نویسنده:  اکهارت تول

مترجم:هنگامه آذرمی

انتشار:۱۹۹۷

تعداد صفحه:۲۶۰

انتشارات معیار علم

مقدمه

کتاب نیروی حال روش خاصی را برای پایان دادن به رنج و دستیابی به آرامش درونی ، زندگی کردن فقط در زمان حال و جدا ساختن خودتان از ذهنتان را ارائه می دهد 

همچنین می آموزید که خود را از نفستان یعنی بخشی از ذهن که میخواهد بر روی افکار و رفتار شما کنترل داشته باشد جدا سازید 

این کتاب ادعا دارد که با انجام این کار شما می توانید بیاموزید که زمان حال را پذیرفته و میزان رنجی که تجربه می‌کنید را کاهش داده روابط خود را بهبود بخشیده و به طور کلی از یک زندگی بهتر لذت ببرید. 

این کتاب برای چه کسانی است؟ کسانی که به دنبال آرامش درونی و روشن بینی هستند کسانی که دچار رنج بوده و از شرایط وجودی خود راضی نیستند و کسانی که احساس می کنند به بن بست رسیده اند.

درباره نویسنده: 

اکهارت تول یک آلمانی ساکن کاناداست که در بیشتر دوران زندگی اش افسرده بوده است تا اینکه اتفاقی در زندگی ش رخ می دهدکه آن را دگرگونی درونی می نامد. در پی آن خود را یک راهنمای معنوی می نامد و یک کتاب خودآموز پرفروش می نویسد (نیروی حال).

 چه چیزی در این کتاب برای من وجود دارد؟ ما بیشتر زمان خود را یا گرفتار در گذشته پر از حسرت و یا نگرانی در آینده‌ای که امیدی به کنترل آن نداریم سپری می کنیم اما در همان حال ما هم چنین امید داریم که به نحوی زندگی خود را بهبود بخشیده، خوشحال تر باشیم تا به روشن بینی دست یابیم حتی اگر ایده روشنی درباره چگونگی انجام آن نداشته باشیم.

اکهارت تول روش های مختلفی را برای هدایت نمودن ناهمواری های پیچیده زندگی درونی و رابطه آنها با گذشته حال و آینده را به خوانندگان ارائه می دهد. درون فلسفه بسیار کاربردی تول در زندگی در زمان حال به عنوان راهی تاکید می‌شود که از بیشتر رنج هایی که ما غالباً تجربه می کنیم جلوگیری می‌کند. برای این منظور این کتاب بر ارتباط میان ذهن و رنج تمرکز می کند چیزی که جنبه های گوناگونی از روش های خود- تخریبی متعددی که با ذهنمان به کار می بریم را روشن می سازد برای مثال به دام انداختن خودمان در چرخه های رنج کشیدن و جلوگیری از خودمان برای خوشحالی.

در کتاب ادعا شده است که کتاب نیروی حال به میلیون‌ها انسان کمک کرده است تا زندگی خود شامل روابطشان با دیگران را بهبود بخشیده و مهمتر از آن عزت نفس خود را افزایش داده و درگیر زندگی خود شوند

فصل اول

با تمرکز کامل بر زمان حال و نادیده گرفتن گذشته یا آینده، می توانید زندگی خود را بهبود ببخشید. بسیاری از ما به دنبال آرامش درونی و بهبود زندگی خود هستیم به عبارتی ما به دنبال روشن بینی هستیم اما نمی‌دانیم که چه مراحلی را برای یافتن آن طی کنیم خوب اولین گام از آنچه تصور می کنید راحت تر است، ما تمایل داریم تا در گذشته و در آینده زندگی کنیم زمانی در حال یادآوری گذشته یا حسرت خوردن هستیم و زمان دیگر در حال برنامه ریزی یا نگرانی برای آینده، در همین حال از آن لحظه‌ای که کاملاً در دسترس ماست صرف نظر می کنیم یعنی زمان حال. 

اکنون فقط زمان حال اهمیت دارد زیرا هیچ چیزی در گذشته یا آینده اتفاق نمی افتد و آنها فقط در جریان پیوسته از لحظات حاضر اتفاق می افتند. هر زمان شما احساسی داشته باشید آن احساس در زمان حال اتفاق افتاده است زیرا حسهای شما فقط می تواند اطلاعاتی راجع به این زمان خاص به شما بدهند بنابراین زمانی که می گویم اتفاق در زمان گذشته اتفاق افتاده است کاملاً صحیح نیست بعلاوه آنچه ما آن را گذشته می نامیم مجموعه ای از لحظات حالی است که سپری شدند به همین صورت آینده از مجموعه ای از لحظات تشکیل شده است که قرار است از راه برسند آنطور که در این کتاب بیان شده است نگران بودن راجع به آینده و زندگی کردن در گذشته هیچ ارزشی ندارد اما زندگی کردن در زمان حال مزایای زیادی دارد.

اگر برای رسیدن به زندگی در زمان حال مدیریت به خرج دهید مشکل خاصی را تجربه نخواهید کرد فقط با مشکلات کوچکی مواجه خواهید شد که به محض رخ دادن می توانید آنها را حل کنید برای مثال یک کار چالش برانگیز مانند نوشتن یک مقاله علمی که دستیابی به آن غالباً سخت و پیچیده به نظر می‌رسد، اگر شما راجع به مقدار کاری که باقی مانده است نگران هستید یا حسرت موقعیت هایی را می خورید که می توانستید در گذشته بر روی آن کار کنید به جایی نخواهید رسید اما اگر شما مشکلات کوچک را یکی پس از دیگری حل کنید مثلا با جمع آوری داده ها، ایجاد یک ساختار، نوشتن فصل اول، کار را به مراتب آسانتر انجام خواهید داد.

بس تلاش کنید در زمان حال زندگی کنید چسبیدن به گذشته و ترس از آینده را متوقف کرده و مشاهده کنید که زندگی تان به شدت بهبود خواهد یافت.

