منصوره نیکوگفتار در گفتوگو با «شهروند» از اهمیت شناخت نوجوان و نیازهای این دوره حساس میگوید
- در مورد نوجوان امروز، مهمترین ویژگیها، نیازها و چالشهایش کمی توضیح دهید.
مهمترین مشخصه نوجوان استقلالطلبی، هویتخواهی و پیداکردن مسیر زندگی است؛ مسیری که بتواند در آن به تعریفی از خود برسد. یک تعریف منحصربهفرد برای ورود به دنیای بزرگسالی. نوجوانی دوره گذار است برای شناخت خود، دیگران و دنیا؛ برای الگوسازی و زیرورو کردن هر آنچه تا پیش از آن به او دیکته شده است. نوجوان خودش باید دنیایش را بسازد آن هم با خانهتکانی و بازنگری در تمام محتویات ذهنی، باورها و ارزشها که همه این مفاهیم بخشی از فرآیند هویتیابی او محسوب میشود و همزمان، فرصتها و آسیبهای بسیاری پیشرویش قرار دارد. دکتر منصوره نیکوگفتار، روانشناس خانواده و کودک و نوجوان، در گفتوگو با «شهروند» از اقتضائات نوجوانی و اهمیت شناخت و درک این گروه سنی و لزوم تحکیم ارتباط عاطفی خانوادهها با نوجوانان میگوید. او معتقد است در فرآیند هویتیابی، نوجوان به چارچوب و نظامی روشن میرسد، اما اگر این فرآیند درست طی نشود، افرادی به جامعه تحویل داده میشوند که خاکستری هستند و تکلیفشان با زندگی مشخص نیست.
نوجوانی دوره گذار از کودکی به بزرگسالی است و بهدلیل ظرفیتهای روانشناختی جدیدی که در نوجوان بهوجود میآید و هنوز از ثبات کافی برخوردار نیست، این دوره جزو سالهای حساس رشد به حساب میآید و میتواند در تمام دوران زندگی فرد تاثیرگذار باشد و چالشها و تعارضات زیادی را با خودش بهدنبال بیاورد. برای اجتناب از این چالشها و تعارضات، شناخت اقتضائات دوران نوجوانی میتواند بسیار مفید و موثر باشد.
مهمترین شاخصه نوجوانی، استقلالطلبی است. اگر کودک تا دیروز بهعنوان یک خردسال بهصورت تام و تمام پذیرای نظرات والدین خود بود و آنها را قهرمانان شکستناپذیر خودش میدانست، امروز نوجوان در نقش منتقد سرسخت والدین خود ظاهر میشود و اغلب نظرات، تصمیمات و عملکردهای آنها را زیر سوال میبرد.
گسترش ظرفیتهای شناختی و رشد تفکر انتزاعی و همینطور رشد قابل توجه آرمانخواهی و ایدهآل طلبی در نوجوان، باعث میشود نه تنها منتقد و معترض والدین خود باشد بلکه منتقد و معترض مراجع قدرت هم میشود. با این همه این ویژگی تهدید محسوب نمیشود. بهطوری که اگر با شناخت روحیات نوجوان و احترام گذاشتن به ظرفیتهای جدیدی که در آنها ظاهر شده، همراه باشد میتواند زمینه همدلی و تعامل با بزرگسالان را فراهم کند؛ چه در نقش والدین، چه در نقش مسئولان مدرسه و چه در نقش سیاستگذاران و تصمیمگیرندگان جامعه.
- شاخصترین تفاوتهای نوجوان این دوره با نوجوانی در دهههای گذشته ( از نظر استقلال شخصیتی، تربیت در خانواده ، ارتباطهای اجتماعی و….) چیست؟
یکی از مهمترین چالشهای دوران بلوغ، اختلافنظری هست که والدین و بزرگترها درباره حدوحدود و حریمخصوصی نوجوان دارند بهویژه حیطهای که نوجوان میتواند در آن تصمیمگیری کند. والدین هنوز نوجوان را بهعنوان کودک در نظر میگیرند و در مورد صحت و سالم بودن تصمیماتش در شکوتردید هستند؛ از طرفی خود نوجوان در تصمیمات و کارهایی که انجام میدهد در تزلزل است، همین باعث میشود که والدین هم این تصمیمات و عملکردها را باور نداشته باشند و نگران باشند که مبادا آسیبی متوجه نوجوان شود.
از طرف دیگر بهدلیل گرایشی که نوجوان نسبت به دیگر همسنوسالان خود دارد، مهمترین منبع تاییدش را در همسالانش جستوجو میکند. با اینکه تا پیش از این دوره این نقش را والدین برعهده داشتند، ولی حالا تایید والدین به کمترین میزان خود تنزل پیدا میکند و نوجوان منبع تقویت و تایید خودش را در گروه همسالان خود با همان خطاها و تعارضات مشابه پیدا میکند.
این فرآیند باعث میشود که والدین نتوانند راجع به عملکرد نوجوان به یقین برسند و او را به حال خود رها کنند. بنابراین میزان آزادی و فضایی که نوجوان باید برای خودش داشته باشد محدود میشود؛ منظورم فضای مستقلی است که نوجوان بتواند در آن بهتنهایی تصمیم بگیرد، روابط خود را تعیین کند، راجع به نحوه پوشش خود به سبکوسیاق موردپسندش برسد یا مثلا راجع به آرایش مو، تعاملات اجتماعی، ساعت ورود و خروج به منزل و میزان حضور در فضای مجازی و .. اینها موضوعاتی است که بهطور کلی محل اختلافنظر و سلیقه والدین و نوجوان میشوند.
گسترش ظرفیتهای شناختی و رشد تفکر انتزاعی و همینطور رشد قابل توجه آرمانخواهی و ایدهآلطلبی در نوجوان، باعث میشود نهتنها منتقد و معترض والدین خود باشد بلکه منتقد و معترض مراجع قدرت هم میشود. با این همه این ویژگی تهدید محسوب نمیشود. بهطوری که اگر با شناخت روحیات نوجوان و احترام گذاشتن به ظرفیتهای جدیدی که در آنها ظاهر شده همراه باشد، میتواند زمینه همدلی و تعامل با بزرگسالان را فراهم کند؛ چه در نقش والدین، چه در نقش مسئولان مدرسه و چه در نقش سیاستگذاران و تصمیمگیرندگان جامعه
البته اگر بخواهیم انصاف را رعایت کنیم هم باید به نوجوان حق بدهیم که با توجه به دریافتها و ادراکات جدیدش از زندگی و دنیای پیرامونش، این تمایل را داشته باشد که بتواند بهطور مستقل تصمیماتی برای خود بگیرد و انتخابهایش را دنبال کند. در واقع این موضع نوجوان است، اما از طرف دیگر اگر بخواهیم از موضع والدین به این موضوع نگاه کنیم والدین هم با توجه به اینکه میدانند نوجوانشان هنوز تجربه حضور در سختیها را ندارد و با آسیبها روبهرو نشده و درکی از آسیبها ندارد و ممکن است بهدلیل تصمیماتی که بهواسطه بیتجربگی و هیجانزدگی میگیرد، گاهی اوقات نمیتواند خویشتنداری کند و ورودهای نابهنگام در موضوعات نوجوان دارد. این به معنی بهرسمیت نشناختن فضای تصمیمگیری نوجوان و استقلال او است که میتواند فضای بین نوجوان و والدینش را تیرهوتار کند و رابطه عاطفی را سست کند. در حالی که مهمترین رشته اتصال والدین به فرزندان همان عواطفی است که آنها را به هم پیوند میدهد و اگر این روابط عاطفی کمتر شود نوجوان طبیعتا بیشتر در معرض آسیبها قرار میگیرد؛ آسیبهایی که هنوز قدرت و توان مقابله با آنها را ندارد.
