Comments (2,662)
-
سلام من افسردگی خیلی شدید دارم و خانوادم اصلا درکم نمیکنن و جدی نمیگیرن ک برم پیش روانشناس و همش بیخودی ی گوشه میشینم و شروع ب گریه کردن میکنم و اصلا دوست ندارم توی محیط جمعی حضور داشته باشم لطفا راهنمایی کنید؟
-
سلام، من همش عصبی میشم خودمم بعد از چند ثانیه میفهمم کارم اشتباست بدتر از همه اینکار و همش تکرار میکنم و بعدشم خیلی ناراحت میشم من خیلی مشکلات در زندگی گذشتم داشتم از جمله نبود پدر و مادر که نبودن و من کلی تنها تنها بودم و در کل ی آبان ماهی هستم ک مهربان ولی بعضی اوقات عصبی میشم لطفا راهنمایی کنید؟ ( معرف : فاطمه سهرابی)
-
سلام من دختری 29 ساله هستم نمیدونم از کجا بگم اما مشکل اصلی خانواده ما، مادرم است همیشه از کاه کوه میسازد و باعث دعوا میشه ما 3 فرزندیم من و خواهر دومم 35 ساله ازدواج نکردیم برای همین هر بار یه خواستگار میاد برای خواهرم مادرم خونه رو برای ما جهنم میکنه اگر هم اعتراض کنیم میگه برید از خونه منم راحت میشم ب نظر شما ما باید چیکار کنیم؟ (معرف : فاطمه سهرابی)
-
سلام خسته نباشید دوستم که پسر هست و 22 سالشه با خانوادش خیلی به مشکل بر میخوره و بخاطر بیماری پی سی خیلی ناراحته بیشتر اوقات به خودکشی فکر میکنه میخوام ببینم میتونم بهش کمکی بکنم یا خیر. ممنون 🌹 معرف:فاطمه سهرابی
-
با سلام من دچار اضطراب اجتماعی هستم و چون علایم بروز آن بصورت لکنت زبان است قبلا فکر میکردم لکنت زبان دارم اما این مساله هیچ وقت در جمع خانواده و دوستان ظاهر نمیشود بسیاری از دوستان من از وجود چنین مشکلی در من بی خبرند لذا خودم به این نتیجه رسیدم که باید فوبیای حضور در جمع را درمان کنم، اما نمیدونم چجوری؟ لطفا راهنماییم کنید. ( معرف : فاطمه سهرابی)
-
سلام وقت بخیر من به شدت از دوری از خانواده میترسم. استرس و اضطراب بیخودی دارم طوری که شبها بیخواب میشم، تپش قلب میگیرم، دستم بی حس میشه و یک جا میمونم.حالم خیلی بد میشه به شدت میترسم استرس و اضطراب بیخودی دارم و فقط میتونم گریه کنم. میخواستم بدونم اینها نشانه های چه چیزهایی هستن؟ و چیکار باید بکنم؟ ( معرف :فاطمه سهرابی)
-
سلام و خسته نباشید من ۳۴ سالم هست من ازدواج کرده ام شوهرم اویل زندگی با من خیلی مهربون بود و توی جمع به من خیلی احترام میگذاشت اما بعد از به دنیا آمدن دخترمون آهسته آهسته توی جمع به من بی احترامی میکرد و به ویژه در خانواده خودش این کار رو با من میکرد ومن خیلی ناراحت میشدم و با یه عذر خواهی مشکل حل میشد الان این بی احترامی کردن براش یه مسئله عادی شده و من رو به شدت ناراحت میکنه من باید چکار کنم
-
سلام
من به عتوان یک همسر چطور میتونم از دخالت اطرافیان در زندگی مشترکم جلوگیری کنم؟
خیلی اطرافیان در زندگی من دخالت میکنن و گاهی باعث دعوا بین منو همسرم میشه، ما زندگی دو نفرمون خیلی خوبه اما نظرات دیگران خیلی داخلش میاد -
سلام مهتاب جان
عزیزم شما از راه صحبت با همسرتون و تعیین چارچوب ها و برنامه های شفافی که برای زندگی خودتون در نظر دارید باید وارد گفتگو بشید بصورت کاملا منطقی در آرامش و زمانی که می تونید زمانی رو برای برنامه های زندگی وارد گفتمان بشید
اگه همسرتون پذیرش مذاکره در مورد برنامه های زندگی شخصیتون نداره لازمه از طریق مشاوره خانواده اقدام کنید. موفق باشید -
روزبخیر ،من پسر 8 ساله دارم بچگی شب ادراری داشت تا 4 سالگی اما قطع شده، الان یک ساله که خیلی بازی با موبایل میکنه و خیلی فیلم میبینه، روحیاتش خشن شده و همش میزنه بچه ها و داد میزنه، و چند هفتس گاهی شب ادراری میگیره، بنظر شما دلیلش بازی های کامپیوتری هست؟ من چیکار باید کنم که این مشکل برطرف شه؟ خیلی حس خجالت میگیره صبحا ولی بعد دوباره به حالت قبل برمیگروه
-
سلام وطن خواه عزیز
کودک شما دوره کنترل ادرار در کودکی رو بطور طبیعی داشته، همون طور که اشاره کردید زمان زیادی رو صرف تماشای فیلم های اکشن میکنه و این میتونه منشا اضطراب و ترس او بشه و حتی کابوس های شبانه ببینه، باید مدیریت بشه و بهتره حتما توسط متخصص کودک مشاوره بشه. موفق باشید -
سلام، من دختر 5 ساله دارم، چندماهه که خیلی به من وابسته شده از من جدا نمیشه، بدون من جایی نمیره، حتی با خواهرش، خونه مادربزرگش ک همیشه میرفت نمیره، شب ها باید بفل من بخوابه و دستم دور کمرش، باشه، لجباز شده و خیلی جیغ میزنه، هرجا برم حتی اگر حوصلش سر بره میخواد بیاد باهام، حس میکنم از جیزی ترسیده، اما نمیدونم چیشده متاسفانه
-
سلام فاطمه خانم
عزیزم آیا اخیرا کودک شما نظاره گر مشاجره شما با کسی نبوده؟
یا شاهد مکالمات تلفنی شما یا کسی که در محیط زندگی شماست از فوت مادری که دارای فرزندان خردسال باشند نبودند؟
در هر صورت لازمه با فرزندتون صحبت کنید و ازش بپرسید از چه موضوعی نگرانه یا میترسم که فاصله گرفتن از شما ناراحتش میکنه؟
