد
در حال حاضر نگران اینم که گوشه گیر بشه ، مدام هم بهش میگیم مهم نیست این موضوع و هر کسی یه ایرادی ممکن داشته باش مهم اخلاق یه مدت خوب اما دوباره ناراحت میشه تا یک نفر اشاره میکنه به پلکش
چیکار کنیم؟؟؟
zibashahinial
2021-08-04سلام شبتون بخیر
عزیزم ابتدا شما بهتره با دختر گلتون رو آگاه کنید تا از ویژگی های ظاهری جسمانیش که خودش نقشی در شکل گیریش نداشته کمال رضایت رو داشته باشه و با یادآوری صفات پسندیده ش کمک کنید تا تآثیر صحبت های دوستاش رو کم کنید تا خودش هم بتونه دوستی که این سوال رو ازش می پرسه به این آگاهی برسونه، مرحله بعدی برقرار ارتباط دوستانه با والدین دوستش و صحبت با فرزندش جهت پیشگیری از سوالات آزاردهنده مخاطبین بشه🌹
نسرین بیات
2021-08-04سلام من پسری دارم16ساله.نسبت به حیوانات رفتار خشونتآمیز بروز می دهد حتی با اطرافیان هم رفتار مناسبی ندارد.همراه دوستانش اموال عمومی رو تخریب می کنند بسیار سرکش است در مدرسه هم مدام دعوا می کند وگوش به فرمان نیست.اقدام به رفتاری می کند تا عمدا باعث آز ار دیگران می شود.من خیلی نگران آینده پسرم هستم لطفاً راهنمایی بفرمایید.از طرف ساجده براتی
zibashahinial
2021-08-04سلام شبتون بخیر
به نظر می رسه برای بررسی دقیق تر نیاز به اطلاعات بیشتر از رفتارهای فرزند عزیزتون هست که از طریق روانشناس کودک و نوجوان می تونید پیگیر موضوع باشید و لازمه زودتر پیگیری و رسیدگی کنید
علی غلامی
2021-08-04باسلام من مردی 45 ساله هستم الان مشکل لک و پیس دارم .به حدی تمام دست و صورتم را گرفته است. خجالت میکشم که بیرون بروم.مشکلم اینه که گاهی اوقات شادم و کارهای خوب انجام میدم.بعضی اوقات عصبی و بداخلاق.به حدی که هرچه در اطرافم باشه پرت میکنم وچند بار گوشی دخترم را شکستم.ازنظر جنسی نیز بسیار سردم ودیگه بچه دار نمیشم .استرس هم باعث زیاد شدن لک هام شده ولرزش دست دارم.دلم نمیخواهد سرکار برم.لطفا مرا راهنمایی کنید.از طرف ساجده براتی
zibashahinial
2021-08-04سلام جناب غلامی، شبتون بخیر
قطعا نیاز هست به پزشک متخصص داخلی یا ایمونولوژی مراجعه بفرمائید. در صورتیکه علاوه بر توصیه های درمانی توصیه به مراجعه به روانشناس شد در خدمتیم🙏
ن م
2021-08-04با سلام من دختری 23ساله هستم.در دوران کودکی مورد تجاوز یکی از بستگان نزدیکم قرار گرفتم .هر شب کابوس میبینم.از تمام مردان بیزارم نتونستم این مشکل رو به کسی بگم هر خواستگاری که میاد رد میکنم.خیلی میترسم که کسی بفهمه.چند بار خواستم خودکشی کنم ولی موفق نشدم.استرس زیادی دارم بهحدی که مرتب ناخن هایم را می جویم.نمی دونن چطور از کابوس های شبانه نجات پیدا کنم.خواهش میکنم کمکم کنید.از طرف ساجده براتی
zibashahinial
2021-08-04سلام شبتون بخیر
با توجه به موضوع و تآثیرات نامبرده شده، متآسفانه دخترتان دچار آسیب روانی جدی شده ( ضربه روانی پس از حادثه)و نیاز به جلسات روان درمانی و همینطور مراجعه به روانپزشک جهت اختلال خواب و کابوس های شبانه. لطفا پیگیری جدی صورت بگیره