بنابراین بهنظر میرسد که تقویت روابط عاطفی بین والدین و فرزندان بهخصوص در دوران نوجوانی میتواند بهعنوان عامل محافظتی برای او عمل کند و نوجوان را در گروه همسالانش غرق نکند.
- در دو سال اخیر که مدارس حضوری تعطیل بود و آموزشها در بستر اینترنت صورت گرفت و ارتباطات اجتماعی بسیار محدود شد؛ از طرفی حضور در فضای مجازی برای دانشآموزان بسیار بیشتر شد، چه فرصتها و آسیبهایی برای نوجوان بوجود آمد؟
در دوران اخیر که با پاندمی کرونا درگیر بودیم بهدلیل روی آوردن به سمت آموزشهای مجازی و بسترهای آنلاین، حضور نوجوان در فضای مجازی بهنوعی اجتنابناپذیر بوده است. پیش از این دسترسی بچهها به گوشیهای هوشمند در مقطع سنی خاصی محدود میشد، اما حالا شرایط تغییر کرده و بچههای دبستانی هم برای اینکه بتوانند در کلاس مجازی حاضر شوند و درس را از معلم بگیرند و تکالیفشان را پیش ببرند، نیاز به حضور در فضای مجازی دارند. بهعبارتی کل نظام آموزشی در یک گوشی هوشمند یا تبلت خلاصه شده است.
از طرفی در فضای مجازی محتوای درستونادرست بههم وصل است و قدرت تشخیص برای ما بهعنوان بزرگسالان نیز بسیار دشوار است. بهعلاوه انتشار شایعات هم در همین کانال اتفاق میافتد و در فضای مجازی نمیتوان اخبار درست و جعلی و دستکاری شده را از هم تمیز داد. در این فضا افرادی که اهداف مغرضانهای دارند میتوانند سوءاستفادههای مدنظر خود را انجام دهند. لذا چالشهای والدین و در نهایت چالشهای نظام آموزشی در امر تربیت و پرورش فرزندان بهمراتب بیشتر شده است.
بنابراین کاری که در حالحاضر ضرورت دارد و شاید تا همین الان هم برای ارتقایش دیر شده، ارتقای سواد رسانهای است. سواد رسانهای یعنی آموزش نحوه استفاده درست از فضای مجازی و آسیبهایی که در فضای مجازی میتواند اتفاق بیفتد.
اختصاصی شدن آموزش به تناسب نیاز و بهرهمندی، یکی از فرصتهای بسیار نابی است که در آموزش مجازی فراهم شد. در آموزش مجازی، فرد بهعنوان شخصیت حقیقی دیده شد نه بهعنوان جزئی از کلاس؛ این فرصت میتواند یکی از ایدهآلهای نظام آموزشی باشد که هر فرد بر اساس پتانسیلهای خودش و حوصلهاش رشد کند و با بحث آموزش پیش برود
در فضای مجازی آدمها چهرههایشان عوض میشود و با اختفای هویت میتوانند آسیبها و دامهای زیادی را برای کاربران پهن کنند. در این فضا، نوجوانان تجربه و دانش محدودی دارند و طعمه مطلوبی برای شکارچیان فضای مجازی محسوب میشوند. آموزش سواد رسانهای باید بهعنوان یکی از سرفصلهای مدارس تعریف شود؛ کاری که هنوز انجام نشده است.
بنابراین مهارتهایی که یک کاربر برای ورود به فضای مجازی نیاز دارد و به اصطلاح شناخت جوی که در آن قرار میگیرد با توجه به اینکه آموزش رسمی در این فضا انجام میشود، بسیار مهم است. نظام آموزشی ما ناگزیر به استفاده از فضای مجازی برای ارایه آموزشهاست؛ البته این فضا برای کودکونوجوان بسیار جذاب است زیرا جایی است که با سلیقه و انتخاب خودش، فضا را پیش میبرد. وقتی خسته شود بلند میشود و استراحت میکند بدون اینکه در قیدوبند فضای واقعی کلاس و اجازه معلم باشد. این شرایط برای دانشآموز دلخواه است ولی از لحاظ آموزشپذیری و تربیتپذیری کودکونوجوان°با شکافهایی همراه است و میتواند آسیبهایی را بهدنبال داشته باشد.
بحث پاندمی بهصورت ناگهانی اتفاق افتاد و فرصتی برای تعریف زیرساختهای مناسب این موضوع وجود نداشت و از این فرصتها کمترین بهرهبرداری شده است. مدرسه مجازی قطعا به همراه فرصتهایی هم هست؛ همین که آنها در یک فضای اختصاصی قرار میگیرند بهجای اینکه در یک گروه باشند و بدون اینکه خودشان را با دیگران هماهنگ کنند، یک فرصت تلقی میشود.
به بیان دیگر اختصاصی شدن آموزش به تناسب نیاز و بهرهمندی، یکی از فرصتهای بسیار نابی است که در آموزش مجازی فراهم شد. در آموزش مجازی، فرد بهعنوان شخصیت حقیقی دیده شد نه بهعنوان جزئی از کلاس؛ این فرصت میتواند یکی از ایدهآلهای نظام آموزشی باشد که هر فرد بر اساس پتانسیلهای خودش و حوصلهاش رشد کند و با بحث آموزش پیش برود.
یکی دیگر از فرصتهای آموزش مجازی، همراهی و تعامل بیشتر بچهها با والدین در بحث آموزش بود که هم چالشهایی را بهدنبال داشت و هم در زمینههایی ارتباطات نزدیک و صمیمانهتری را برای والدین فراهم کرد تا آنها بیشتر با روحیات فرزندان خود آشنا شدند.
کاری که در حال حاضر ضرورت دارد و شاید تا همین الان هم برای ارتقایش دیر شده، ارتقای سواد رسانهای است. سواد رسانهای یعنی آموزش نحوه استفاده درست از فضای مجازی و آسیبهایی که در فضای مجازی میتواند اتفاق بیفتد. در فضای مجازی آدمها چهرههایشان عوض میشود و با اختفای هویت میتوانند آسیبها و دامهای زیادی را برای کاربران پهن کنند. در این فضا نوجوانان تجربه و دانش محدودی دارند و طعمه مطلوبی برای شکارچیان فضای مجازی محسوب میشوند. آموزش سواد رسانهای باید بهعنوان یکی از سرفصلهای مدارس تعریف شود؛ کاری که هنوز انجام نشده است
از آسیبهای این موضوع هم نمیتوان چشمپوشی کرد؛ دسترسی نامحدود به اطلاعات یکی از نقصهای آموزش مجازی است. اطلاعاتی که تا پیش از این در اختیار نوجوان نبود ولی حالا میتواند بهعنوان سوژه ذهنی آنها تلقی شود و حتی پیگیری آن برایشان مشغله ذهنی ایجاد کند.
حضور در شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام که بر پایه تبلیغات استوار است و تماشای کاربرانی که از طریق نمایش خود و زندگیشان درآمدهای هنگفتی کسب میکنند هم آسیب تلقی میشود در حالی که این تصاویر شیک و فانتزی صرفا نوعی از کسبوکار است و ظاهر زندگی این افراد با رنگولعاب فراوان در ویترین فضای مجازی قرار گرفته است، اما کودک و نوجوان یا حتی بزرگسالانی که از پختگی فکری برخوردار نیستند و فاقد تحلیل مسائل بوده و اغلب اطلاعات را از ظواهر امر بهدست میآورند، با مشاهده این الگوهای اینستاگرامی نوعی درگیری ذهنی حاشیهای برایشان ایجاد و احساس درونی ارزشمند بودن نسبت به خودشان کم میشود.