اگه راجع بهش نتونست صحبت کنه و در جواب گریه کرد حتما به یه مشاور کودک مراجعه کنید. موفق باشید -
سلام و احترام، همسر بنده دجار وسواس شدن ایشون 44 سالشونه، اوایل خیلی تمیز و مرتب بودن و بشدت دقیق، اما به مرور که گذشت همسرم موافق نیست کسی خانه ما مهمونی بیاو جز خانواده درجه یک، وقتی مهمانی میریم اونجا غذا نمیخورن، فقط غذا من یا مادرشون، حتی داخل عروسی و رستوران، تازگی رستوران دوستشون رفتن و داخل آشپزخانه و کامل دیدن و گهگاه اونجا میرن، اما همیشه من باید غذا بپزم و ببریم جایی، خیلی سخته و هر مون داریم اذیت میشیم، میشه راهنمایی کنید
-
سلام ملکی عزیز
خوب به نظر می رسه همسر محترم وسواس فکری عملی دارند
و تکنیک هایی که باید برای ایشون بکار برده بشه ابتدا می بایست بیشتر بررسی بشه و از طریق مراجعه خودشون به مشاور قابل حل هست. چنانچه خودشون مشارکت نکردند، لطفا برای آموزش تکنیک ها شما مراجعه بفرمائید. موفق باشید -
سلام وقت بخیر، من 27 سالمه، و خواستگار زیادی داشتم تابحال اما تا کنون نتونستم تصمیم بگیر و معیارامو خوب انتخاب کنم، خیلی سخت پسنت شدم و تو انتخاب خیلی اذیت میشم، و به کوچیک ترین نکات هم دقت میکنم، حس میکنم همسر آیندم باید 100 باشه و بی نقص، گاهی میگم این دفعه آسون میگیرم اما باز هر دفعه این اتفاق میفته، بنظر شما چیکار کنم؟
-
سلام شادی جان
دیدگاه شما در مورد انتخاب همسر آینده وسواس گونه شده و لازمه از یه مشاور متخصص قبل از ازدواج کمک بگیرید( البته در مورد خودتون و چگونگی انتخاب با معیارهای اساسی در انتخاب همسر) -
سلام مهدی هستم ۲۸ سالم در زندگی مشترک با همسرم روزی نیست که به من شک نکنه زنم خیلی شکاک هر روز پیام هام رو چک میکنه و شماره هایی که باهاش تماس گرفتم رو میبینه و شمارشگر پیام هام رو نگاه میکنه ببینه نسبت به دیروز بیشتر شده یا نه وقتی بیرون میرم باهام تصویری صحبت میکنه ببینه من کجام و خیلی موارد دیگه من باید باهاش چکار کنم که این رفتارهاش رو بزاره کنار
-
سلام آقا مهدی
جناب در مورد نحوه شکل گیری شک های همسرتون لازمه اطلاعات بیشتری داشته باشیم و همینطور نحوه برخورد شما با ایشون در دفعات اولیه چک کردن گوشی یا … . در هر صورت میشه منشا شک ها و نحوه برطرف کردن رفتارهای توام شک و عدم اعتماد رو پیدا کرد و هردوتاتون رو راحت کرد. در خدمتیم -
سلام خسته نباشید من ۳۸ سالمه همیشه صبح ها به سر کار میرم و ظهر برای ناهار به خانه میرم یه روز برحسب اتفاق به خانه رفتم و متوجه شدم مرد دیگری در خانه هست و خانم من داره بهم خیانت میکنه همه این سال ها بهش اعتماد داشتم ولی دیگه هیچ اعتمادی بهش ندارم دوست هم ندارم طلاقش بدم ولی این اعتماد دیگه برنمیگرده باید چه کار کنم
-
سلام آقا وحیدی
شما رو درک میکنم، چنانچه جواب قابل قبول و منطقی برای حضور مرد غریبه در منزل وجود نداشته باشه کنار اومدن با قضیه کار راحتی نیست، اما در این مورد حتما لازمه هردوی شما در جلسه مشاوره حضور پیدا کنید و موضوع ارزیابی بشه. در خدمتیم -
سلام وقت بخیر من 30 سالمه از همسر اولم جدا شدم الان 3 ماهه زن صیغه ای یه مرد متاهل شدم نه خانواده من و نه خانواده همسرم در جریان نیستن اصرار دارم همه چی علنی شه ولی قبول نمیکنه بهونه بچه هاشو داره که حالشون بدمیشه و تاثیر داره روشون و اصلا به من فکر نمیکنه گفتم خودم میگم الان فرصت میخواد بعد ازدواج دخترش بگه…از اول نمیخواستم باهاش وارد رابطه بشم ولی به اصرارش و اینکه گفت اون و همسرش هیچکدوم همو نمیخوان وارد شدم میخوام نظرتون رو بدونم
-
سلام خانم فاطمه عزیز
در ارتباطات عاطفی و رابطه با فردی که دارای همسر هست تا زمانیکه تکلیف همسر مشخص نشده باشه و در زندگی مشترک با هم هستند بسیار محتاطانه باید عمل کرد ، زیرا آسیب های جدی به خانواده و اگر فرزندانی هم وجود داشته باشد وارد خواهد شد. فردی که وارد رابطه اینگونه میشه خودش رو جای همسر اون آقا بگذاره شاید راحتتر بتونه تصمیم بگیره. اون آقا بعد از رابطه دوم با وجود همسر اول میتونه وارد رابطه سوم هم بشه. مواظب باشید -
سلام من 21 سالمه 2 سال هست با پسری هستم افغان هست شناسنامه هم نداره خانوادم به شدت مخالف بودند به جز مادرم… باهم زندگی میکنیم در واقع هرشب پیش همیم هرکاری واسش کردم همیشه پشتش بودم یه بار بهم خیانت کرد بعد اومد گفت یادم رفته باتو دوست بودم باز باهاش آشتی کردم یه چند مدت پیش شب تولدم قرار بود بیاد پیشم تا 12 شب جوابمو نداد آخرین بار زنگ زدم یه خانم جواب داد گفت پیش منه اگه دوست داشت شب تولدت کنار تو بود نه من…بازم باهاش آشتی کردم بنظرتون درست میشه؟
-
سلام مهلا خانم عزیز
با توجه به شرایط تبعیت مردم محترم کشور همسایه( افغانستان) و عدم به رسمیت شناختن هویت آنها و محرومیت های اساسی از منظر قانون مدنی در کشور ما، در تعلق گرفتن حقوق قانونی هم برای همسر و هم فرزندانشون با مشکل مواجه خواهید شد.