فصل دوم

قسمتی از شما برای زنده ماندن به رنج نیاز دارید و همان بخش از وجود شما اکثر رنجی که تجربه می کنید را ایجاد می کند. فرض کنیم شما مدیریت به خرج می دهید تا در زمان حال زندگی کرده و نگران گذشته یا آینده نباشید آنگاه زمانی که شما با یک رنج مواجه می شوید چه اتفاقی می افتد؟

 اگر رنج در زمان حال تجربه شده باشد شما چگونه می توانید با عذاب جسمی و روانی آن کنار بیایید. رنج چیزی نیست جز یک مقاومت درونی نسبت به مسائل بیرونی که شما نمی توانید آنها را تغییر دهید شما زمانی رنج را تجربه می‌کنید که از آنچه وجود دارد راضی نیستید اما این قدرت را در خود احساس نمی کنید که آنها را تغییر دهید خود این موضوع در یک سطح عاطفی احساسی منفی را متجلی می سازد.

از آنجا که شما خیلی به گذشته و آینده فکر می‌کنید ولی فقط قادر هستید در زمان حال زندگی کنید هیچ ابزاری برای تغییر چیزهایی بسیار زیادی که از آنها خوشحال نیستید در اختیار ندارید در نتیجه مقاومتی درونی نسبت به شیوه‌ای که در چیزها وجود دارد ایجاد می کنید که آن را به صورت رنج تجربه می‌کنید. جنبه‌های دیگر رنج خود ساخته، بدنه رنج است یعنی بخشی از وجود که نیاز دارد شما احساس عذاب داشته باشید تا بتواند زنده بماند، از آنجا که بدنه رنج از تجربیات دردناک شما شکل گرفته است هر زمان که شما رنج را تجربه کنید رشد کرده و قوی می شود در نتیجه تلاش می کند که شما را نا امید و غمگین سازد. این چرخه می تواند برای مدت زمان طولانی ادامه یابد تا در نهایت رنج به بخشی اساسی از وجود شما تبدیل شود.

 شما کاملاً با بدنه رنج خود شناخته خواهید شد از آنجا که از آن زمان رنج بخش مهم از زندگی شما خواهد بود خواهید ترسید که آن را کنار بگذارید چرا که با این کار هویت واقعی خود را به خطر می اندازید 

مثلا زمانی که چیزی شما را اذیت کرده یا ناامید می‌کند و شما احساس عصبانیت می کنید بدنه رنج شما کنترل را به دست گرفته است. عصبانیت بر توانایی فکر کردن و عمل کردن منطقی شما سایه افکنده و خیلی ساده به رنج بیشتر منجر می شود حتی زمانی که به نظر می‌رسد همه رنج ها از دنیای بیرون نشئت می گیرد اما این رنج در حقیقت در بیشتر موارد خود ساخته است و از درون بر می‌آید.

فصل سوم

نفس، بخشی از ذهن شماست که شما را از خوشحال بودن باز می دارد. آیا تا به حال فکر کرده‌اید که چرا به نظر می رسد که برخی افراد به خود آسیب می رسانند و اگرچه هیچ کس نمی خواهد که بدبخت باشد چرا بسیاری از افراد ناراحت هستند؟

 مقصر نفس است. بخشی از ذهن شما که افکار و رفتار شما را بدون اینکه متوجه شوید کنترل می کند برای مثال اگر شما بعداً درباره مشاجره ای که با کسی داشته‌اید تأمل کنید احتمالاً متوجه می شوید و شاید حسرت بخورید که زیاده روی کرده اید اما در بحبوحه مشاجره شما درباره هر چیزی که بر ذهن و رفتار شما کنترل داشته یا تاثیر گذاشته است آگاه نبودید. 

چرا نفس این کار را انجام می دهد؟ این امر به وجود همیشگی اندوه در شما بستگی دارد به طوری که دائماً از خوشحالی شما جلوگیری کرده و بر خلاف بهترین تمایلات شما عمل می‌کند. وجود یک بخش مخرب در ذهن شما که اندوه را ایجاد می کند نشان می دهد که چرا بسیاری از افراد رنج می کشند با این که عملاً هیچ کس       نمی خواهد یک زندگی غمگین داشته باشد برای مثال برخی از افراد با تصمیم بر داشتن روابطی کاملا مخرب و آزاردهنده عمداً در خوشحالی خود اختلال ایجاد می‌کنند. نفس، شما را به ناسازگاری با دیگران سوق می‌دهد و شما را به وسیله شرایط کنونی تان ناراحت می کند تا بتواند بر افکار و رفتار شما کنترل داشته باشد، مثلاً زمانی که چند نفس در کنار هم قرار می گیرند به یک ماجرای ناراحت کننده منجر می گردد. همان طور که در برخی ادارات کوچک یا خانواده ها دیده می شود. اگرچه افراد می خواهند با آرامش در کنار یکدیگر زندگی کنند نفس های آنها آنان را با چیزهایی بی اهمیت آزار می دهد و باعث می شود که واکنش بیش از حد نشان دهند .

اگر شما خود را ناگهان در یک جر و بحث داغ و در یک موضوع بی اهمیت یافتید مانند اینکه نوبت چه کسی است آشپزخانه را تمیز کند یا اینکه یک برنامه تلویزیونی خوب است یا خیر، این موضوع احتمالا کار نفس است. نفس بخشی مخرب از ذهن انسان است. او می‌خواهد مهمترین بخش شما باشد و هیچ محدودیتی نداشته باشد پس اگر شما کنترل را به دست او بدهید رنج زیادی برای شما به بار خواهد آورد.

فصل چهارم

اگر شما به دنبال یک زندگی غنی‌تر و تقریباً بدون رنج هستید خود را از ذهنتان جدا کرده و بر روی جسم تان تمرکز کنید.

 قدرت نفس تنها یکی از چندین دلیلی است که جداسازی خودتان از ذهنتان و داشتن توجه بیشتر به جسم تان را پر اهمیت می سازد. به علاوه بسیاری از اساتید بزرگ درباره اهمیت تمرکز بر جسم به جای ذهن سخن گفته اند. 