ساحل نظری
2021-08-03سلام من مشکل وسواس دارم.عادت دارم همه چیز رو بشورم .حتی جارو برقی رو هم شستم خراب شد.دلم نمی خواهد که مهمونی برم .دست هامو مدام می شورم تا ده بار نشورم ول نمی کنم .احساس می کنم همه آدم ها ی اطرافم کثیف هستن واین باعث اختلاف منو همسرم شده. الان زود رنج هم شدم .به شدت عصبی هستم گاهی اوقات دلشوره دارم .لطفا مرا راهنمایی کنید.از طرف ساجده براتی
nasrin
2021-08-03سلام وقت به خیر دوست عزیزحقیقت اینکه در مورد وسواس هم نیاز به درمانهای دارویی هست هم نیاز به رفتاردرمانی
اولا سعی کنین به مرور شرایط رو برای خودتون راحت کنین از سطوح ساده تر شروع کنین و کمتر اقدام به شستن اون بکنین منظورم اینه اگه مدام بگین من همینم و باید هی فلانجارو بشورم درست نیست.به مرور باید تلاش کنین و از جاهایی که احتمال میدین واقعا کثیف نیستن شروع کنین
اما برای گرفتن اقدامات گرفتن دارو توصیه میکنم حتما به شکل آنلاین با کلینیک جان زیبا در ارتباط باشین.
zibashahinial
2021-08-04سلام ساحل جان روزتون بخیر
عزیزم همون طور که خودتون اشاره کردید شما وسواس فکری عملی دارید که از طریق تکنیک هایی که درمانگران میتونن به شما توصیه کنن قابل درمان و کاهش خواهد بود.
به اصطلاح باید با مواجه سازی به حساسیت زدایی منظم منجر بشه، یعنی اینکه با خودت تمرین کنی و کمک کنی کنی که اگه اینبار دستت رو به اجسامی زدی که احساس میکنی کثیف شده ولی فورا اقدام به شستن دستت نکنی بعد از گذشت یه مدت زمانی میبینی که هیچ اتفاق ناگواری بواسطه اینکه دستت رو نشستی نیفتاد، بعدش کم کم تعداد دفعات رو اضافه کنی، ینی به کسانی که باهاشون زندگی میکنی نگاه کن ببین با اینکه بهداشتشونو رعایت میکنن ولی به اندازه شما به شستن میپردازند دوچار مشکل هم نمی شوند
اگه تمایل داشتی ما بصورت حضوری برای تمرین های موثر در جلسات در خدمتتونم.
م رسولی
2021-08-03سلام مشکل من اینه که به زمین زمان شک دارم نمیتونم به کسی اعتماد کنم .دائم به همسرم مشکوکم .همش زنگ می زنم تا بلینم کجاست اصلا دلم نمی خوا د بره بیرون واین باعث وابستگی من شده مدام دعوامون میشه .چون پدرم به مادرم خیانت کرده من هم فکر می کنم که همه ی مردها همینطوری هستن.این مشکل باعث اختلاف من و همسرم شده .میشه منو راهنمایی کنید.از طرف ساجده براتی
nasrin
2021-08-03سلام وقت به خیر خیلی خوبه که مشکلتون رو متوجه هستین که زمینه ساز این بدگمانیتون همون مشکلات کودکی و تجربه ی پدرتون میتونه باشه.
با توجه به همین مطلب باید دقت کنید که متاسفانه این بدگمانی بیدلیل میتونه منجر به کدورت در روابطتون با همسرتون بشه.من نمیدونم آیا در همسرتون نشانه هایی از خیانت دیدین یاخیر؟اگه پاسختون منفیه بهتره سعی کنین دست ازبدبینی بردارین و بدونین قطعا فردی که خیانت میکنه نشانه هایی از خطا در رفتارش آشکار خواهد شد.