مسئله بسیار مهم دیگه عدم تعهد و مسئولیت پذیری ایشون هست که شما به شکل خیانت مکرر مطرح کردید. تعریف عشق ایشون به شما، هوس هست. مواظب خودتون باشید -
سلام من 3 تا دختر دارم بچه اولم دوسال هست ازدواج کرده بچه دومم اصلا حرف گوش نمیده 19 سالشه و هرشب میره بیرون و جواب درستی نمیده که کجا و با کی میره از هرراهی وارد شدم باهاش صحبت کنم گوشش بدهکار هیچ حرفی نیست خواستگار داره همه میگن شوهرش بده بره ولی نمیخوام به زور کاری کنم دنبال خوشبختی و سعادتشم میذارم به حساب سن و سالش ولی چیکار کنم متوجه بشه من خیرخواهش هستم
-
سلام آقا سعید
جناب آیا تا حالا با دخترخانم گلتون وارد گفتگوی دو نفره دوستانه شدید؟
چقدر فضای امن و صمیمانه را برای مطرح کردن ارتباطات بین فردیش براش ایجاد کردید؟
چنانچه متوجه شدید احتمال داره ارتباطاتش خارج از منزل ، ارتباطات آسیب رسان هست از در نصیحت و سرزنش و تحدید یا تحقیر باهاش وارد صحبت نشدید؟
ما میتونیم در کنار شما برای نحوه ارتباط با فرزندانتان باشیم.
در خدمتیم -
سلام من 16 سالمه چند روز پیش دیدم زن داییم با پسر خالم که اون 18 سالشه باهم تو رابطه هستند خیلی حالم بدشد سریع رفتم از اونجا الان چندروز هست که فکرم درگیره خواستم بگم به مادرم نتونستم روم نشد نمیدونم به کسی بگم یانه ما خانواده صمیمی ای هستیم میترسم بگم همه از هم جداشیم ولی اگه نگم هم نمیشه ب نطرتون چیکار کنم با پسر خالم صحبت کنم؟یا با کی حرف بزنم یا حرف نزنم؟خواهش میکنم کمک کنید
-
سلام روزتون بخیر من 22 سالمه یه خواهر دارم که ازدواج کرده پدرم بیکاره و دست بزن داره خیلی رفتاراش بده نمیتونه با کسی بسازه مادرمم سرکاره همش من میخوام بدونم اگر بخوام خونه مستقل داشته باشم میتونم از لحاظ قانونی؟ و اصلا کار درستی هست جدایی ازشون؟ چون جدیدا واقعا شرایط برام سخت شده البته با وجود این وضعیت خانوادگی خداروشکر شرایط اجتماعی خوبی دارم
-
سلام من زنی هستم که ۳۰ سال سن دارم شوهرم در زندگی مجردی خودش کسی رو دوست داشت که مادرش برای خواستگاری نرفت بعدا به خواستگاری من آمدن و با من ازدواج کرد ما ۱۰ سال که با هم زندگی میکنیم و ۲ فرزند داریم حالا بعد از ۱۰ سال فهمیدم که داره با اون دختری که قبلا دوستش داشته تلفنی حرف میزنه و من نمیدونم که الان باید چکار کنم
-
سلاممن 28 سالمه یه مدت هست به شخصیت خودم فکر میکنم و نمیدونم دقیقا چه شخصیتی دارم در واقع هم میتونم آدم خیلی آروم و منطقی باشم خیلی با وقار و خانم که هر کسی بتونه روم حساب کنه با تیپ های با کلاس از طرف دیگه میتونم یه آدم شر باشم خیلی شیطون عصبی و غیر قابل اعتماد حتی بعضی وقتا قابلیت اینکه یکیو تا حد مرگ بزنم دارم و هردو شخصیت رو دوست دارم و نمیتونم انتخاب کنم بینشون
-
سلام من زهرا هستم ۳۲ سال سن دارم زمانی که دانشجو بودم با دوستانم در تولدها شرکت میکردم و عکس میگرفتم زمانی که دوران دانشجویی تموم شد ازدواج کردم دوستم رو برای ازدواج دعوت کردم و اون هر بار به بهانه های مختلف به خانه ما میومد کم کم متوجه شدم به شوهرم نزدیک شده و باهاش رابطه داره و من رو نسبت به شوهرم بد بین کرده حالا رابطه من و همسرم سرد شده و یک فرزند داریم و نمیدونم باید چکار کنم آیا باید به زندگی خودم ادامه بدم در حالی که شوهرم ابراز پشیمانی دارد و میگه رابطه خودم رو با اون دختر قطع کردم
-