چرا؟

زیرا ذهن مسئول رنج است. ذهن، پیوسته با یادآوری خاطرات گذشته یا با برنامه‌ریزی برای آینده رنج را ایجاد     می کند به طوری که زندگی شما را با خاطرات حسرت آور گذشته و سناریوهای نگران‌کننده آینده اشغال می کند. با انجام این کار شما را از زندگی کردن در زمان حال باز می دارد. نتیجه این است که چون شما نمی توانید گذشته یا آینده را تغییر دهید همیشه نگران چیزهایی هستید که امکان تغییر آنها را ندارید و این امر به رنج منتهی می شود روشن است که ما نیاز به راهی داریم تا قدرت ذهن را کم کرده و برخی از کنترل های آن را کاهش دهیم.

 چگونه؟

با انتقال تمرکز خود از ذهن به سمت جسم.

جسم شما می داند چه چیزی برای شما خوب است. با گوش فرا دادن به جسم تان می توانید حسی روشن از آنچه برای زندگی تان خوب است دریافت کنید.

حضرت عیسی غالباً درباره اهمیت جسم سخن گفته و از آن در ضرب المثل ها و حکایات استفاده کرده است برای مثال جسم شما یک معبد است داستان های معاد و عروج او به بهشت معمولاً بر این موضوع تاکید دارد که جسم او به گور نرفته است و اینکه که او با جسمش به بهشت صعود کرده است نه فقط با ذهن یا روحش

 هیچکس تاکنون با تمرکز بر ذهن و صرف نظر کردن از جسم به روشن‌بینی دست نیافته است یک نمونه واضح را می‌توان در ریاضت به همراه روزه گرفتن شش ساله بودا مشاهده کرد،کاری که او انجام داد تا خودش را از جسمش جدا سازد. در نتیجه اگر چه احساس جدایی از جسم را تجربه کرد اما نه همراه با آرامش و روشن بینی او فقط روشن‌بینی را زمانی تجربه کرد که این اعمال را کنار گذاشت و یک بار دیگر با جسمش یکی شد.

فصل پنجم

بررسی ذهن بدون قضاوت کردن بهترین راه برای جدایی از آن و در نتیجه آزاد کردن خود از رنج است. پس از آنکه متوجه شوید ذهنتان مسبب رنج شماست که شما را از زندگی حقیقی در زمان حال باز می دارد شما نیاز دارید  خود را از آن جدا سازید.

 چگونه؟

برای جدا کردن خودتان از ذهن تان باید کاملا نسبت به آن قدرتی که نسبت به شما دارد آگاه باشید در غیر این صورت هیچگاه متوجه راه های بی شماری که ذهنتان روی افکار و رفتار شما و در نتیجه خوشحالی شما تاثیر دارد نخواهید شد. برای مثال اگر می خواهید ذهنتان را بررسی کنید از خودتان بپرسید فکر بعدی من چه چیزی خواهد بود. اگر شما کاملاً بر این سوال تمرکز کنید مشاهده می کنید که مدتی خواهد گذشت تا فکر بعدی از راه برسد.

 از طریق شما با بررسی کردن باعث ایجاد یک شکاف در جریان فکرتان شده اید. اگر این کار را به اندازه کافی انجام دهید خواهید فهمید که به صورت معمول جریان پیوسته ذهن به چه میزان وجود شما را اشغال کرده است و شما به ابزار اولیه برای متوقف کردن ذهن و در نتیجه جدایی از آن دست یافته اید.

 روش دوم که در دسترس شماست این است که ذهن تان را بدون قضاوت کردن بررسی کنید. قضاوت کردن به خودی خود یکی از اقدامات ذهن است پس اگر شما چیزی را قضاوت کنید مجدداً به استفاده از ذهن تان رجوع کرده اید. مثلاً اگر در میان کارتان احساس کنید که دوست دارید بدوید فقط تلنگر جسمتان را دنبال کنید، جسمتان می‌داند که چه چیز برایش خوب است پس به بیرون رفته و بدوید. سپس به صدای سرزنش کننده کوچکی که در سرتان هست گوش دهید که می‌گوید اکنون تو باید کار کنی نه این که بدوی و وقتت را تلف کنی اما خوبی یا بدی آن صدا را قضاوت نکنید و تلاش کنید که آن توصیه را دنبال کنید. فقط به آن بخندید و بپذیرید که وجود دارد با انجام این کار شما خواهید آموخت که ذهنتان را بشناسید بدون این که ذهن شما بتواند شما را به هر سمتی که بخواهد سوق دهد.

فصل ششم

تلاش کنید تا در یک حالت هوشیاری همیشگی قرار داشته باشید در حالی که تلاش می کنید تا در جداسازی خود از ذهنتان موفق تر شوید می توانید روش دیگر را به کار گیرید.

صبر کردن فعال

این حالت نوعی خاص از صبر کردن است. مانند زمانی که شما آگاه هستید که هر لحظه ممکن است اتفاقی مهم یا جدی رخ دهد در چنین حالتی تمام حواس شما بر روی اکنون متمرکز است.

زمانی که شما در حالت صبر کردن فعال قرار بگیرید برای خیال بافی، برنامه ریزی یا به یاد آوردن که معمولا ما را از زمان حال جدا می‌سازد وقتی نخواهید داشت. مثلاً وقتی امتحان می دهید نباید هیچ زمانی را به خاطر نگرانی از نتیجه آن تلف کنید بلکه به جای آن کاملاً حاضر بوده و توجه بسیار کاملی بر کار خود داشته باشید. وارد شدن به حالت صبرکردن فعال کمی پیش از امتحان و در حین آن می تواند به شما کمک کند تا از پس آن بر بیاید در حین این حالت شما همچنین به جسم خود هم توجه دارید زیرا باید برای هر اتفاقی آماده باشد همانطور که تاکنون مشاهده کرده‌ایم.