- بهطور کلی بیشترین چالش نوجوان و خانوادهها درباره بلوغ در چه موضوعاتی است ؟
نوجوان بهدنبال هویتخواهی است و میخواهد به تعریفی از خود برسد؛ نسبت به خود و دنیای اطرافش. او میخواهد ببیند چه چیزهایی برایش ارزشمندتر است؛ نوجوان در حال بازنگری نظام ارزشی و برانداز کردن هنجارهای اجتماعی است که از والدین به او رسیده است. برخی از نوجوانان در این بازه سنی به یک خانه تکانی و بازنگری در تمام محتویات ذهنی، باورها و ارزشهایش میپردازند که بخشی از فرآیند هویتیابی است و در واقع باعث رشد میشود.
در صورتی که خانواده در این دوران گذار حامی نوجوان باشد و مداخله ناموثری را انجام ندهد، این فرآیند میتواند پایانبندی بسیار خوبی داشته باشد. یعنی استقلال او را به رسمیت بشناسد، با او همدلی داشته باشد، به تصمیمهایش به دیده احترام نگاه کند و در صورت نیاز اظهارنظر داشته باشد. در این صورت است که نوجوان به نقطهای میرسد که میتواند بگوید چه مسیری برای آینده انتخاب کرده و در ساختار جامعه به کجا میخواهد برسد.در فرآیند هویتیابی، فرد به چهارچوب و نظامی میرسد که اگر درست طی نشود افرادی به جامعه تحویل داده میشوند که خاکستری هستند و تکلیفشان با زندگی مشخص نیست.
- دبیرکل اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان اخیرا اعلام کرد ۳۲ درصد دانشآموزان در معرض خطر و ۵ درصد در محدوده پرخطر و یکدرصد نیاز به فوریتهای اجتماعی دارند؛ این آسیبها چیست و چه راهکاری برای کاهش آنها باید ارایه داد؟
این آمار بسیار نگرانکننده است؛ اینکه 32 درصد دانشآموزان در معرض خطر قرار دارند، حاکی از این است که زنگ هشدار باید به صدا دربیاید و نظام آموزشی باید تجدیدنظری در روند کار داشته باشد و از طرفی هم لازم است کانونهای خطر شناسایی شود.
این هشدار را باید داد که ارتباط عاطفی بین والدین و فرزندان بهویژه تحکیم آن در دوران نوجوانی بسیار مهم است. البته این ارتباط باید از دوره کودکی پایهریزی شده باشد. ما باید دقت داشته باشیم که نوجوان پذیرای رابطه تصنعی و ساختگی نخواهد بود. بههمین دلیل الگویی که نوجوان انتخاب میکند میتواند واکنشی نسبت به رابطهاش با خانواده باشد
در سیستم آموزشی ما، شاهد بودهایم که آزمونوخطاهای بسیاری انجام شده در حالی که فضای آموزشوپرورش با جامعه بسیار وسیعی که در بر میگیرد، فضای آزمونوخطا نیست. چندین سال در کشور ما امور تربیتی تعریف شده بود؛ ساختار امور تربیتی بعد از چند سال حذف و مجدد گذاشته شد. یا مثلا درسی بهعنوان مهارتهای زندگی مدتی در مدارس تدریس میشد و حالا با چه کیفیتی بود بحث جداگانهای دارد؛ الان من دقیق اطلاع ندارم چنین محتوایی در آموزشوپرورش وجود دارد یا نه؟ اما بهطور کلی اینکه آموزش مهارتهای زندگی مثل تاریخ، جغرافیا و فیزیک بهعنوان یک سیلابس درسی و محتوای آموزشی در نظر گرفته شود و صرفا مفاهیمی مثل تفکر انتقادی، مهارت تصمیمگیری و ارتباط موثر در کلاس گفته شود و از آن عبور کنند، قطعا فراگیری و درونیسازی در امر مهارتهای زندگی اتفاق نمیافتد.
مهارتهای زندگی باید قبل از دانشآموز، به مربیان و معلمین آموزش داده شود تا آنها در همه تعاملات خود با دانشآموزان این مهارتها را انتقال دهند؛ در کلامشان، نگرششان، آموزشهایشان، واکنشهایشان و در نوع مواجهه در موقعیتهای مختلف.یکی از آسیبهایی که در جامعه ما متوجه نوجوان میشود، متاسفانه مصرف مواد صنعتی است که بهسادگی در دسترس نوجوان قرار دارد و حتی در فضای مجازی هم تبلیغات و اطلاعرسانی درباره آنها انجام میشود.بهترین راهکار مقابله و پیشگیری از آسیبها در وهله اول همان ارتقای سواد رسانهای است و در کنارش تقویت ارتباط بین والدین و فرزندان و بهرسمیت شناختن استقلالطلبی نوجوانان.
- درباره نوجوان و نیاز به الگوسازی هم کمی توضیح دهید. این الگوسازی در کجا باید صورت بگیرد و اینکه کشور ما در این زمینه چطور بوده است؟
کودک و نوجوان از طریق الگوپذیری از چهرههای محبوبش یاد میگیرد که چطور رفتار کند. در بحث الگوسازی اگر خانواده منسجم و سازمانیافته باشد و والدین در نقش خود بهصورت سالم و قوی ظاهر شده باشند، قطعا یکی از الگوهای نوجوان، والدین او هستند، اما اگر شکاف عمیقی بین نوجوان و خانواده وجود داشته باشد، این خطر وجود دارد که نوجوان الگوهایی مخالف و متضاد والدین خود را انتخاب کند. مثلا اگر از نظر اعتقادی، خانواده مذهبی باشد و این تضاد و شکاف وجود داشته باشد، الگوی نوجوان یک چهره غیرمذهبی میشود. یا اگر خانواده بهشدت مدعی اخلاقیات باشد چهبسا نوجوان در انتخاب الگوی خود سراغ چهرههای غیراخلاقی میرود.
بنابراین، این هشدار را باید داد که ارتباط عاطفی بین والدین و فرزندان بهویژه تحکیم آن در دوران نوجوانی بسیار مهم است. البته این ارتباط باید از دوره کودکی پایهریزی شده باشد. ما باید دقت داشته باشیم که نوجوان پذیرای رابطه تصنعی و ساختگی نخواهد بود. بههمین دلیل الگویی که نوجوان انتخاب میکند میتواند واکنشی نسبت به رابطهاش با خانواده باشد.
از سوی دیگر این الگو میتواند از چهرههای محبوب و معروف ورزشی، سینمایی، موسیقی، اقتصادی و .. باشد. البته ما در کشور متاسفانه در موضوع الگوسازی بسیار ضعیف عمل کردیم و چهرههایی که مناسب الگو شدن بودهاند کمتر در میان محبوبترینهای نوجوانان بهچشم میخورند و این در حالی است که فلان گروه موسیقی آمریکایی یا کرهای محبوبیت فوقالعادهای پیدا کرده است. این کمکاری در الگوسازی بهنظر من به این دلیل است که هنجارهای اجتماعی و گفتمان حاکم بر ارزشهایی تمرکز کرده که این ارزشها از طرف نوجوانان کمتر مورد پذیرش قرار میگیرد و بهنظر میرسد در این زمینه ما دچار ضعف هستیم و در بسیاری از زمینهها، فرصتهای گرانبهایی که میتوانیم بهواسطه آن نوجوان را به سمت رشدوتعالی سوق دهیم را از دست دادهایم.