سلام من 17 سالمه تو خانواده مذهبی هستم کلا عقاید و اعتقاداتم به شدت متفاوته و این باعث میشه فکر کنن دختر خود سری هستم و اصلا منو درک نمیکنن در همه زمینه ها توی کارم نه میارن پوششم باید طبق نظر و دلخواه اونا باشه و من اصلا دوست ندارم با دیدگاه اونا زندگی کنم با شرایط اونا لباس بپوشم پس خودم چی از کی باید کمک بگیرم
-
سلام وقت بخیر من 20 سالمه خیلی از وضعیت الان ناراضی ام افسردگی گرفتم تمام ذهنم درگیره مهاجرته ولی خیلی ترس دارم از تنهایی غربت نمیتونم دل بکنم برم جایی که مجبورم تمام مدت به زبون دیگه ای حرف بزنم ولی اینجا موندنم فقط باعث خراب شدن زندگی و آرزوهامه نمیدونم تصمیم درست چیه لطفا راهنماییم کنید
-
محبی ( رودکی )
سلام. من دختری ۲۵ ساله هستم.با تحصیلات کارشناسی معماری در یک خانواده مذهبی بزرگ شده ام وزندگی میکنم. اخیرا چندین نفر از دوستانم کلاسهای عرفانی مختلفی رو بهم پیشنهاد میکنن که هر کدوم برای خودشون قوانین و شرایط متفاوتی دارند و عقاید مختلفی دارند . خودم گیج شدم که آیا اینها درست هستن ؟ یا شرکت درین کلاسها درست هست چون خیلی هاشون آدم رو به بیراهه و اشتباه میبره؟ از طرفی هم از لحاظ فکری به دنبال آرامش درونی هستم . نمیدونم چکار کنم .لطفا راهنمایی بفرمائید -
محسنی ( رودکی )
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما، پسری ۲۸ ساله هستم و تازه نامزدی کردم. فیزیوتراپ هستم. ولی توی کارم هر جا که کلینیک می رم دچار مشکل کاری میشه اونجا.بعضی ها بهم میگن پاقدم خوب نیست. خودم شرطی شدم انگار یه چیزی هست این وسط که با حضور من مشکلاتی پیش میاد برای کل اون مجموعه ولی قبل و بعدش انگار حل میشه. ذهنم رو درگیر کرده این موضوع حس خوبی به خودم ندارم. آیا پاقدم صحت داره ؟ -
دختری هستم ۲۳ ساله نمیدونم مشکلم رو چطوری مطرح کنم من حال و هوام خیلی عوض میشه وحالت مختلف رو تجربه میکنم مثلا دوهفته حالم خیلی خوبه انرژی دارم با دوستام میرم بیرون خوب درس میخونم اما بعدش دوباره حالم بد میشه انرژی ندارم دوست دارم فقط بخوابم گاهی گریم میگیره البته همیشه اینجوری نمیشم اما خیلی اینجوری میشم لطفا کمکم کنید بگید چیکارکنم ؟
-
سلام وقتتون بخیر.من یه پسر ۲۹ ساله دارم که اعتیاد داره فوق العاده رفیق بازه به طوریکه حتی ۱۰ تومن دستش میاد فوری خرج رفیقاش میکنه الان حدود ۳ ساله اوضاعش همینه یکبار هم فرستادیمش کمپ خوب شد اومد بیرون حدود ۲ ماه خوب بود بعد دوباره رفیقاش دورش کردن و خودشم البته دنبالشون و زنگ و پیام و پیگیری زیاد داشت برای دوستاش .از اول هم آدم خوش گذرونی بود چه تو دانشگاهش که راه دور بود خونه جدا داشتن با رفیقاش که هرهفته حدود سال ۸۵ ۱۰۰ تومن براش میریختیم چه تو سربازیش که بازم راه دور بود اوضاع همین .بعد سربازیش کمکش کردین تا براش مغازه راه انداختیم ولی باز بعد یه مدت بدهکارا زیاد شدن و مغازه رو جمع کرد بعد یکسال فرستادیمش کمپ وخوب شد بعد دو ناه که اومد دوباره اعتیاد پیدا رد ولی نه به شدت قبل الان دوباره حدود یکسال که دوباره اعتیاد داره و میره کارگری اینور اونور تا ۱۰۰ تومن گیرش بیاد که تا دوباره خرج کنه یه کار خوبم براش گیر آوردیم که مرتبط با رشتش بود قبول نکد بره با درشم مشکل داره و میگه که از لج بابا من معتاد شدم .من دیه نمیدونم دیگه چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید.ممنون از وقتی که گذاشتید
-
کشور در شرایط کنونی مشکل رکود دارد و حرکات شوک درمانی،اقتصاد را به سمت مرگ برده است نه زندگی!