ساحل نظری
2021-08-03با سلام و خسته نباشید مشکل من اینه که وقتی تو جمع قرار می گیرم نمی تونم خوب صحبت کنم. تو مدرسه هم وقتی درسی رو شفاهی قرار بود جواب بدم نمی تونستم در صورتی که امتحانات کتبی رو عالی می دادم الان هم تو دانشگاه همین مشکل رو دارم .وقتی می خواهم سوالی رو جواب بدم .صورتم قرمز میشه تپش قلب می گیرم دچار اضطراب شدیدی میشم و لکتت می گیرم.اصل دوست ندارم کنفرانس بدم میترسم آ برویم برود.لطفا راهنمایی ام کنید.سپاس.از طرف ساجده براتی.
nasrin
2021-08-05سلام وقت به خیر اولین مورد اینه که با خودت کنار بیای و بدونی که واقعا قرار نیست اتفاق خاصی بیفته منظورم اینه خیلی از آدما موقع صحبت کردن ممکنه مشکل داشته باشن مثلا لغت کم بیارن یا حتی اصل حرفشون یادشون بره ولی هیچ مطلب مهمی نیست واقعا تو میتونی با انجام تمریناتی مثل بلند خوندن یه متن یا حرف زدن جلوی آینه یاضبطکردن صدای خودت و گوش کردن متوجه مشکلات احتمالی حرف زدنت بشی و حتی مثلابا حفظ کردن یه متن ساده و تکرار اون تو جمع خانواده یا یه دوست صمیمیت برای کمرنگ کردن مشکلت اقدام کنی.در هر حال میخوام بگم این مورد رو بسیاری از افراد مثل شما دارن و هرچه تمرین کنی به مرور وضعیت بهتر خواهد شد.
آتنا رهایی
2021-08-03سلام مشکل من در زندگی هرزه خواری است.سی وپنج ساله هستم.ازوقتی به بلوغ رسیدم خیلی چاق شدم.چون قبلا ورزش می کردم ولاغر بودم خیلی برام سخت بود که بد هیکل و چاق شدم.دلم نمی خواست جلوی آ ینه بروم.این باعث شد که دیگه با هیچکس دوست نشم همیشه تنها بودم.وفقط دوست داشتم بخورم .ولی بعد دچار عذاب وجدان می شدم.این مشکل در زندگی مشترک من هم تأثیر گذاشته و من از رفتن به خانهی اقوام شوهرم امتناع می کنم .الان خیلی ناراحت هستم.اگه میشه راهنمایی کنید .ازطرف ساجده براتی
ب حسامی
2021-08-03سلام من31 سالمه .مشکل اعتیاد دارم از کودکی احساس می کردم که کسی به من توجهی نمی کنه.واین باعث ناراحتی من ات الان بوده.دلم نمی خواهد در جمع حاضر شوم.مدام افسرده هستم .دلم می خواهد اهنگهای غمگین گوش کنم.فقط به گذشته فکر می کنم. فکر می کنم پدرم بین منو برادرم فرق گذاشته ومنو دوست نداره.دلم می خواهد بمیرم وراحت بشوم من امیدی به زندگی ندارم .لطفا من رو راهنمایی کنید.ازطرف ساجده براتی
الهه دربانی
2021-08-03باسلام خانمی 54ساله هستم.بیماری میگرن دارم از زمانی که ازدواج کردم به خاطر مشکلاتی که با همسرم داشتم دچار این بیماری شدم همسرم به علت دزدی و قاچاق بیشتر عمرش را در زندان بود ومن مجبور بودم به تنهایی وبدون حمایت خانواده ام بچه ها رو بزرگ کنم الان طلاق گرفتم دخترم هم بعد ازدواج طلاق گرفت ومعتاد شد والان هم جدا از من زندگی میکنه .پسرم هم بسیار به من وابسته است وبدون من حتی بیرون هم نمی رود وترس از اجتماع دارد من نگران فرزندانم هستم ومیگرنم عود کردم.لطفا مرا راهنمایی کنید.از طرف ساجده براتی
صفورا۷۷( معرف مریم اکبری فر)