Comments (۵۰)
Sara hoseaini
۱۴۰۰-۱۰-۰۴سلام!
ممنونم از مطالب مفیدتون!
به نظر من هم دوره ی نوجوانی یکی از مهم ترین قسمت زندگی هرفرد است.
دوره نوجوانی دوره گذار از کودکی به جوانی و بلوغ می باشد. یک دوره حساس که هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روحی روانی فرد دچار چالش ها و تغییرات خاصی میشود.نوجوانان نیز در این مدت از نظر اجتماعی و عاطفی در حال رشد هستند. مهمترین کار در دوران نوجوانی، جستجوی هویت است. در کنار جستجوی هویت، مبارزه برای مستقل شدن نیز به وجود می آید.
زهرا زارع وامرزانی
۱۴۰۰-۱۰-۰۳در رابطه با انسان های خاکستری یکی ازتجربه های دردناک زندگی این است که فردی دلبسته آدم های خاکستری شود معمولا آدم های خاکستری انسان را در وضعیت تعلیق نگه میدارند نه به تو دل میدهند ونه میگذارند که از آنها دل بکنی
آدم های خاکستری خواسته یا ناخواسته لحظه های تلخ زندگی شأن راباتو تقسیم میکنند اما خوشی هایشان را با دیگران
از آدم های خاکستری زندگیت باید مثل طاعون گریخت …
مریم عبدالهی
۱۴۰۰-۱۰-۰۳سلام وعرض ادب
دوره نوجوانی از مهم ترین دوران زندگی انسان می باشد که فرد از کودکی وارد بزرگسالی میشود و به دنبال شکل دادن به شخصیت خود می باشد در این دوره خانواده باید تلاش کند که رابطه صمیمانه ای با نوجوان خود بر قرار کند تا به او در تصمیم گیری هایش ورسیدن به اینده ای ایده ال کمک کند.
فاطمه عسکری پور
۱۴۰۰-۱۰-۰۳سلام و عرض ادب
با صحبت های شما کاملا موافقم خانوم دکتر ،بنده ۵ مورد از تجربیات عقلی خودم رو باهاتون به اشتراک میزارم ؛- اجازه بدهید فرزندانتان خود انتخاب کنند هر چند میتوانید به آنها پیشنهاد بدهید( انتخاب لباس، رشته تحصیلی و…)
-برای تلاش فرزندان خود احترام قائل شوید. احترام گذاشتن به تلاش های آنها منجر به تمرکز بر تلاش های آنها می شود.
-هرگز در حضور دیگران درباره مسائل ومشکلات کودک خود پرس وجو نکنید.
-برای فرزندان خود شرح دهید که چه الگوی رفتاری را می پسندید نه اینکه این نیست که شما ازآنها بخواهید که دقیقا مانند الگوی مد نظر شما باشند.
– سنگ صبور کودکان و نوجوانان خود باشید.
هرگز بلافاصله بعد از اشتباه فرزندانتان آنها را نصیحت نکنید
شیما برکچی
۱۴۰۰-۱۰-۰۱باسلام
از نظر من
نوجوانی دورهای است که فرد از دنیای کودکی به دنیای بزرگسالی وارد میشود. همراهی دوره نوجوانی با بلوغ، تغییرات عمدهای را در فرد ایجاد میکند که شامل تغییر و تحول چشمگیر جسمانی از یک سو و تغییر در نقشها، افزایش مسئولیتها درخانواده و جامعه از سوی دیگر میباشد. پیامدهای کوتاه مدت دوران بلوغ ممکن است بیشتر از آن که به نوجوان فشار بیاورد خانوادهها را تحت فشار قرار دهد.ن در این دوران تغییرات جسمانی و جنسی عمدهای را تجربه میکند که به سبب آنها دچار نوسانات خلق میشود. ثبات در دوره نوجوانی معنا ندارد. گاه نوجوان رفتارهای کودکانه از خود بروز میدهد و گاه همانند یک بزرگسال فکر و رفتار میکند. حالات درونی نوجوان اغلب در نوسان است. به گونهای که گاهی بسیار شاد و پر تلاش است و با گاه با کوچکترین اتفاق به هم میریزد و در ناراحتی و افسردگی فرو میرود.
در حالی که احساس غرور میکند ممکن است احساسات شرمندگی و خجالتزدگی را نیز تجربه کند. گاه نسبت به مسائل بسیار بیاعتنا است و در برخی موارد مدام اظهار نظرو دخالت میکند. ممکن است دوستان زیادی داشتهباشد اما همواره احساس تنهایی کند. این نوسانات برای خود نوجوان نیز بسیار آزار دهنده هستند. کنار آمدن با تغییرات دوران نوجوانی و سازگاری با محیط بزرگسالان، حمایت و توجه والدین را میطلبد.
samira
۱۴۰۰-۰۹-۳۰درسته ک هرچقدر ارتباط بین والدین و نوجوان صمیمانه و عمیق تر باشه تضمینی هست برای درست قدم برداشتن و درست تصمیممگرفتن نوجوان در اینده ای ک پیش رو داره .همینقدر ک خانواده عامل مهمی در چگونگی تصمیم گیری و گرایشها و شخصیت نوجوان هست دوستان و هم سن و سالان نیز نقش عمده و بارزی در این موارد دارند دوستان ب قدری تاثیر گذارند ک گاها بااینکه خانواده الگوی اصلی و والای نوجوان هست اماگاها ب تبع دوستان قدمهایی رو برمیداره ک تمام حیاتش رو متاثثر میکنه بعضی مواقعا یک عامل متفی ب قدری تاثیر داره ک صدها عامل مثبت رو بی تاثیر میکنه
shahhoseini.narges
۱۴۰۰-۰۹-۲۹سلام وعرض ادب
من به عنوان یک مادر استفاده ی خوبی از این مطلب کردم. تشکر میکنم که دقدقه ی شما رشد وتکامل نسل جدید است. به نظر من سن بلوغ و نوجوانی هر روز پایین تر میاید و فاصله ی بین خردسالی و نوجوانی کوتاه تر شده است. استفاده از اصطلاح انسانهای خاکستری بسیار به جا بود. من افراد زیادی را با این خصوصیات در اطراف خودم میبینم اما اینکه این تله از دوران نوجوانی انها را به دام انداخته است برای من بسیار جالب بود. متشکرم که به من کمک کردید تا در رشد نوجوانم دقت بیشتری داشته باشم و این نکات مهم را لحاظ کنم.
خدیجه عرب ساغری
۱۴۰۰-۰۹-۲۹سلام و عرض ادب
خدمت خانم دکتر عزیز
مطالب این اخبار برای من بسیار مفید و جالب بود .
و من امتیاز ۲۰ می دهم.
ساره خورشیدی
۱۴۰۰-۰۹-۲۹استقلال طلبی در نوجوان یکی از موضوعات بسیار مهمی است که میتواند به یک چالش و تنش جدی در خانواده تبدیل شود. در حقیقت افراد در سنین نوجوانی نیاز دارند هویت خود را پیدا کرده و شخصیتشان را به عنوان یک بزرگسال تعریف کنند.آگاهی از ماهیت استقلال طلبی در نوجوانان و نحوه برخورد با آنها میتوانید بهترین ارتباط را با فرزند نوجوان خود برقرار کرده و به او کمک کنید تا این دوره را به بهترین نحو پشت سر بگذارد.