-
با عرض سلام و خسته نباشید
من دختری هستم ۱۹ ساله و به قول امروزی ها بسیار برون گرا
منتها خانواده ای دارم مذهبی که مخالف سبک و پوشش من هستن
و مدام به حجاب و طرز پوشش من ایراد میگیرند و من اصلا دلم نمیخواد سبک زندگیمو تغییر بدم
حتی دوستام و آدمایی که با اونها رفت و آمد میکنم باید زیر نظر اونا باشه و باعث میشه بعضی وقتا من خجالت زده بشم جلوشون از رفتار خانوادم
حس میکنم عقایدی که دارند باعث میشه زیاد از حد در زندگی من دخالت کنند و باعث آزار من شوند
ممنون میشم راهی رو به من نشون بدین که بتونم متقاعدشون کنم(معرف مریم اکبری فرد)
Comments (2,662)
مریم
2021-08-11سلام من افسردگی خیلی شدید دارم و خانوادم اصلا درکم نمیکنن و جدی نمیگیرن ک برم پیش روانشناس و همش بیخودی ی گوشه میشینم و شروع ب گریه کردن میکنم و اصلا دوست ندارم توی محیط جمعی حضور داشته باشم لطفا راهنمایی کنید؟
محمد
2021-08-11سلام، من همش عصبی میشم خودمم بعد از چند ثانیه میفهمم کارم اشتباست بدتر از همه اینکار و همش تکرار میکنم و بعدشم خیلی ناراحت میشم من خیلی مشکلات در زندگی گذشتم داشتم از جمله نبود پدر و مادر که نبودن و من کلی تنها تنها بودم و در کل ی آبان ماهی هستم ک مهربان ولی بعضی اوقات عصبی میشم لطفا راهنمایی کنید؟ ( معرف : فاطمه سهرابی)
فریبا
2021-08-11سلام من دختری 29 ساله هستم نمیدونم از کجا بگم اما مشکل اصلی خانواده ما، مادرم است همیشه از کاه کوه میسازد و باعث دعوا میشه ما 3 فرزندیم من و خواهر دومم 35 ساله ازدواج نکردیم برای همین هر بار یه خواستگار میاد برای خواهرم مادرم خونه رو برای ما جهنم میکنه اگر هم اعتراض کنیم میگه برید از خونه منم راحت میشم ب نظر شما ما باید چیکار کنیم؟ (معرف : فاطمه سهرابی)
نیوشا
2021-08-11سلام خسته نباشید دوستم که پسر هست و 22 سالشه با خانوادش خیلی به مشکل بر میخوره و بخاطر بیماری پی سی خیلی ناراحته بیشتر اوقات به خودکشی فکر میکنه میخوام ببینم میتونم بهش کمکی بکنم یا خیر. ممنون 🌹 معرف:فاطمه سهرابی
ریحانه
2021-08-11با سلام من دچار اضطراب اجتماعی هستم و چون علایم بروز آن بصورت لکنت زبان است قبلا فکر میکردم لکنت زبان دارم اما این مساله هیچ وقت در جمع خانواده و دوستان ظاهر نمیشود بسیاری از دوستان من از وجود چنین مشکلی در من بی خبرند لذا خودم به این نتیجه رسیدم که باید فوبیای حضور در جمع را درمان کنم، اما نمیدونم چجوری؟ لطفا راهنماییم کنید. ( معرف : فاطمه سهرابی)
حدیث امینی
2021-08-11سلام وقت بخیر من به شدت از دوری از خانواده میترسم. استرس و اضطراب بیخودی دارم طوری که شبها بیخواب میشم، تپش قلب میگیرم، دستم بی حس میشه و یک جا میمونم.حالم خیلی بد میشه به شدت میترسم استرس و اضطراب بیخودی دارم و فقط میتونم گریه کنم. میخواستم بدونم اینها نشانه های چه چیزهایی هستن؟ و چیکار باید بکنم؟ ( معرف :فاطمه سهرابی)
ملیحه معرف لیلا شاه حسینی
2021-08-11سلام و خسته نباشید من ۳۴ سالم هست من ازدواج کرده ام شوهرم اویل زندگی با من خیلی مهربون بود و توی جمع به من خیلی احترام میگذاشت اما بعد از به دنیا آمدن دخترمون آهسته آهسته توی جمع به من بی احترامی میکرد و به ویژه در خانواده خودش این کار رو با من میکرد ومن خیلی ناراحت میشدم و با یه عذر خواهی مشکل حل میشد الان این بی احترامی کردن براش یه مسئله عادی شده و من رو به شدت ناراحت میکنه من باید چکار کنم
مهتاب اویسی.( فاطمه موسوی)
2021-08-10سلام
من به عتوان یک همسر چطور میتونم از دخالت اطرافیان در زندگی مشترکم جلوگیری کنم؟
خیلی اطرافیان در زندگی من دخالت میکنن و گاهی باعث دعوا بین منو همسرم میشه، ما زندگی دو نفرمون خیلی خوبه اما نظرات دیگران خیلی داخلش میاد
Admin
2021-08-10سلام مهتاب جان
عزیزم شما از راه صحبت با همسرتون و تعیین چارچوب ها و برنامه های شفافی که برای زندگی خودتون در نظر دارید باید وارد گفتگو بشید بصورت کاملا منطقی در آرامش و زمانی که می تونید زمانی رو برای برنامه های زندگی وارد گفتمان بشید
اگه همسرتون پذیرش مذاکره در مورد برنامه های زندگی شخصیتون نداره لازمه از طریق مشاوره خانواده اقدام کنید. موفق باشید
وطن خواه . معرف( فاطمه موسوی)
2021-08-10روزبخیر ،من پسر 8 ساله دارم بچگی شب ادراری داشت تا 4 سالگی اما قطع شده، الان یک ساله که خیلی بازی با موبایل میکنه و خیلی فیلم میبینه، روحیاتش خشن شده و همش میزنه بچه ها و داد میزنه، و چند هفتس گاهی شب ادراری میگیره، بنظر شما دلیلش بازی های کامپیوتری هست؟ من چیکار باید کنم که این مشکل برطرف شه؟ خیلی حس خجالت میگیره صبحا ولی بعد دوباره به حالت قبل برمیگروه
Admin
2021-08-10سلام وطن خواه عزیز
کودک شما دوره کنترل ادرار در کودکی رو بطور طبیعی داشته، همون طور که اشاره کردید زمان زیادی رو صرف تماشای فیلم های اکشن میکنه و این میتونه منشا اضطراب و ترس او بشه و حتی کابوس های شبانه ببینه، باید مدیریت بشه و بهتره حتما توسط متخصص کودک مشاوره بشه. موفق باشید
فاطمه رحمانی. معرف فاطمه موسوی
2021-08-10سلام، من دختر 5 ساله دارم، چندماهه که خیلی به من وابسته شده از من جدا نمیشه، بدون من جایی نمیره، حتی با خواهرش، خونه مادربزرگش ک همیشه میرفت نمیره، شب ها باید بفل من بخوابه و دستم دور کمرش، باشه، لجباز شده و خیلی جیغ میزنه، هرجا برم حتی اگر حوصلش سر بره میخواد بیاد باهام، حس میکنم از جیزی ترسیده، اما نمیدونم چیشده متاسفانه
Admin
2021-08-10سلام فاطمه خانم
عزیزم آیا اخیرا کودک شما نظاره گر مشاجره شما با کسی نبوده؟