2021-08-03سلام من چند مدتی هست ک با ی اقا اشنا شدم علاقه شدیدی ب ایشون پیدا کردم و او هم ب من علاقه مند هستش ۹سال اختلاف سنمونه و دانشجو دندونپزشکیه قصدش جدیه برای ارتباط با من و خانوادش کاملا در جریان هستن برای ازدواج نمیتونه فعلا جلو بیاد بخاطر نبود درامد ولی گفت اگه میخای بهت ثابت شه ک میخامت میام صحبت میکنم با خانوادت ک نامزدمون کنن ولی چندتا مشکل هست ک خیلی اعصاب منو بهم میریزه یکیش این ک در گذشته اعتیاد به هرویین داشته و ترک کرده بود حدود ۷ماه پاک بود ک باز لغزش داشته و اخیرا باز استفاده کرده ولی الان دیگه استفاده نمیکنه و گفت واقعا از کارم پشیمونم و هردوهفته یبار قرار شده ک ازمایش بده بعدی اینکه زیر نظر روانپزشک هست و بیماری دوقطبی داره نمیدونم میتونم کنارش باشم ارامش داشته باشیم یا ن خیلی یعضی اوقات رفتارش تغییر میکنه بعدی اینکه زمانی ک بامن در ارتباط بوده با کس دیگه ای بخاطر مشاورع تحصیلی صحبت میکنه ک کم کم باهم دوست میشن و من اینم بخشیدم و فراموش کردم ک برا اینم پشیمونه و ادعا میکنه ک دیگه تکرار نمیکنه و هرچی ک من بخام و بگم رو انجام میده نمیدونم چیکار کنم این شخص شخص مناسبی هست یا ن باید رفتار من چجوری باشه ایا ب مواد برمیگرده یا ن میگه ک دوسم داره و تقریبا باور کردم و بهم ثابت شده خیلی گیجم از طرفی میترسم برای ادامه و میخام ک کسی کمکم کنه از طرفی واقعا بهش علاقه دارم و نمیتونم جدا شم
(معرف:مریم اکبری فر)
سارااا78( معرف مریم اکبری فر)
2021-08-03سلام من چند مدتی هست ک با ی اقا اشنا شدم علاقه شدیدی ب ایشون پیدا کردم و او هم ب من علاقه مند هستش ۹سال اختلاف سنمونه و دانشجو دندونپزشکیه قصدش جدیه برای ارتباط با من و خانوادش کاملا در جریان هستن برای ازدواج نمیتونه فعلا جلو بیاد بخاطر نبود درامد ولی گفت اگه میخای بهت ثابت شه ک میخامت میام صحبت میکنم با خانوادت ک نامزدمون کنن ولی چندتا مشکل هست ک خیلی اعصاب منو بهم میریزه یکیش این ک در گذشته اعتیاد به هرویین داشته و ترک کرده بود حدود ۷ماه پاک بود ک باز لغزش داشته و اخیرا باز استفاده کرده ولی الان دیگه استفاده نمیکنه و گفت واقعا از کارم پشیمونم و هردوهفته یبار قرار شده ک ازمایش بده بعدی اینکه زیر نظر روانپزشک هست و بیماری دوقطبی داره نمیدونم میتونم کنارش باشم ارامش داشته باشیم یا ن خیلی یعضی اوقات رفتارش تغییر میکنه بعدی اینکه زمانی ک بامن در ارتباط بوده با کس دیگه ای بخاطر مشاورع تحصیلی صحبت میکنه ک کم کم باهم دوست میشن و من اینم بخشیدم و فراموش کردم ک برا اینم پشیمونه و ادعا میکنه ک دیگه تکرار نمیکنه و هرچی ک من بخام و بگم رو انجام میده نمیدونم چیکار کنم این شخص شخص مناسبی هست یا ن باید رفتار من چجوری باشه ایا ب مواد برمیگرده یا ن میگه ک دوسم داره و تقریبا باور کردم و بهم ثابت شده خیلی گیجم از طرفی میترسم برای ادامه و میخام ک کسی کمکم کنه از طرفی واقعا بهش علاقه دارم و نمیتونم جدا شم
(معرف:مریم اکبری فر)
(زهرا زارع) Fateme
2021-08-03سلام من ۲۲سالمه حس میکنم افسرده شدم بیشتر تایم از روز و خوابم اشتهام کم شده و حوصله کسی هم ندارم چیکار باید کنم ک از این مود خارج شم؟باتشکر
معرف خانم قنبریان
2021-08-02باسلام و احترام
خوشبختی
همیشه داشتنِ چیزی نیست.