 این تمرکز روی جسم برای زندگی در زمان حال نیز حیاتی است. برای مثال استادان فرقه ذِن عادت داشتند تا به آرامی به شاگردان خود که چشمشان را بسته بودند نزدیک شده و سپس تلاش می کردند تا به شاگردانی که منتظر بودند ضربه بزنند، صبر کردن شاگردان را وادار می کرد تا بر جسم خود تمرکز کنند و در نتیجه آنها قادر بودند تا نزدیک شدن استادان را حس کرده و از حمله آنها فرار کنند بسیاری از مربیان معنوی این حالت صبر کردن را به شاگردان خود توصیه کرده اند، زیرا آنها اعتقاد داشتند که این روش می‌تواند به یک زندگی خوب منجر شود. 

برای مثال زمانی که اصحاب حضرت عیسی از او پرسیدند که چه کاری باید انجام دهند تا یک زندگی خوب و آرام داشته باشند  به آن‌ها توصیه کرد مانند یک خدمتکار منتظر بازگشت ارباب باشید از آنجا که خدمتکار نمی‌داند ارباب چه زمانی باز می گردد او همیشه در یک حالت هوشیاری قرار دارد او برنامه‌های بزرگی برای آینده ترتیب نمی‌دهد و همواره مراقب اطراف خود است تا مطمئن شود که ارباب را از دست نمی‌دهد.

فصل هفتم

زندگی در زمان حال می تواند برای شریک شما سخت باشد اما همچنین می تواند روابط شما را بهبود ببخشد.

 پس از انجام مراحل پیشین حالا شما قادر هستید تا در زمان حال زندگی کنید و دیگر کاملا به ذهن خود وابسته نیستید اما این کار چگونه زندگی روزمره شما را تغییر می دهد برای مثال روابط شما.  برای یک فرد عادی بسیار مشکل است زندگی اش را با کسی به اشتراک بگذارد که کاملاً در زمان حال زندگی میکند، نفس شخصی که در زمان حال زندگی نمی‌کند از مشکلات تغذیه می‌کند در حالی که شخصی که در زمان حال زندگی میکند در رویارویی با آرامش است

 نفس شخصی که در زمان حال زندگی نمی کند به وسیله افزایش دادن مشکلات واکنش نشان می دهد. برای نمونه با توهین به دیگران، بحث در مورد یک مسئله بی اهمیت برای به هم ریختن آرامش، یا مراجعه مستمر به حوادث گذشته برای بیرون کشیدن آنها در زمان حال.

چرا آنها این کار را انجام می دهند؟

بهترین پاسخ را می توان با یک مقایسه داد. همانطور که تاریکی نمی تواند در مجاورت روشنایی دوام بیاورد برای شخصی که هنوز توسط نفس کنترل می شود مشکل است که در کنار فردی زندگی کند که در زمان حال زندگی می کند متضاد های قدرتمند نمی‌توانند در مجاورت هم قرار بگیرند.

اگر شما شمعی را در تاریکی قرار دهید تاریکی از بین می رود اگر آب را بر روی آتش بریزید شعله ناپدید می‌شود اما اگر شما این کار را به درستی انجام دهید زندگی در زمان حال می‌تواند روابط شما را تا حد زیادی بهبود ببخشد شما قادر خواهید بود قضاوت ، انتقاد و تلاش برای تغییر شریک خود را متوقف ساخته و به جای آن او را به عنوان یک فرد مستقل ببینید.

علاوه بر این بینشی که شما با زندگی در زمان حال به دست می آورید می تواند برای قطع چرخه های بی انتهای دیگر مورد استفاده قرار گیرد مانند بحث هایی که هیچگاه به نتیجه نمی رسد

 آرامش درونی که زندگی در حال حاضر به ارمغان می آورد شما را قادر می سازد تا بدون قضاوت کردن به شریک خود گوش فرا دهید اگر شما در زمان حال زندگی کنید آنگاه زندگی با شما می تواند برای شریک شما سخت باشد حتی می‌تواند آزمونی جدید برای رابطه شما باشد. در طولانی مدت این کار می‌تواند موقعیت‌های خوبی را برای تغییرات مثبت ایجاد کند هم برای شریک شما و هم روابط شما.

فصل هشتم

همه رنج ها قابل اجتناب نیستند و تسلیم شدن به زمان حال به معنی صرف نظر کردن از احساسات غمگین و ناراحت کننده نیست. حتی اگر شما کاملاً در زمان حال زندگی کنید برخی احساسات غم‌انگیز و رنج‌آور اجتناب ناپذیر هستند، اما شما باید با آنها چه کار کنید؟

فقط آنها را سرکوب کرده و وانمود کنید که همه چیز رو به راه است؟

این کار به نظر ایده خوبی نیست، اگرچه درست است که اکثر رنج ها خود ساخته هستند اما این بدان معنی نیست که ما همه آنها را ایجاد می‌کنیم. یک مثال خوب از رنج اجتناب ناپذیر، رنج هایی است که توسط افرادی به شما تحمیل می شود که هنوز توسط ذهن ویرانگر خود کنترل می‌شوند، مثال دیگر مرگ یکی از عزیزان است از آنجا که شما نمی توانید همه افراد اطراف خود را به سمت روشن‌بینی سوق دهید و قطعاً نمی توانید جلوی مرگ را بگیرید واضح هست که این رنج اجتناب ناپذیر است.

 پس چه کاری میتوان انجام داد؟

 زمانی که شما اتفاقی دردناک را تجربه کنید که رنجی واقعی را برای شما رقم بزند، فقط می توانید آنها را به عنوان آنچه هست بپذیرید برای مثال اگر شما یک عزیز را به واسطه مرگ از دست دهید قطعا احساس غمگینی خواهید داشت اما اگر قادر باشید که آن را به عنوان آن چیزی که وجود دارد و قابل تغییر نیست بپذیرید آن گاه از یک رنج بیهوده جلوگیری می کنید.

غمگین بودن یک احساس طبیعی است چیزی که نیاز نیست به خاطرش احساس گناه کرده یا از آن شرمنده باشید. موضوعات آن طور که هستند وجود دارند. پذیرفتن این موضوع به این معنی است که ما وقت خود را دائماً در آرزوی متفاوت بودن آنها هدر نمی دهیم. با زندگی کردن در زمان حال شما قادر خواهید بود تا از بیشتر رنجهای زندگی خود جلوگیری کنید و همچنین زندگی در حال حاضر به معنی صرف نظر کردن یا سرکوب کردن رنج نیست بلکه در عوض قدرتی درونی برای پذیرفتن این حقایق دشوار و دردناک زندگی به شما می دهد .