یا شاهد مکالمات تلفنی شما یا کسی که در محیط زندگی شماست از فوت مادری که دارای فرزندان خردسال باشند نبودند؟
در هر صورت لازمه با فرزندتون صحبت کنید و ازش بپرسید از چه موضوعی نگرانه یا میترسم که فاصله گرفتن از شما ناراحتش میکنه؟
اگه راجع بهش نتونست صحبت کنه و در جواب گریه کرد حتما به یه مشاور کودک مراجعه کنید. موفق باشید
ملکی. معرف فاطمه موسوی
2021-08-10سلام و احترام، همسر بنده دجار وسواس شدن ایشون 44 سالشونه، اوایل خیلی تمیز و مرتب بودن و بشدت دقیق، اما به مرور که گذشت همسرم موافق نیست کسی خانه ما مهمونی بیاو جز خانواده درجه یک، وقتی مهمانی میریم اونجا غذا نمیخورن، فقط غذا من یا مادرشون، حتی داخل عروسی و رستوران، تازگی رستوران دوستشون رفتن و داخل آشپزخانه و کامل دیدن و گهگاه اونجا میرن، اما همیشه من باید غذا بپزم و ببریم جایی، خیلی سخته و هر مون داریم اذیت میشیم، میشه راهنمایی کنید
Admin
2021-08-10سلام ملکی عزیز
خوب به نظر می رسه همسر محترم وسواس فکری عملی دارند
و تکنیک هایی که باید برای ایشون بکار برده بشه ابتدا می بایست بیشتر بررسی بشه و از طریق مراجعه خودشون به مشاور قابل حل هست. چنانچه خودشون مشارکت نکردند، لطفا برای آموزش تکنیک ها شما مراجعه بفرمائید. موفق باشید
شادی احمدی(معرف فاطمه موسوی )
2021-08-10سلام وقت بخیر، من 27 سالمه، و خواستگار زیادی داشتم تابحال اما تا کنون نتونستم تصمیم بگیر و معیارامو خوب انتخاب کنم، خیلی سخت پسنت شدم و تو انتخاب خیلی اذیت میشم، و به کوچیک ترین نکات هم دقت میکنم، حس میکنم همسر آیندم باید 100 باشه و بی نقص، گاهی میگم این دفعه آسون میگیرم اما باز هر دفعه این اتفاق میفته، بنظر شما چیکار کنم؟
Admin
2021-08-10سلام شادی جان
دیدگاه شما در مورد انتخاب همسر آینده وسواس گونه شده و لازمه از یه مشاور متخصص قبل از ازدواج کمک بگیرید( البته در مورد خودتون و چگونگی انتخاب با معیارهای اساسی در انتخاب همسر)
مهدی معرف لیلا شاه حسینی
2021-08-10سلام مهدی هستم ۲۸ سالم در زندگی مشترک با همسرم روزی نیست که به من شک نکنه زنم خیلی شکاک هر روز پیام هام رو چک میکنه و شماره هایی که باهاش تماس گرفتم رو میبینه و شمارشگر پیام هام رو نگاه میکنه ببینه نسبت به دیروز بیشتر شده یا نه وقتی بیرون میرم باهام تصویری صحبت میکنه ببینه من کجام و خیلی موارد دیگه من باید باهاش چکار کنم که این رفتارهاش رو بزاره کنار
Admin
2021-08-10سلام آقا مهدی
جناب در مورد نحوه شکل گیری شک های همسرتون لازمه اطلاعات بیشتری داشته باشیم و همینطور نحوه برخورد شما با ایشون در دفعات اولیه چک کردن گوشی یا … . در هر صورت میشه منشا شک ها و نحوه برطرف کردن رفتارهای توام شک و عدم اعتماد رو پیدا کرد و هردوتاتون رو راحت کرد. در خدمتیم
وحید معرف لیلا شاه حسینی
2021-08-10سلام خسته نباشید من ۳۸ سالمه همیشه صبح ها به سر کار میرم و ظهر برای ناهار به خانه میرم یه روز برحسب اتفاق به خانه رفتم و متوجه شدم مرد دیگری در خانه هست و خانم من داره بهم خیانت میکنه همه این سال ها بهش اعتماد داشتم ولی دیگه هیچ اعتمادی بهش ندارم دوست هم ندارم طلاقش بدم ولی این اعتماد دیگه برنمیگرده باید چه کار کنم
Admin
2021-08-10سلام آقا وحیدی
شما رو درک میکنم، چنانچه جواب قابل قبول و منطقی برای حضور مرد غریبه در منزل وجود نداشته باشه کنار اومدن با قضیه کار راحتی نیست، اما در این مورد حتما لازمه هردوی شما در جلسه مشاوره حضور پیدا کنید و موضوع ارزیابی بشه. در خدمتیم
فاطمه زهرا (یگانه رازقی)
2021-08-10سلام وقت بخیر من 30 سالمه از همسر اولم جدا شدم الان 3 ماهه زن صیغه ای یه مرد متاهل شدم نه خانواده من و نه خانواده همسرم در جریان نیستن اصرار دارم همه چی علنی شه ولی قبول نمیکنه بهونه بچه هاشو داره که حالشون بدمیشه و تاثیر داره روشون و اصلا به من فکر نمیکنه گفتم خودم میگم الان فرصت میخواد بعد ازدواج دخترش بگه…از اول نمیخواستم باهاش وارد رابطه بشم ولی به اصرارش و اینکه گفت اون و همسرش هیچکدوم همو نمیخوان وارد شدم میخوام نظرتون رو بدونم
Admin
2021-08-10سلام خانم فاطمه عزیز
در ارتباطات عاطفی و رابطه با فردی که دارای همسر هست تا زمانیکه تکلیف همسر مشخص نشده باشه و در زندگی مشترک با هم هستند بسیار محتاطانه باید عمل کرد ، زیرا آسیب های جدی به خانواده و اگر فرزندانی هم وجود داشته باشد وارد خواهد شد. فردی که وارد رابطه اینگونه میشه خودش رو جای همسر اون آقا بگذاره شاید راحتتر بتونه تصمیم بگیره. اون آقا بعد از رابطه دوم با وجود همسر اول میتونه وارد رابطه سوم هم بشه. مواظب باشید
مهلا (یگانه رازقی)
2021-08-10سلام من 21 سالمه 2 سال هست با پسری هستم افغان هست شناسنامه هم نداره خانوادم به شدت مخالف بودند به جز مادرم… باهم زندگی میکنیم در واقع هرشب پیش همیم هرکاری واسش کردم همیشه پشتش بودم یه بار بهم خیانت کرد بعد اومد گفت یادم رفته باتو دوست بودم باز باهاش آشتی کردم یه چند مدت پیش شب تولدم قرار بود بیاد پیشم تا 12 شب جوابمو نداد آخرین بار زنگ زدم یه خانم جواب داد گفت پیش منه اگه دوست داشت شب تولدت کنار تو بود نه من…بازم باهاش آشتی کردم بنظرتون درست میشه؟
Admin
2021-08-10سلام مهلا خانم عزیز
با توجه به شرایط تبعیت مردم محترم کشور همسایه( افغانستان) و عدم به رسمیت شناختن هویت آنها و محرومیت های اساسی از منظر قانون مدنی در کشور ما، در تعلق گرفتن حقوق قانونی هم برای همسر و هم فرزندانشون با مشکل مواجه خواهید شد.