زهرا ناظمی
۱۴۰۰-۰۹-۲۹جوانی، کانون نیرو و مظهر زیبایی است؛ سرشار از وجد و نشاط و لبریز از عشق و امید است. ایّام جوانی، دوران درخشندگی، شادمانی، قوت، امید، کوشش و هیجان است. یکی از بزرگترین سرمایه های هر مملکت، نیروی انسانی آن است و مهمترین نیروی انسانی هر کشوری را نسل جوان تشکیل می دهد. اسلام نیز توجه خاصی به نسل جوان داشته و جوانان را از نظر مادی و معنوی، روحی و تربیتی، اخلاقی و اجتماعی، دنیوی و اخروی، تحت مراقبت کامل قرار داده است. اولیای گرامی اسلام جوانی را یکی از نعمت های پر ارج الهی و از سرمایه های بزرگ سعادت در زندگی بشر به حساب آورده اند
آیدا سیف الهی بیار
۱۴۰۰-۰۹-۲۹سلام و عرض ادب
دوره نوجوانى از مهم ترین و حساس ترین دوره هاى زندگى انسان به شمار مى رود; چون در این دوره نوجوان به دنبال یافتن هویت خویش، در مسیر شکل دادن به شخصیتى متکى به خود گام برمى دارد. سؤالات متعددى نیز در ذهن نوجوان نقش مى بندد که چنانچه نتواند پاسخى مناسب براى آن ها بیابد، چون ممکن است شخصیتى متزلزل و احیاناً دوگانه پیدا کند. بنابراین، شناخت جنبه هاى مهم جسمانى، روانى، اجتماعى، عقلانى و اخلاقى نوجوانان این توانایى را به نوجوان و اطرافیان او مى دهد تا شیوه صحیح برخورد با تغییرات جسمى ـ روانى به وجود آمده را بدانند و تا حدى از بروز ناسازگارى هاى خاص این دوران جلوگیرى نمایند.
زهراشاهینی
۱۴۰۰-۰۹-۲۹باسلام
انسان های خاکستری تحویل جامعه ندهیم.
مهمترین مشخصه نوجوان استقلالطلبی، هویتخواهی و پیداکردن مسیر زندگی است؛ مسیری که بتواند در آن به تعریفی از خود برسد. یک تعریف منحصربهفرد برای ورود به دنیای بزرگسالی. نوجوانی دوره گذار است برای شناخت خود، دیگران و دنیا؛ برای الگوسازی و زیرورو کردن هر آنچه تا پیش از آن به او دیکته شده است. نوجوان خودش باید دنیایش را بسازد آن هم با خانهتکانی و بازنگری در تمام محتویات ذهنی، باورها و ارزشها که همه این مفاهیم بخشی از فرآیند هویتیابی او محسوب میشود و همزمان، فرصتها و آسیبهای بسیاری پیشرویش قرار دارد. دکتر منصوره نیکوگفتار، روانشناس خانواده و کودک و نوجوان، در گفتوگو با «شهروند» از اقتضائات نوجوانی و اهمیت شناخت و درک این گروه سنی و لزوم تحکیم ارتباط عاطفی خانوادهها با نوجوانان میگوید. او معتقد است در فرآیند هویتیابی، نوجوان به چارچوب و نظامی روشن میرسد، اما اگر این فرآیند درست طی نشود، افرادی به جامعه تحویل داده میشوند که خاکستری هستند و تکلیفشان با زندگی مشخص نیست.
مریم شهابی
۱۴۰۰-۰۹-۲۸درسته، بنظرم دوره ی نوجوانی بعد از ۷ سال اول زندگی، مهمترین و حساس ترین سن افراد محسوب میشه که باید والدین کاملا هوشیار باشن و هوشیارانه عمل کنن. چون نوجوان هم میخواد هویت خودش رو پیدا کنه و هم میخواد به استقلال برسه و مسیر ادامه ی زندگیش رو انتخاب کنه. در اینجور مواقع علاوه بر هوشیاری و توانمندی والدین بر نوجوان و همسالان اطراف نوجوان و فضای مجازی ای که نوجوان در اون فعالیت میکنه، مشاور مدرسه هم میتونه کمک بسیار زیادی در آموزش سبک زندگی سالم و انتخاب مسیر و اهداف سالم و سازنده و سبک استفاده ی سالم و سازنده از فضای مجازی، تأثیر بسزایی داشته باشه.
موفق باشید.
فاطمه حیدریان
۱۴۰۰-۰۹-۲۸با سلام واحترام.
دوران نوجوانی دوران پرتلاطم میباشد.مهمترین شاخصه این دوران استقلال طلبی میباشد.در این دوران نوجوان به دنبال هویت خواهی میباشد و میخواهد خود را ثابت کند.این دوران دوران بسیار پراهمیتی برای نقش والدین هم میباشد تا نوجوان بتواند از طریق الگو سازی و الگو پذیری مناسب راه خود را درست انتخاب کند.و امروزه میتوان با ایجاد این الگوسازی مناسب از رشد شخصیت نوجوانان جلوگیری کرد.
زهرا ذوالفقاریان
۱۴۰۰-۰۹-۲۸با سلام و عرض و ادب
دوره ی نوجوانی یکی از حساس ترین دوره ای زندگی همه ی انسان است و می تواند در تمام دوران زندگی تاثیرگذارباشد.
نوجوانی مانند پلی است بین جوانی و بزرگسالی .
یکی از مهم ترین چالش های دوران بلوغ اختلاف نظری هست که والدین و بزرگترها ودرباره حد وحدود و حریم خصوصب نوجوان دارند.
رفتارهایی که در زمانی نوجوانی رخ میدهد غریزی است و ممکن خیلی ها دچار آن شوند و این رفتارها غیرقابل پیش بینی هستند.
با توجه به رفتار ها و ادراکات جدیدی که در آن ها به وجود می آید غیرعادی است .
باید کمک کنیم تا استقلال خود را به دست آورند .به استقلال طلبی برسند در آینده دچار مشکل نشوند.
از طرفی هم اگه از موضع خانواده ها نگاه کنیم والدین با توجه به اینکه می دانند نوجوانانشان هنوز تجربه حضور در سختی ها را ندارند و با آسیب ها روبه رو نشده و درکی از آسیب ها ندارند و ممکن است به دلیل تصمیماتی که به واسطه بی تجربگی و هیجان زدگی میگیرند .دچار اختلال و آسیب شوند.
در مورد فضای مجازی هم که این روزا بخاطر کرونا به آن روی آوردیم .آموزش با این روش بسیار دشوار است .استفاده درست ازفضای مجازی برای همه مخصوصا نوجوانان ممکن نیست . برخی از نوجوانان ممکن است به دام افرادی بیوفتند که قصد سو استفاده را دارند.همه ی ما در نوجوانی خود دچار سوالاتی شده ایم .مثل اینکه ما کی هستیم؟
از کجا آماده ایم؟.
نقش ما در این جهان چیست؟
چرا در این جهان زندگی میکنیم؟
و….
فکر کردن به این سوالات انسان را دچار تردید میکند.
برخی نوجوانان به یک خانه تکانی در تمام محتویات ذهنی، باورهاو ارزشهایی می پردازند.که بخشی از این فرایندها هویت یابی است و در واقع موجب رشد می شود .