فصل نهم

تسلیم شدن به زمان حال به معنای داشتن یک زندگی منفعل نیست. داشتن آرامش درونی بسیار لذت بخش است اما زمانی که شرایط زندگی شما بد است این آرامش درونی ارزش چندانی ندارد.

آیا پذیرفتن زمان حال به صورت خود به خود به یک زندگی منفعلانه منجر می شودکه در آن شما نسبت به چیزی که برایتان مشکلی ایجاد می کند بی اعتنا بوده یا برای تغییر آن مشتاق نباشید؟

 لزوما خیر. زندگی در حال حاضر، فرایند درونی از احساس و بینش است که شما را وادار نمی سازد تا دچار یک رفتار منفعلانه بیرونی شوید. به عنوان مثال اگر شما در گل گیر کنید هیچ وقت به خود نمی گوید که همیشه          می خواستید در گل گیر کنید. به جای آن شما می توانید بدون وحشت تلاش کنید که خود را از بند آن آزاد کنید زندگی در زمان حال همچنین می‌تواند منابع جدید و راه های نوین برای حل مشکلات در اختیار شما قرار دهد.

کاملاً صحیح است که زندگی در حال حاضر می تواند اشکال جدیدی از قدرت و پشتکار را به ارمغان بیاورد زیرا شما منابع درونی خود را برای ایجاد مشکل هدر نمی دهید در حقیقت با زندگی در زمان حال شما هیچ مشکلی را نمی بینید فقط شرایطی را می‌بینید که قابل مدیریت کردن بوده و می توان آنها را یکی یکی حل نمود این کار شما را بسیار موثر تر می سازد.

زندگی کردن در زمان حال و پذیرفتن آن به معنی یک زندگی منفعلانه یا انتخاب این که هیچ تلاشی برای یک زندگی بهتر انجام ندهید نیست بلکه با تمرکز بر زمان حال و نگهداشتن زمان گذشته و آینده در جای خود بیشتر قادر خواهید بود تا موضوعات اشتباه را در هر لحظه به روشنی مشاهده کنید و مسائل را برای بهتر شدن تغییر دهید.

جمع بندی

بر روی گذشته یا آینده تمرکز نکنید در زمان حال زندگی کرده و تلاش کنید تا خودتان را از ذهن سیرکننده در گذشته خود جدا سازید. پیگیری این روش، رنج های شما را کاهش داده و زندگی شما را بهبود می بخشد.

سوالاتی که این کتاب در خلال مطالب پاسخ داده است:

چگونه می توانم زندگی ام را بهتر کنم؟

با تمرکز بر زمان حال و صرف نظر کردن از زمان گذشته و آینده می توانید زندگی خود را بسیار بهبود ببخشید بخشی از شما به رنج نیاز دارد تا زنده بماند بخشی که شامل بیشتر رنج هایی است که شما تجربه می کنید

رابطه میان ذهن و رنج کشیدن چیست؟

نفس بخشی از ذهن شماست که از خوشحال بودن شما جلوگیری می کند اگر می خواهید زندگی غنی‌تر و تقریباً بدون رنجی داشته باشید خودتان را از ذهنتان جدا کرده و بر روی جسم خود تمرکز کنید بررسی کردن ذهن بدون قضاوت کردن بهترین راه برای جدا شدن از ذهن و در نتیجه رها کردن خودتان از رنج است. تلاش کنید تا در حالت هوشیاری همیشگی قرار داشته باشید 

این کار چه اثری بر زندگی من خواهد گذاشت؟

زندگی در زمان حال می تواند برای شریک شما سخت باشد اما همچنین روابط شما را بهبود می بخشد همه رنج ها قابل اجتناب نیستند. تسلیم شدن به زمان حال به معنی صرف نظر کردن از احساسات غمگین یا آزار دهنده نیست زندگی کردن در زمان حال به معنی داشتن یک زندگی منفعلانه نیست.

سیمین صادقی فر (دانشجوی کارشناسی رشته روانشناسی)

زیر نظر دکتر منصوره نیکوگفتار

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 4 میانگین: 5]

نظرات (۲۵)

  1. ساراخسروی
    ۱۴۰۰-۱۰-۲۹

    سلام و عرض ادب..
    با خوندن مطلب شما خیلی مشتاق شدم ک کتاب نیروی حال و تهیه کنم و بطور کامل بخونمش.واقعا عالی و کاربردی بود..نکته مهمی ک این کتاب ب ما خواننده ها یاد میده تمرکز بر زمان حال هست..اینکه نیرومون رو صرف اتفاقات گذشته نکنیم..مدام ب اشتباهاتمون فکر نکنیم.خودمون و سرزنش نکنیم..از طرفی ب طور مداوم نگرانی اتفاقاتی نباشیم ک هنوز نیفتاده.تمرکزمون رو بزاریم روی زمان حال تا بهترین تصمیم و بگیریم و ب بهترین نحو ممکن عمل کنیم.با تمرکز روی زمان حال ارامش بیشتری داریم و قطعا آینده بهتری.
    ب تمام دوستانی ک کامنت منو میخونن پیشنهاد میکنم این کتاب رو حتمااا بخونن .بی نظیره..

  2. دریا پوراحمد اقدم
    ۱۴۰۰-۱۰-۲۷

    با عرض سلام و تشکر بابت این مطلب عالی
    با ذکر این نکته که زمان حال مرز بین اینده غیرواقعی و واقعیت ابدی گذشته است.
    ادمی باید با مسئولانه رفتار کردن در زمان حال و نهایت استفاده از این هدیه ارزشمند بتواند معنی زندگی خود را پیدا کرده و بتواند هم اثری زیبا به عنوان گذشته از خود به جا بگذارد و همچنین راه خوبی را برای اینده خود برگزیند.درواقع این زمان حال ماست که اتفاقات اینده را اعم از خوب و بد برای ما میسازد.چه بسا بهترین استفاده را از ان بکنیم تا در هر زمانی بهترین خودمان باشیم.