مسئله بسیار مهم دیگه عدم تعهد و مسئولیت پذیری ایشون هست که شما به شکل خیانت مکرر مطرح کردید. تعریف عشق ایشون به شما، هوس هست. مواظب خودتون باشید
سعید (یگانه رازقی)
2021-08-10سلام من 3 تا دختر دارم بچه اولم دوسال هست ازدواج کرده بچه دومم اصلا حرف گوش نمیده 19 سالشه و هرشب میره بیرون و جواب درستی نمیده که کجا و با کی میره از هرراهی وارد شدم باهاش صحبت کنم گوشش بدهکار هیچ حرفی نیست خواستگار داره همه میگن شوهرش بده بره ولی نمیخوام به زور کاری کنم دنبال خوشبختی و سعادتشم میذارم به حساب سن و سالش ولی چیکار کنم متوجه بشه من خیرخواهش هستم
Admin
2021-08-10سلام آقا سعید
جناب آیا تا حالا با دخترخانم گلتون وارد گفتگوی دو نفره دوستانه شدید؟
چقدر فضای امن و صمیمانه را برای مطرح کردن ارتباطات بین فردیش براش ایجاد کردید؟
چنانچه متوجه شدید احتمال داره ارتباطاتش خارج از منزل ، ارتباطات آسیب رسان هست از در نصیحت و سرزنش و تحدید یا تحقیر باهاش وارد صحبت نشدید؟
ما میتونیم در کنار شما برای نحوه ارتباط با فرزندانتان باشیم.
در خدمتیم
محمد(یگانه رازقی)
2021-08-10سلام من 16 سالمه چند روز پیش دیدم زن داییم با پسر خالم که اون 18 سالشه باهم تو رابطه هستند خیلی حالم بدشد سریع رفتم از اونجا الان چندروز هست که فکرم درگیره خواستم بگم به مادرم نتونستم روم نشد نمیدونم به کسی بگم یانه ما خانواده صمیمی ای هستیم میترسم بگم همه از هم جداشیم ولی اگه نگم هم نمیشه ب نطرتون چیکار کنم با پسر خالم صحبت کنم؟یا با کی حرف بزنم یا حرف نزنم؟خواهش میکنم کمک کنید
سارینا (یگانه رازقی)
2021-08-10سلام روزتون بخیر من 22 سالمه یه خواهر دارم که ازدواج کرده پدرم بیکاره و دست بزن داره خیلی رفتاراش بده نمیتونه با کسی بسازه مادرمم سرکاره همش من میخوام بدونم اگر بخوام خونه مستقل داشته باشم میتونم از لحاظ قانونی؟ و اصلا کار درستی هست جدایی ازشون؟ چون جدیدا واقعا شرایط برام سخت شده البته با وجود این وضعیت خانوادگی خداروشکر شرایط اجتماعی خوبی دارم
زهره معرف لیلا شاه حسینی
2021-08-10سلام من زنی هستم که ۳۰ سال سن دارم شوهرم در زندگی مجردی خودش کسی رو دوست داشت که مادرش برای خواستگاری نرفت بعدا به خواستگاری من آمدن و با من ازدواج کرد ما ۱۰ سال که با هم زندگی میکنیم و ۲ فرزند داریم حالا بعد از ۱۰ سال فهمیدم که داره با اون دختری که قبلا دوستش داشته تلفنی حرف میزنه و من نمیدونم که الان باید چکار کنم
مینا (یگانه رازقی)
2021-08-10سلاممن 28 سالمه یه مدت هست به شخصیت خودم فکر میکنم و نمیدونم دقیقا چه شخصیتی دارم در واقع هم میتونم آدم خیلی آروم و منطقی باشم خیلی با وقار و خانم که هر کسی بتونه روم حساب کنه با تیپ های با کلاس از طرف دیگه میتونم یه آدم شر باشم خیلی شیطون عصبی و غیر قابل اعتماد حتی بعضی وقتا قابلیت اینکه یکیو تا حد مرگ بزنم دارم و هردو شخصیت رو دوست دارم و نمیتونم انتخاب کنم بینشون
زهرا معرف لیلا شاه حسینی
2021-08-10سلام من زهرا هستم ۳۲ سال سن دارم زمانی که دانشجو بودم با دوستانم در تولدها شرکت میکردم و عکس میگرفتم زمانی که دوران دانشجویی تموم شد ازدواج کردم دوستم رو برای ازدواج دعوت کردم و اون هر بار به بهانه های مختلف به خانه ما میومد کم کم متوجه شدم به شوهرم نزدیک شده و باهاش رابطه داره و من رو نسبت به شوهرم بد بین کرده حالا رابطه من و همسرم سرد شده و یک فرزند داریم و نمیدونم باید چکار کنم آیا باید به زندگی خودم ادامه بدم در حالی که شوهرم ابراز پشیمانی دارد و میگه رابطه خودم رو با اون دختر قطع کردم
بیتا (یگانه رازقی)
2021-08-10سلام من 17 سالمه تو خانواده مذهبی هستم کلا عقاید و اعتقاداتم به شدت متفاوته و این باعث میشه فکر کنن دختر خود سری هستم و اصلا منو درک نمیکنن در همه زمینه ها توی کارم نه میارن پوششم باید طبق نظر و دلخواه اونا باشه و من اصلا دوست ندارم با دیدگاه اونا زندگی کنم با شرایط اونا لباس بپوشم پس خودم چی از کی باید کمک بگیرم