هدی رضایی
۱۴۰۰-۰۹-۲۸با سلام و عرض ادب
نوجوان در حال هویت یابی است، این جمله را کاملا قبول دارم، در دوران نوجوانی خودم به یاد دارم که دفترهای خاطرات بسیار زیادی داشتم و همیشه همه مشکلات و مسائل و دردها و شادیهای ذهنی خودمم را آنجا وارد میکردم، گاهی به این دفترها سر میزنم، مطالبی که نوشتم تماما موید ای حرف است که من به دنبال هویت خودم بودم. نوشته بودم:
من کیستم؟
از کجا آمدم، برای چه آمدم، اگر مثلا خداوند مرا گاهی می آفرید بهتر نبود؟ چون گاو میداند چرا زندگی میکند و چطور باید زندگی کند اما من نمیدانم
یا نوشته بودم: آخرش که چه؟ من درس خواندم، من خوش گذراندم، من هرچقدر دلم خواست شادی کردم، آخرش که چه؟
یا نوشتم: چرا باید در این خانواده باشم، چرا مثلا در این کشور باشم؟ چرا کسی در فرانسه به دنیا بیاید؟ چرا یکی سیاه پوست است؟
و در مسیر پیدا کردن این هویت همیشه با والدینم مخالفت میکردم، احساس میکردم من خودم به تنهایی باید هویتم را کشف کنم و کسی نمی تواند به من کمک کند، البته چون با مادرم دوست بودم گاهی مادرم را هم نصیحت میکردم که هویتش را پیدا کند!!!
اگر آموزش و پرورش در آن زمان فعال تر و پویا تر و غنی تر بود شاید خیلی از هم سن و سالهای من زودتر هویت خودشان را کشف میکردند. الان که کار آموزش و پرورش سخت تر است چون دیگران نوجوان به این راحتی قانع نمیشود
زینب زمانیان
۱۴۰۰-۰۹-۲۷باسلام
دوران نوجوانی دوران خیلی مهمی است که باید به آن توجه کرد دوران بلوغ و دورانی که �تقلال طلبی و آزادی خواهی در این دوران شکل میگیرد و نوجوان دوست دارد خودش مستقل باشد و زیاد توجه به هر والدین و اطرافیان خود ندارد و بیشتر تحت تاثیر دوستان و همسالان خود است ما باید بشود با نوجوانان چطوری چطوری رفتار کنیم که آنها بتوانند تصمیم درست و خوبی را بگیرند باید با ملای من و تو سی در کنار آن ها مواظب باشیم که راه درست را انتخاب کنند � توجه به اینکه در شبکههای مجازی و سایبری دشمنانی هستند که تور پهن کرده که از این راه گول زدن نوجوانان برای خود و منبع درآمد خود داشته باشند و سودهای کلانی به جیب بزنند با توجه به اینکه کرونا باعث شده � بیشتر کودکان و نوجوانان از شبکههای مجازی استفاده کنند برای آموختن علم مجبور هستند استفاده کنند افراد سودجو از این رو توانستند کودکان و نوجوانان را گول بزنند �ای همین نوجوانان همچون دوست دارم خودشان به استقلال برسند بیشتر به حرف آنها توجه میکنم و راحت در قوانین آنها را می پذیرند زودتر به طرف آنها میروند
سیده سمیه موسوی
۱۴۰۰-۰۹-۲۷در رابطه با انسان های خاکستری میتوان گفت نوجوانی برترین دوره از دوران زندگی انسان است که باید از ان به نحوه احسنت استفاده کرد.نوجوان ما در تعارض با خواسته ها و چالش های روزه قرار دارد و این ما هستیم که باید نوجوان از لحاظ عاطفی و وجود خواسته های عقلانی حمایت کنیم
طاهره چال دره
۱۴۰۰-۰۹-۲۷باسمه تعالی
افراد خاکستری تحویل جامعه ندهیم
با سلام و احترام
دوره نوجوانی دوران حساس گذر از کودکی به جوانی است .دورانی است که فرد وارد مرحله بلوغ می شود. اگر در این سن با زندگی کنار نیاید درواقع فرد خاکستری تحویل جامعه داده ایم. هویت خواهی و به چالش کشیدن و نقد کردن والدین ، قوانین و صاحبان قدرت از مشخصه های نوجوانی است که باید والدین و دبیران مدرسه به آن واقف باشند و آنرا به عنوان عناد و سرکشی قلمداد نکنند. احترام گذاشتن به نوجوانان و پذیرش توانمندی های آنان ،در زندگی آینده ی آنها تأثیر بسیار خوبی را دارد. بحث فضای مجازی و دوران کرونا و کلاس های برخط نیاز به آموزش سواد رسانه دارد که باید از مدت ها قبل به آن می اندیشیدیم. و به کودکان و نوجوانان و جوانان آگاهی دهیم تا طعمه های خوبی برای شکارچیان فضای مجازی قرار نگیرندو گرفتار نشوند.
هدی رضایی
۱۴۰۰-۰۹-۲۷سلام و عرض ادب
در مورد سواد رسانه ای کاملا به حرف شما باور دارم، تهدیدها و فرصتهایی در فضای مجازی وجود دارد که نوجوان اگر اونها رو بشناسه، از خیلی از آسیبها در امان میمونه. سواد رسانه ای در این اوضاع تسلط رسانه بر کار و آموزش بچه ها از اصلی ترین نیازهایت.
مریم
۱۴۰۰-۰۹-۲۶با سلام .دوره نوجوانی از اهمیت بسیار بالایی برخورداره .در صورتی که والدین فرزندان خود را به خوبی تربیت نکنند،موجب میشه تا اثرات ان در بزرگسالی بر فرزندان باقی بماندو زندگی انها با چالش های زیادی روبرو شود.نکته مهم در تربیت نوجوانان توجه به اندازه به نوجوان است.دیگه اینکه والدین ارتباط صمیمانه با نوجوان داشته باشندکه باعث میشه نوجوان در صورت بروز مشکلات و تعارضات به محیط خانه پناه ببرهو از اسیب های اجتماعی دور باشد .دیگر اینکه ویژگی های فرزند خودمون را بشناسیم و از مقایسه با همسالان پرهیز کنیم .در مراقبت از نوجوان زیاده روی نکنیم و متناسب با شناخت او بهش ازادی عمل بدیم .نوجوان را از تغییرات جسمانی تو این سن اگاه کنیم تا راحتتر این دوران را بگذراند و با این تغییرات کنار بیاید .به نوجوان فرصت جبران بدیم واورا به خاطر اشتباهاتش سرزنش نکنیم
فاطمه شهپری
۱۴۰۰-۰۹-۲۶دوران نوجوانی دورانی است که شخص می خواهد استقلال داشته باشد. نوجوانان با والدین و بزرگترها اختلاف نظر دارند. البته والدین باید نوجوان را که وارد حیطه جدیدی از زندگی شده است را درک کند و فضای تصمیم گیری برای نوجوان را ایجاد کنند . نوجوانان در این دوره ممکن است گرایش به سمت چیزهای مختلفی داشته باشد و والدین باید مراقب بچه ها باشند تا در گرو های همسال خود که هستند و در فضای مجازی فعالیت دارند به سمت چیزهای بد گرایش پیدا نکنند . والدین اگر ارتباط عاطفی خوبی با نوجوان داشته باشند شاید بتوانند نوجوان را از گرایش به گروهای نامناسب باز دارند.