  3. Monire hamedi
    ۱۴۰۰-۱۰-۲۶

    سلام. کتاب آموزنده و تاثیرگذاری است. به طور کل خلاصه این کتاب را اگر بخواهم بازگو کنم کتاب راهنمایی برای زندگی روزمره است و این مسئله را مطرح می‌کند که اگر از زندگی روزمره خود خسته شده اید یا از چیزی که در زندگی دارید لذت نمی‌برید تنها چیزی که برای بهتر شدن حال خود به آن نیاز دارید تغییر نگرش به زندگی و در زمان حال زندگی کردن است و به ما یاد می‌دهد که دید خود را نسبت به زندگی خودمان عوض کنیم. اکهارت تول در کل کتاب این موضوع را بیان می‌کند که در زمان حال زندگی کن. این کتاب به ما یادآوری می‌کند برای لذت بردن از زندگی باید در زمان حال زندگی کرد.

  4. فاطمه انوری
    ۱۴۰۰-۱۰-۲۶

    با سلام
    تمام فصول این کتاب بسیار آموزنده میباشد سپاس از معرفی این اثر.
    خودشناسی که منتهی به بهتر زندگی کردن میشود در گرو رهایی از زمان هایی میباشد که دیگر وجود ندارند.بیشتر ما در زندگی روزمره درگیر تکنولوژی هستیم و زمانی برای شناخت معنویت درونی مان صرف نمیکنیم،درگیر نگرانی از آینده واسترس و هیجانات روحی هستیم و این عوامل مارا از زندگی کردن در حال جدا میسازد.در این اثر در توصیف هستی میگوید:هستی ذات توست .تو بدون واسطه با هستی خود در تماس هستی.هستی تو، حضور توست،من هستم مقدم است.اموختن در حال زندگی کردن نیازمند به مطالعه این اثر و فراگیری دوره های زیادی میباشد.

  5. شکیبا سلامتی
    ۱۴۰۰-۱۰-۲۵

    گذشته افراد چه خوب و جه بد مثل یه جور خاطرست و آینده یه جورایی شبیه رویا هستش چون هیچ اطلاعی ازش نداریم و هر اتفاقی میتونه بیوفته پس چه خوبه که از حال همین لحظمون لذت ببریم و انرژی مثبت به خودمون و اطرافیانمون منتقل کنیم و در حین لذت بردن از همین لحظه ها برای آینده ای زیباتر تلاش کنیم و در واقع با فکر کردن به گذشته و آینده حالِ کنونیمون رو هم خراب نکنیم.

  6. سیده فاطمه شاهورانی
    ۱۴۰۰-۱۰-۲۱

    سلام و عرض ادب استاد عزیز ممنون مطالب بسیار عالی و اموزنده هست و لذت بردم و در شرایط روحی فعلی من و شاید خیلی از عزیزان دیگه واقعا نیاز به این مطالب داشتیم یاد گرفتم چگونه در لحظه حال زندگی کنیم و چگونه احساسات مون رو بشناسیم و چگونه نظاره گر افکارمون باشیم اینکه قدر ارزشمندترین موهبت الهی رو ندونستم و چه لحظه هایی رو از دست دادم .فقط لحظه حال است که واقعیت دارد. واقعیت را بپذیریم، و گذشته و آینده فرد توسط افکار ما ایجاد می‌شود،در زمان حال زندگی کنیم و لذت ببریم سعی کنیم روزهایی را به پیاده روی اختصاص دهیم و ازطبیعت زیبا بهره ببریم نفس های عمیق بکشیم در سکوت به صداها گوش بدهیم وبرای لحظه ای به چیزی فکر نکنیم و فقط نظاره گر باشیم. زندگیمون رو با همه ی مسائل پیش اومده از نو بسازیم و افسوس گذشته ای که رفته و فردایی که معلوم نیست بیاد رو‌نخوریم.

  7. ساراخسروی
    ۱۴۰۰-۱۰-۱۲

    این کتاب دقیقا راه حل مشکلات خیلی از ماهاست..بیشتر نگرانی ها وفشار عصبی ما دلیلش یا اتفاقاتی هست ک در گذشته افتاده یا نگران اتفاقات اینده هستیم..
    بهترین روز ها زمانی هستن ک فقط ب همون روز فکر کنیم نه غصه ی گذشته رو بخوریم نه نگران فردا..
    مطلب خیلی مفیدی بود..ممنون از شما🌷🌷

  8. فاطمه سعیدیان
    ۱۴۰۰-۱۰-۰۵

    سلام و عرض احترام.
    بله درسته. چراکه زندگی در زمان حال و لذت بردن از داشته ها، موهبتی است که تجربه متفاوت و دلپذیری از زندگی را فراهم میکند. اغلب ما آنقدر مشغول فکر کردن و برنامه ریزی برای آینده و یا فکر کردن به گذشته و افسوس خوردن برای آن هستیم که فراموش میکنیم از اتفاقات زیبای زندگی در زمان حال لذت ببریم. اتفاقاتی که اکنون آنها را نادیده می گیریم، یک ثانیه بعد تبدیل به گذشته ای میشوند که بابت شان افسوس میخوریم.

  9. زهرا خواجه
    ۱۴۰۰-۱۰-۰۴

    باسلام و احترام
    این کتاب مارا از میزان لذت بردن از زندگی اگاه میکند. گاهی وقت ها ما فقط زنده ایم و ذهن ما اجازه زندگی کردن نمیدهد وتنها لحظه ی ایده ال و در کنترل ما همین لحظه اکنون است. ما نباید اسیر افکار خود شویم چون نمیتوانیم از لحظاتمان لذت ببریم.