ساناز (یگانه رازقی)
2021-08-10سلام وقت بخیر من 20 سالمه خیلی از وضعیت الان ناراضی ام افسردگی گرفتم تمام ذهنم درگیره مهاجرته ولی خیلی ترس دارم از تنهایی غربت نمیتونم دل بکنم برم جایی که مجبورم تمام مدت به زبون دیگه ای حرف بزنم ولی اینجا موندنم فقط باعث خراب شدن زندگی و آرزوهامه نمیدونم تصمیم درست چیه لطفا راهنماییم کنید
محبی ( رودکی )
2021-08-10محبی ( رودکی )
سلام. من دختری ۲۵ ساله هستم.با تحصیلات کارشناسی معماری در یک خانواده مذهبی بزرگ شده ام وزندگی میکنم. اخیرا چندین نفر از دوستانم کلاسهای عرفانی مختلفی رو بهم پیشنهاد میکنن که هر کدوم برای خودشون قوانین و شرایط متفاوتی دارند و عقاید مختلفی دارند . خودم گیج شدم که آیا اینها درست هستن ؟ یا شرکت درین کلاسها درست هست چون خیلی هاشون آدم رو به بیراهه و اشتباه میبره؟ از طرفی هم از لحاظ فکری به دنبال آرامش درونی هستم . نمیدونم چکار کنم .لطفا راهنمایی بفرمائید
محسنی ( رودکی )
2021-08-10محسنی ( رودکی )
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما، پسری ۲۸ ساله هستم و تازه نامزدی کردم. فیزیوتراپ هستم. ولی توی کارم هر جا که کلینیک می رم دچار مشکل کاری میشه اونجا.بعضی ها بهم میگن پاقدم خوب نیست. خودم شرطی شدم انگار یه چیزی هست این وسط که با حضور من مشکلاتی پیش میاد برای کل اون مجموعه ولی قبل و بعدش انگار حل میشه. ذهنم رو درگیر کرده این موضوع حس خوبی به خودم ندارم. آیا پاقدم صحت داره ؟
mobina (زهرا زارع )
2021-08-10دختری هستم ۲۳ ساله نمیدونم مشکلم رو چطوری مطرح کنم من حال و هوام خیلی عوض میشه وحالت مختلف رو تجربه میکنم مثلا دوهفته حالم خیلی خوبه انرژی دارم با دوستام میرم بیرون خوب درس میخونم اما بعدش دوباره حالم بد میشه انرژی ندارم دوست دارم فقط بخوابم گاهی گریم میگیره البته همیشه اینجوری نمیشم اما خیلی اینجوری میشم لطفا کمکم کنید بگید چیکارکنم ؟
Farnaz
2021-08-09سلام وقتتون بخیر.من یه پسر ۲۹ ساله دارم که اعتیاد داره فوق العاده رفیق بازه به طوریکه حتی ۱۰ تومن دستش میاد فوری خرج رفیقاش میکنه الان حدود ۳ ساله اوضاعش همینه یکبار هم فرستادیمش کمپ خوب شد اومد بیرون حدود ۲ ماه خوب بود بعد دوباره رفیقاش دورش کردن و خودشم البته دنبالشون و زنگ و پیام و پیگیری زیاد داشت برای دوستاش .از اول هم آدم خوش گذرونی بود چه تو دانشگاهش که راه دور بود خونه جدا داشتن با رفیقاش که هرهفته حدود سال ۸۵ ۱۰۰ تومن براش میریختیم چه تو سربازیش که بازم راه دور بود اوضاع همین .بعد سربازیش کمکش کردین تا براش مغازه راه انداختیم ولی باز بعد یه مدت بدهکارا زیاد شدن و مغازه رو جمع کرد بعد یکسال فرستادیمش کمپ وخوب شد بعد دو ناه که اومد دوباره اعتیاد پیدا رد ولی نه به شدت قبل الان دوباره حدود یکسال که دوباره اعتیاد داره و میره کارگری اینور اونور تا ۱۰۰ تومن گیرش بیاد که تا دوباره خرج کنه یه کار خوبم براش گیر آوردیم که مرتبط با رشتش بود قبول نکد بره با درشم مشکل داره و میگه که از لج بابا من معتاد شدم .من دیه نمیدونم دیگه چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید.ممنون از وقتی که گذاشتید
Fatemeh ghazi(زهرا زارع)
2021-08-09کشور در شرایط کنونی مشکل رکود دارد و حرکات شوک درمانی،اقتصاد را به سمت مرگ برده است نه زندگی!
فرزانه (معرف مریم اکبری فرد)
2021-08-09با عرض سلام و خسته نباشید
من دختری هستم ۱۹ ساله و به قول امروزی ها بسیار برون گرا
منتها خانواده ای دارم مذهبی که مخالف سبک و پوشش من هستن
و مدام به حجاب و طرز پوشش من ایراد میگیرند و من اصلا دلم نمیخواد سبک زندگیمو تغییر بدم
حتی دوستام و آدمایی که با اونها رفت و آمد میکنم باید زیر نظر اونا باشه و باعث میشه بعضی وقتا من خجالت زده بشم جلوشون از رفتار خانوادم
حس میکنم عقایدی که دارند باعث میشه زیاد از حد در زندگی من دخالت کنند و باعث آزار من شوند
ممنون میشم راهی رو به من نشون بدین که بتونم متقاعدشون کنم
(معرف مریم اکبری فرد)