M.hadi Najafy nasab
۱۴۰۰-۰۹-۲۵با سلام و احترام
درباره آدم های خاکستری که در اطراف مشاهده کردم اینکه خودشان بلا تکلیف و معلق اند،یعنی تکلیف خودشان را با خودشان نمی دانند،و این سردرگمی و پادر هوایی را در روابط عاطفی شان نشان می دهند.
و گاها هم دچار نوعی بیماری روانی اند ،زمانی چندان اعتماد به نفس دارند که تو را مفتون میکنند ،اما چندان به خود بی اعتمادند که به محبتت پاسخ در خور بدهند.
درباره دوره مهم و پر تلاطم نوجوانی هم اینکه تاثیر دوست در آنها موضوع مهمی است که والدین در مورد آن باید از مشاوران سوال کنند.
والدین باید به پرورش اعتماد به نفس در نوجوان کمک کنند،چرا که نوجوانانی که اعتماد به نفس بالاتری دارند بیش از دیگران می توانند در برابر تأثیرات منفی گروه دوستان مقاومت کنند و فردیت خود را در مقابل آنها حفظ کنند.والدین با تشویق کردن نوجوان برای رسیدن به علایق خود با وجود همه سختیها و شکستهای احتمالی میتوانند به وی کمک کنند تا اعتماد به نفس بالایی را در خود پرورش دهد و سریعاً در برابر هر چیزی تسلیم نشود.
والدین باید با پرورش اعتماد به نفس خود الگوی مناسبی برای فرزندان باشند و کمک کنند تا با همانندسازی رفتاری بتوانند عزت نفس خود را افزایش دهند و این گونه تأثیر منفی دوستان در نوجوانان خود را کاهش دهند. برای آنکه نوجوانان بتوانند در ارتباط با دوستان خود بهتر و سالمتر عمل کنند لازم است که مهارت جراتورزی را به آنها آموزش داده و قدرت نه گفتن را در آنها پرورش دهیم.
مهارت نه گفتن با افزایش اعتماد به نفس و ایجاد احساس کارآمدی در نوجوان کمک میکند تا بتواند استقلال خود را در برابر همسالانش حفظ کرده و در برابر پیشنهادهای ناسالم آنها مقاومت کند. همینطور اگر مجموعه گستردهای از افراد پیرامون نوجوان باشند با از دست دادن یک گروه از آنها احساس خلأ نمیکند و در نتیجه راحتتر میتواند در برابر خواستههای ناسالم آنها مقاومت کند.
مبینا موسائی
۱۴۰۰-۰۹-۲۵سلام و عرض ادب
محدود کردن رفتارهای بد نوجوان یکی از بزرگترین چالشهای والدین است. رفتارهای فرزندان با پایان دوران نوزادی، کودکی و دوران راهنمایی پایان نمیپذیرند.
یکی از بهترین راههای محدود کردن رفتارهای بد نوجوان و پیشگیری از رفتارهای نامناسب در نوجوانان اطلاع از وضعیت آنها است. نیازی نیست از آنها جاسوسی کنیم یا مکالمات تلفنی آن ها را بشنویم. تنها کاری که باید بکنیم این است که با نوجوان ارتباط داشته و یک والد دوست داشتنی برای او باشیم.
از نوجوانمان بپرسیم با دوستان خود چه کارهایی انجام می دهد. ارتباط داشتن با نوجوان همچنین به این معناست که به هرگونه علامت هشدار دهندهای که نشان دهنده به دردسر افتادن نوجوان است توجه داشته باشیم. مثلا:
غیبت در مدرسه
افزایش یا کاهش سریع وزن
مشکل در خوابیدن
دردسرهای قانونی
صحبت کردن در مورد خودکشی
تا بتوانیم به نوجوانمان کنیم این بحران ها رو هم پشت سر بگذارد.
خدیجه عرب ساغری
۱۴۰۰-۰۹-۲۴سلام و عرض ادب
دوران بلوغ یا همان نوجوانی یکی از سخت ترین دوره ها برای بچه ها و والدین آنها محسوب می شود . بچه ها در این دوران ، گاهی اوقات غیر منطقی هستند ، رفتار های غیر معقول از خود نشان می دهند ، با مشکلات بهداشت روان همچون افسردگی روبرو می شوند و یا بر عکس تحریک پذیر شده و به پرخاشگری روی می آورند و غالباً تمایل دارند تا بیشتر اوقات خود را در بیرون از منزل سپری کنند . با کسب آگاهی از نیاز های اساسی یک نوجوان و نیز مهارت های فرزند پروری می توان از پس این بحران ها ، عبور کرد و فردی سالم را به جامعه تحویل داد . نکته مهم در تربیت نوجوانان این است که به عنوان والدین ، بدانید بچه ها در این دوران چه نیاز هایی دارند و نیاز های اساسی یک نوجوان چیست و چگونه باید آنها را برآورده کنید . همه انسان ها ، علاوه بر نیاز های اولیه ای همچون نیاز به آب و غذا ، نیاز های اساسی دیگری همچون نیاز به استقلال دارند که این امر در مورد نوجوانان نیز صدق می کند و از آنجا که دوران بلوغ با رشد اجتماعی و عاطفی فوق العاده ای همراه است ، این نیاز ها حتی شدید تر از سایر سنین احساس می شوند . بنابراین نوجوانان برای تامین این نیازها هر کاری که لازم باشد انجام می دهند . متاسفانه ، وقتی که بچه ها در این سنین نتوانند با تعاملات مثبت همسالان یا خانواده هایشان این نیازها را با خیال راحت برآورده کنند ، اغلب برای رسیدن به این هدف ، به دنبال راه های منفی می روند . خطر پذیری ، ورود به روابط نا ایمن ، زور گویی یا حتی فرار کردن ، نمونه هایی از چگونگی تلاش یک نوجوان برای تامین نیازها به روشی غیر ایمن هستند .
زینب دهقان
۱۴۰۰-۰۹-۲۴با سلام
نوجوانی سن حساسی است که باید به طور صحیح با آن برخورد کرد. به نظر بنده اگر در کودکی مسائلی که برای کودک بیان می کنیم و یا انتظار داریم فرزندان انجام دهند پایه ایی و ریشه ایی باشد، وقتی به سنین نوجوانی برسند راحت تر این مسیر را پشت سر بگذرانند. مثلا اگر در زمینه اعتقادی بخواهیم فرزندان رو تربیت کنیم بهتر است وقتی کودک به سن خاصی رسید اصل و پایه مسائل اعتقادی را برایش توضیح دهیم نه اینکه صرفا چون والدین این کارها را انجام می دهند بچه ها هم از روی تقلید به آنها عمل کنند. تقلید کردن در دوران کودکی سبب تزلزل در نوجوانی می شود. چه بسا که دیده می شود فرزندان در کودکی به دلیل وابستگی و علاقه به والدین کارهای آن ها را تکرار می کنند ولی در نوجوانی با روبه رو شدن به شبهات و اینکه نمی توانند پاسخ درستی دربرابر این شبهات پیدا کنند، مسیر دیگری را انتخاب می کنند.
سپس قدم دوم بعد از پایه سازی مفاهیم منتقل شده به کودکان، بهتر است راه عاطفی بین فرزندان و نوجوانان باز باشد تا هرزمان نوجوان با مشکل و یا شبهات مختلف روبه رو شد، به دنبال جواب در داخل خانه باشد و برای پاسخ به سوالات خود به افرادی که صلاحیت این کار را ندارند مراجعه نکنند.
البته این موضوع مستلزم این است که والدین اطلاعات خود را ارتقا دهند و در مورد مسائل موجود جواب کافی و قانع کننده داشته باشند در غیر این صورت ممکن است نوجوان برای رسیدن به پاسخ اصلی بازهم دچار اشتباه شود.