  10. فاطمه عسکری پور
    ۱۴۰۰-۱۰-۰۳

    عرض ادب میتوانم در رابطه با نیروی حال به کتاب نیروی حال از نویسنده اکهارت تولی اشاره کنم و مورد مهمی که در اینجا از اون کتاب قابل ذکر هست اینه که ؛ هرچه بیشتر لحظه ی حال را مغتنم بدانی و آن را بپذیری، از درد و رنج رهاتر میشوی.
    چرا ذهن نمی خواهد لحظه یِ حال را بپذیرد؟ زیرا لحظه ی بی زمان اکنون، تهدیدی برای ذهن است. ذهن، به گذشته و آینده گره خورده است. اگر از گذشته و آینده بیرون بیفتد، می میرد. ذهن و زمان هرگز از هم جدا نمی شوند.

  11. خدیجه عرب ساغری
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۹

    سلام و عرض ادب زندگی کردن در لحظه یا حال به معنی آن است که با تمام حواس خود ، هشیار و آگاه به زمان حال باشیم . این به معنی آن است که به گذشته فکر نکنیم یا در آن ساکن نشویم و نیز مضطرب و نگران آینده نباشیم .
    بنابراین زندگی در لحظه حال بسیار حیاتی است .
    مطالب این کتاب برای من بسیار مفید بود و من امتیاز ۲۰ می دهم.

  12. زهرا ناظمی
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۹

    زندگی را نمی‌توان در گذشته یا آینده زندگی کرد، بلکه تنها می‌توان در «لحظه» زندگی کرد. اگر واقعاً به خودمان اجازه بدهیم که در لحظه و همه متعلقاتش زندگی کنیم، گنجی ارزشمند و ابدی از آن ما خواهد بود؛ همین لحظه است که با آغوش باز من را به سوی خود فرا می‌خواند.

    لذت بردن از زمان حال و بی‌توجهی به گذشته و عدم نگرانی درباره آینده، یک توانایی درونی است‌ که نیاز به تمرین دارد. بعضی افراد دائماُ به گذشته و کارهایی که در گذشته انجام داده‌اند فکر می‌کنند و درگیر این موضوع هستند که کاش کارهایی را انجام نمی‌دادند یا جور دیگری عمل می‌کردند. برخی دیگر هم تمام مدت به این فکر می‌کنند که چه اتفاقی در آینده برایشان می‌افتد. آینده زمان دیگری است که وقتی برسد، آن را زندگی می‌کنیم و تا زمانی که فرا نرسیده، نباید نگرانش باشیم. تنها «حالا» است که وجود دارد.

  13. محمدحسین ابراهیمیان
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۹

    سلام و درود
    من این کتاب رو مطالعه کردم طبق کتاب، فقط لحظه فعلی واقعی است و فقط لحظه حال اهمیت دارد، و گذشته و آینده فرد توسط افکار آنها ایجاد می‌شود.نویسنده معتقد است که اصرار مردم مبنی بر کنترل زندگی آنها توهم «فقط درد» است.
    برخی از مفاهیم موجود در قدرت اکنون، مانند نفس انسان و تأثیرات منفی آن بر خوشبختی،و بیداری و رمز در لحظه  زندگی کردن و لذت بردن شما از آن میباشد .

  14. فاطمه حیدریان
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۸

    باید یاد بگیریم فقط لحظه فعلی واقعی است و فقط لحظه حال اهمیت داردو گذشته و آینده فرد توسط افکارش ایجاد میشود.در زندگی همه ما موضوعاتی مثل اتفاقات گذشته و نگرانی از اتفاقات آینده وجود دارد که در این کتاب مطالبی امده است که باعث تلنگری برای لنگر انداختن ما,در حال میشود.و راهکارهای معنوی برای بهره وری از زمان حال را به ما ارائه میدهد.ولی در حال زندگی کردن نیاز به تمرین و مراقبه زیاد دارد.و ای کاش همیشه به این موضوع که در حال چه میخواهیم بیشتر فکر کنیم.

  15. Rezainejad
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۸

    با سلام
    در پیرو این متن، کتاب (از حال بد به حال خوب) مطلبی رو در رابطه با این موضوع مطرح میکنه اینکه: بدون شک حوادث طبیعی، موقعیت شیمیایی بدن و تضادها و اختلافات مربوط به گذشته روی ما تاثیر میذارن اما اگر میخواهیم احساس بهتری داشته باشیم، باید بدانیم و درک کنیم که به جای حوادث بیرونی، افکار ما هستند که احساساتمون رو به وجود می آوردند

  16. محدثه قاضی
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۵

    با سلام و احترام
    طبق این مطالبی که بیان شد نیروی حال خیلی تاثیر زیادی می‌تونه در زندگی ما داشته باشه
    بعضی وقت ها ما درگیر اتفاقات ناخوشایند گذشته میشیم ب طوری که ب راحتی نمی‌تونیم ازپس رها شدن از آن بر بیایم و واقعا انرژی زیادی از ما میگیره که توان لذت بردن از داشته ها و حتی زندگی خودمون رو نداریم یا بالعکس آنقدر نگران آینده میشیم که این نگرانی باعث اضطراب و استرس های زیادی میشود که همین اضطراب باعث میشه ما نتوانیم بر رفتار و افکار خودمون مسلط باشیم و در لحظه وحال زندگی کنیم چون چیزی که در دسترس ما هست زمان حال ماست ک باید بتونیم خوب زندگی کنیم وافکار و احساسامون رو مدیریت کنیم و از گذشته فقط میتونیم تجربه کسب کنیم وبرای آینده برنامه ریزی داشته باشیم اصل حال و نیروی درونی ما که باعث میشه بتونیم خوب زندگی کنیم در زمان حال می باشد آن وقت هست که زندگی وحال درونی ما بهتر از قبل خواهد شد .