خوشبختی گاهی لذت عمیق
از نداشتههاست!
«یک نوع رهایی» که شبیه به هیچ چیز نیست؛ و گاهی ساده و غیرقابل تصور است.
معرف خانم قنبریان
2021-08-02با سلام و احترام
خوشبختی همیشه داشتن چیزهای زیبا نیست
خوشبختی گاهی لذت عمیق از نداشته هاشت.
{یک نوع رهایی} که شبیه به هیچ چیز نیست و گاهی ساده و غیر قابل تصور است.
Farimah ( زهرا زارع )
2021-08-02با سلام
من نزدیک یکه ساله که برای آشنایی با یک پسری در ارتباطم در حد تلفنی و هم دیگر را پسندیدیم و به خاطرف مشکل خانوادگی که من برام پیش اومده نمیتونم فعلا ازدواج کنم و اون پسر هم به خاطر خدمت سربازی فعلا نمیتواند بیاد خواستگاری البته بیشتر به خاطر وضعیت من هست که نمیاد خاستگاری و بینهایت دوست داره و عاشقمه خواستم ببینم به نظرتون کارمون درسته ما با هم باشیم تا یک سال دیگه که مشکلات حل بشن و درضمن به خاطر علاقه و وابستگی که به من داره میدونم که اگه ترکش کنم از نظر روحی داغون میشه به نظرتون من چه کار کنم
فاطمه زهرا (یگانه رازقی)
2021-08-02سلام روزتون بخیر من 2 سال هست ازدواج کردم همسرم آدم خوبیه شرایط مالیمون خیلی خوب نیست خیلی بدهم نیست البته ما باهم خوبیم مشکلی نداریم ولی خانواده ها اجازه نمیدن ما زندگیمون رو بکنیم هرروز یکی میاد یه چیز میگه اگه شوهرم آدم تاثیر پذیری بود که زندگیم نابود میشد.. من نمیخوام زندگیمو از دست بدم چجوری بهشون بفهمونم دست از سر زندگیمون بردارن به بهونه دوست داشتن انقد دخالت نکنن
الهام
2021-08-02سلام
من مدت هاس دچار استرس شدیدم ، مدام حالت تهوع دارم ، اصلا نمی تونم تمرکز کنم مثلا یک صفحه رو از کتاب رو ممکن ساعت ها طول بکشه تا بخونم ، بعضی اوقات دچار تپش قلب میشم و دست و پام میلرزه چیکار باید بکنم
nasrin
2021-08-02سلام وقت به خیر اینکه چه مواقعی دچار این حالتها میشین مهمه.مثلا موقعیتهای جدید یاافراد ناآشنا.چون در حالت عادی این علایم معمولا بروز نمیکنه.توصیه میکنم ابتدا با تمرینهایی مثل تکنیکهای تنفس عمیق روی مدل نفس کشیدن و حتی ریتم ضربان قلب تون آگاهی پیدا کنین.و اینکه تو یه جدول یا نمودار روی یه برگه یا نمودار مواقعی رو که براتون اون علایم پیش میاد رو یادداشت کنین.اینحوری با شناخت موقعیت به مهار مشکلاتتون خواهین رسید و اگه علایم کم نشد خوبه با کلینیک در ارتباط باشین و مشاوره آنلاین داشته باشین.
الهام
2021-08-02سلام
من مدت هاس دچار استرس شدیدم ، مدام حالت تهوع دارم ، اصلا نمی تونم تمرکز کنم مثلا یک صفحه رو از کتاب رو ممکن ساعت ها طول بکشه تا بخونم ، بعضی اوقات دچار تپش قلب میشم و دست و پام میلرزه چیکار باید بکنم ؟؟؟