همچنین نحوه بیان و برخورد والدین هم نقش موثری دارد مثلا اگر نوجوان از تفکراتی صحبت می کند که مخالف عقاید خاتواده است، والدین باید با هوشیاری به گونه ایی اطلاعات مورد نیاز را در اختیار نوجوانان قرار دهند که ان ها احساس نکنند اسقلالشان از بین رفته و در اجبار هستند باید به گونه ایی رفتار شود تا خودشان به نتیجه ایی که والدبن انتظار دارند برسند که این موصوع نیازمند اگاهی والدین و هوشیاری آنان است.
از طرفی برای بحث مجازی شدن دروس در ابتدا بهتر بود یک فضای امن برای دانش اموزان در نظر گرفته می شد تا فعالیت آن ها را محدوتر می کرد. برای مثال سامانه فقط مطالب مخصوص نیاز دانش آموزان را دربرمی گرفت و فضاهای دیگر کنترل شده تر می شدند. چه بسا که فضاهایی مثل اینستاگرام برای افراد بزرگسال هم ممکن است مخرب باشد.
همچنین از مضرات دیگر مجازی شدن عدم وجود دانش آموزان در محیط مدرسه است. وقتی دانش آموزان مجبور هستند از محیط خانواده که در آن همه چیز مطابق میل اوست جدا شود و ساعاتی را در کنار بچه هایی سپری کند که آن ها را نمیشناسد و چون فرهنگ ها و روش زندگی خانواده ها متفاوت است، همین باعث اختلاف بین دانش اموزان می شود. این مسائل باعث می شود فرزندان با مسائل اجتماعی روبه رو شوند و باید بتوانند برای ان راه حل پیدا کنند و در مسائل اجتماعی رشد پیدا کنند. اما محیط مجازی این امکان را از دانش آموزان می گیرد و آنها همچنان در محیط خانواده با کمترین ناملایمتی سپری می کنند و بعدها که وارد فضای اجتماعی می شوند با مشکل روبه رو خواهند شد. از طرفی بچه ها در محیط مدرسه ویژگی هایی چون بخشش، از خود گذشتی،دوستی و صمیمیت بین همسالان را تجربه می کنند و مطابق آن هم مسائل اجتماعی را یاد می گیرند. ولی با وجود شرایط موجود بچه ها نباید خوراکی هایشان را در اختیار دیگری قرار دهند، باهم دست ندهند، همدیگر را درآغوش نگیرند، این عوامل سبب مشکلاتی می شود که ممکن است در آینده روی نوع فکر و تصمیمات فرزندان تاثیرگذار باشد.
علی کریمی
۱۴۰۰-۰۹-۲۳نوجوانی از نظر بنده یکی از مهمترین دوره هایه زندگی انسان میباشد ک همونطور ک گفتید مرحله عبور از کودکی ب جوانی میباشد ک اوه تویه این دوره فرد تویه بعضی از چالشهایه زندگیش شکست بخوره یا الگو نامناسبی داشته باشه ممکنه سبب رشد شخصیت خاکستری تویه فرد میشه ک خب با هدف دادن ب زندگی فرد و یا پشتیبانی ب موقع والدین این امر رو کنترل کرد
نازنین یزدان نجات
۱۴۰۰-۰۹-۲۳شخصیتهای خاکستری و تعلیق اخلاق | نگاهی به سریال هشت و نیم دقیقه
چندی است، تعابیری با مضمونی اینچنینی ورد زبانها شده؛ آدمها نه خوبِ مطلقند نه بد مطلق! این بدان معناست که آدمها در عین خوبی ممکن است کارهای بدی نیز بکنند و یا برعکس
آدمها خاکستریاند یعنی گاه به اشتباهاتی دچار میشوند که از آنها انتظار نمیرود. شاید بتوان اولین رفتار خاکستری را از حضرت آدم سراغ گرفت. وی که در روضهی رضوان در ناز و تنعم بود، با وسوسهی شیطانی، امر خداوندی را نادیده گرفت و دچار میوهی ممنوعه شد
در مورد تفکر نوجوانی این است که این سطح از تفکر بسته به موقعیت ها و جوامع گوناگون متفاوت بوده و همه نوجوانان به گونه ای برابر از این نوع تفکر برخوردار نیستند
Zahra Bakhtiari far
۱۴۰۰-۰۹-۲۳اگر در دوره نوجوانی که زمان حساس ورشد است فرد با تعارضات و چالش هایی روبرو میشود و ممکن است نتواند دوره نوجوانی را به خوبی پشت سر بگذارد و دچار مشکلاتی میشود و در معرض آسیب قرار میگیرد .اگر والدین رابطه عاطفی خود را با نوجوان محکم کنند و فرد را کمک کنند و بتواند با مشکلات خود کنار بیاید و نوجوان را درک کنند بهتر است و فرد به سمت رشد و تعالی میرود.ممنون
الهام دهقان
۱۴۰۰-۰۹-۲۳عرض سلام و احترام. اینکه جوانان خوشحال و با هدفی برای آینده باشیم مستلزم قرار گرفتن درجای درست و مورد علاقه فرد هست.متاسفانه الگوسازی ها و نظرات دیگران مثل درس بخون دکتر مهندس بشی دقیقا سبب رشد همین انسان های خاکستری میشه.
نجمه
۱۴۰۰-۰۹-۲۸با عرض سلام خدمت استاد عزیز از نظر من ویژگی استقلال طلبی نوجوان در مدرسه نیز نمود پیدا میکند. در آنجا نوجوان قصد دارد استقلال خود را به معرفی نمایش بگذارد میخواهد هم به همسالان و هم به اولیا مدرسه بقبولاند که او دیگر بزرگ شده و خودش میداند چکار میکند. بر این اساس اولیاء مدرسه نیز با مشکلاتی با دانش آموزان مقطع راهنمایی و متوسطه مواجه هستند. کارکنان این مدارش باید آشنایی لازم را با ویژگیهای نوجوانی داشته باشند و از مقابله و مخالفت و سرکوبی این ویژگیها خوددداری کنند. سد و مانع در راه ارضا سالم این ویژگی معمولا نوجوان را به عناد جویی ، سرخود بودن و یا احساس فقدان عدم اعتماد به نفس میکشاند. اولیاء مدرسه نمادی از والدین برای نوجوان هستند و به این صورت نوجوان احساس خود را نسبت به خانواده به اولیاء مدرسه منتقل میکند. استقلال طلبی نوجوان ممکن است به تشکیل گروههایی در مدرسه و همسالان بینجامد که با هدف مشترک ابراز استقلال طلبی هدایت میشود. معمولا نوجوانی که احساس استقلال طلبی بیشتری همراه با قدرت رهبری داراست هدایت گروه را به عهده میگیردیکی از این ویژگیهای مهم تمایل نوجوان به کسب استقلال است نوجوان تمایل دارد تواناییها و نیرویهای خود را به معرض نمایش بگذارد و قدرت و توانایی خود را به اطرافیان ثابت کند. میخواهد یکه و تنها عمل کند و تا جایی که میتواند به اطرافیان و بویژه والدین خود تکیه نکند. استقلال طلبی زمینه اولیه ورود او به اجتماع را فراهم میسازد و او را برای پذیرش مسئولیتهای اجتماعی آماده میکند. هر چند جهتگیری ناصحیح آن توام با مسائل و مشکلاتی برای او و اطرافیان خواهد بود.