    • محمدرضا فدایی
      ۱۴۰۰-۰۹-۲۹

      اگه بخواد کس چی در حال زندگی کنه باید تمام زندگی شو بزاره ولی کسی که به گذشته فکر می‌کنه نه چون از اول یادمون ندادن

  17. رضوانه حسيني
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۵

    یکی از موله های بودن در زمان حال فعالیت های ذهن آگاهانه میباشد و اینکه تقلا نکنیم فکرمان را کنترل کنیم فکر دائما به سمت گذشته و اینده می رود این ماییم که لازمه نظاره گر افکارمون باشیم و دوباره ان را بدون تقلا به زمان اکنون بیاوریم .و نکته خیلی جالب این کتاب ب ای من این بود که جایی نوشته شده بود همین حالا چه میخواهید ؟؟

  18. s.m
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۵

    همه ما باید در زمان حال زندگی کنیم و از آن لذت ببریم تا از درد و رنج و غم دور باشیم و به موفقیت برسیم.این ذهن ماست که ما را در افکار منفی ،خیال پردازی، نگرانی از آینده، استرس و.‌‌.نسبت به گذشته و آینده قرار می دهد در صورتی که این زمان حال است که باعث می شود نسبت به این عوامل بی اهمیت باشیم..
    برای اینکه از زندگی الان مون لذت کافی رو ببریم باید از اتفاق هایی ک در اطراف مان می گذرد با دقت توجه کنیم و از مسائلی که در گذشته رخ داده و یا آینده ای نامعلوم چشم پوشی کنیم….

  19. زهراآقائی
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۴

    بازنگری درگذشته ورویاوخیال پردازی بیش ازحد برای آینده باعث غفلت اززمان حال میشود…این زمان حال است که آینده وگذشته مارو میسازه پس باید سعی کنیم که همیشه درحال زندگی کنیم چون افسوس خوردن گذشته چیزی رو درست نمیکنه وتغییر نمیده وفقط باعث رنجش مامیشه .برنامه ریزی برای آینده سودمند وخوبه همچنین داشتن هدفی که درآینده قراره بهش برسیم اما افراط درخیال پردازی ورویا پردازی هایی که خارج از توان ماست فقط وفقط باعث رنجش وناراحتی مامیشه…سعی کنیم همیشه حال خودمونو درلحظه خوب کنیم که گذشته ای خوب داشته باشیم که وقتی یادمیکنیم ازش لبخندگوشه لبمون بیاد.وجالب اینه که دو دقیقه قبل میشه گذشته ای ک تمام شد ودو دقیقه بعد میشه آینده ای که قراره بیاد.پس زمان حال ما بسیار زود گذره

  20. علی کریمی
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۳

    تویه مقاله ای میخوندم گذشته یک نوع خاطرست و اینده در بهترین حالت یک رویایه هنوز پیش نیامده است و این حال است ک باید با توجه ب تجربیات گذشته و انتظارات اینده ساخته شود انسان باید تمام تلاش خودش را ب کار بگیرد تا در لحظه حال تاثیر مثبتی از خود ب جا بذاره

    • لیلی فولادیان
      ۱۴۰۰-۰۹-۲۹

      با سلام
      به نظرم زندگی همه در زمان حال در جریان است اما ما انسان ها بیش از آنکه به زمان حال و کارهایی که الان باید انجام دهیم فکر کنیم در سیر گذشته و خیال آینده هستیم . کار هایی که در گذشته انجام دادیم و خیال های آینده ما را از لحظات حال زندگی ما باز میدارد و باعث میشود که زمان حال. را از دست بدهیم. پس زندگی کردن در زمان حال و کنترل ذهن برای پرواز نکردن به گذشته و آینده کاری است که باید ما آنرا تمرین کنیم و یاد بگیریم که از لحظات مختلف حال لذت ببریم و سعی کنیم حال بدی اگر داریم خوب بشه.

  21. فرید احمد عزیزی
    ۱۴۰۰-۰۸-۰۳

    ذهن ما این توانایی و داره که همزمان هم در گذشته باشه هم حال هم آینده اما این که آیا این نیرو سازنده ست یا خیر بستگی به آمار عملکرد انسان داره .شاید ذهن بتونه به گذشته یا آینده بره اما میتونه برای ما کارایی داشته باشه ؟ مسلما خیر چرا که گذشته با زمان رفته برگشت ناپذیره و آینده هنوز نیومده بنابراین اگر بتونیم این توانمندی و بدست بیاریم که در زمان حال زندگی کنیم میتونیم مرهمی برای گذشته باشیم و راهکاری برای آینده . در زمان حال زیستن خیلی سخته ولی قابل دسترسیه این لفظ در زمان حال زیستن یعنی همون لحظه در هر جا و هر موقعیتی هستیم با مدیریت و برنامه ریزی فقط ازون لحظه و زمان بهترین بهره وری و استفاده رو ببریم . یادمون باشه تجربه دیروز و زمان امروز فرصت ساخت فردای بهتر به ما میده .

  22. مریم ابوطالبی
    ۱۴۰۰-۰۸-۰۲

    چگونه در این شرایط سخت و اوضاع کرونا سعی کنیم حالمونو خوب نگه داریم و انرژی مثبت رو ب بقیه انتقال بدیم؟؟

  23. علیرضا عرب عامری
    ۱۴۰۰-۰۸-۰۲

    حال خوب ؛ چیزی که شاید خیلی از ما ندونیم برای رسیدن بهش باید چکاری انجام بدیم و یا حتی چکاری انجام ندیم تا شاید همون حال خوب اندکی هم که داریم رو از دست ندیم . هر یک از ما نیاز داریم برای رسیدن به حال خوب مهارت هایی رو یاد بگیریم چون بدون داشتن حال خوب ، شاید حتی انجام کوچک ترین و ساده ترین کار دنیا هم سخت به نظر برسد . به نظر من یکی از مهمترین موارد زندگی اینه که ما حواسمون هم به حال دل خودمون و هم به حال دل عزیزانمون باشه . ما وقتی تو مکانی قرار بگیریم که از ۵ نفر ، ۴ نفرشون حالشون خوب باشه قطعا تا حدی میتونن حال مارو هم خوب کنند و این یک چرخه خیلی مهم و تاثیر گذار در این نظام آفرینش است …
    بهترین برنامه ریزی و بهترین هدف گذاری و استارت مهمترین کارهای ما زمانی انجام میشه که حال دلمون خوب باشه

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ورود به سایت

اگر می خواهید در وبسایت عضو شوید لطفاً از اینجا عضو شوید.

عضویت در سایت

[wc_reg_form_bbloomer]

در صورتی که قبلاً عضو شدید از اینجا وارد شوید.