منصوره نیکوگفتار در گفت‌وگو با «شهروند» از اهمیت شناخت نوجوان و نیازهای این دوره حساس می‌گوید

  • در مورد نوجوان امروز، مهم‌ترین ویژگی‌ها، نیازها و چالش‌هایش کمی توضیح دهید.

مهم‌ترین مشخصه نوجوان استقلال‌طلبی، هویت‌خواهی و پیداکردن مسیر زندگی است؛ مسیری که بتواند در آن به تعریفی از خود برسد. یک تعریف منحصربه‌فرد برای ورود به دنیای بزرگسالی. نوجوانی دوره گذار است برای شناخت خود، دیگران و دنیا؛ برای الگوسازی و زیرورو کردن هر آنچه تا پیش از آن به او دیکته شده است. نوجوان خودش باید دنیایش را بسازد آن هم با خانه‌تکانی و بازنگری در تمام محتویات ذهنی، باورها و ارزش‌ها که همه این مفاهیم بخشی از فرآیند هویت‌یابی او محسوب می‌شود و همزمان، فرصت‌ها و آسیب‌های بسیاری پیش‌رویش قرار دارد. دکتر منصوره نیکوگفتار، روان‌شناس خانواده و کودک و نوجوان، در گفت‌وگو با «شهروند» از اقتضائات نوجوانی و اهمیت شناخت و درک این گروه سنی و لزوم تحکیم ارتباط عاطفی خانواده‌ها با نوجوانان می‌گوید. او معتقد است در فرآیند هویت‌یابی، نوجوان به چارچوب و نظامی روشن می‌رسد، اما اگر این فرآیند درست طی نشود، افرادی به جامعه تحویل داده می‌شوند که خاکستری هستند و تکلیف‌شان با زندگی مشخص نیست.

نوجوانی دوره گذار از کودکی به بزرگسالی است و به‌دلیل ظرفیت‌های روان‌شناختی جدیدی که در نوجوان به‌وجود می‌آید و هنوز از ثبات کافی برخوردار نیست، این دوره جزو سال‌های حساس رشد به حساب می‌آید و می‌تواند در تمام دوران زندگی فرد تاثیرگذار باشد و چالش‌ها و تعارضات زیادی را با خودش به‌دنبال بیاورد. برای اجتناب از این چالش‌ها و تعارضات، شناخت اقتضائات دوران نوجوانی می‌تواند بسیار مفید و موثر باشد.

گسترش ظرفیت‌های شناختی و رشد تفکر انتزاعی و همینطور رشد قابل توجه آرمان‌خواهی و ایده‌آل طلبی در نوجوان، باعث می‌شود نه تنها منتقد و معترض والدین خود باشد بلکه منتقد و معترض مراجع قدرت هم می‌شود

مهم‌ترین شاخصه نوجوانی، استقلال‌طلبی است. اگر کودک تا دیروز به‌عنوان یک خردسال به‌صورت تام و تمام پذیرای نظرات والدین خود بود و آنها را قهرمانان شکست‌ناپذیر خودش می‌دانست، امروز نوجوان در نقش منتقد سرسخت والدین خود ظاهر می‌شود و اغلب نظرات، تصمیمات و عملکردهای آنها را زیر سوال می‌برد.

گسترش ظرفیت‌های شناختی و رشد تفکر انتزاعی و همینطور رشد قابل توجه آرمان‌خواهی و ایده‌آل طلبی در نوجوان، باعث می‌شود نه تنها منتقد و معترض والدین خود باشد بلکه منتقد و معترض مراجع قدرت هم می‌شود. با این همه این ویژگی تهدید محسوب نمی‌شود. به‌طوری که اگر با شناخت روحیات نوجوان و احترام گذاشتن به ظرفیت‌های جدیدی که در آنها ظاهر شده، همراه باشد می‌تواند زمینه همدلی و تعامل با بزرگسالان را فراهم کند؛ چه در نقش والدین، چه در نقش مسئولان مدرسه و چه در نقش سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیرندگان جامعه.

  • شاخص‌ترین تفاوت‌های نوجوان این دوره با نوجوانی در دهه‌های گذشته ( از نظر استقلال شخصیتی، تربیت در خانواده ، ارتباط‌های اجتماعی و.) چیست؟

یکی از مهم‌ترین چالش‌های دوران بلوغ، اختلاف‌نظری هست که والدین و بزرگ‌ترها درباره حدوحدود و حریم‌خصوصی نوجوان دارند به‌ویژه حیطه‌ای که نوجوان می‌تواند در آن تصمیم‌گیری کند. والدین هنوز نوجوان را به‌عنوان کودک در نظر می‌گیرند و در مورد صحت و سالم بودن تصمیماتش در شک‌وتردید هستند؛ از طرفی خود نوجوان در تصمیمات و  کارهایی که انجام می‌دهد در تزلزل است، همین باعث می‌شود که والدین هم این تصمیمات و عملکردها را باور نداشته باشند و نگران باشند که مبادا آسیبی متوجه نوجوان شود.

از طرف دیگر به‌دلیل گرایشی که نوجوان نسبت به دیگر همسن‌وسالان خود دارد، مهم‌ترین منبع تاییدش را در همسالانش جست‌وجو می‌کند. با اینکه تا پیش از این دوره این نقش را والدین برعهده داشتند، ولی حالا تایید والدین به کمترین میزان خود تنزل پیدا می‌کند و نوجوان منبع تقویت و تایید خودش را در گروه همسالان خود با همان خطاها و تعارضات مشابه پیدا می‌کند.

این فرآیند باعث می‌شود که والدین نتوانند راجع به عملکرد نوجوان به یقین برسند و او را به حال خود رها کنند. بنابراین میزان آزادی و فضایی که نوجوان باید برای خودش داشته باشد محدود می‌شود؛ منظورم فضای مستقلی است که نوجوان بتواند در آن به‌تنهایی تصمیم بگیرد، روابط خود را تعیین کند، راجع به نحوه پوشش خود به سبک‌وسیاق موردپسندش برسد یا مثلا راجع به آرایش مو، تعاملات اجتماعی، ساعت ورود و خروج به منزل و میزان حضور در فضای مجازی و .. اینها موضوعاتی است که به‌طور کلی محل اختلاف‌نظر و سلیقه والدین و نوجوان می‌شوند.

گسترش ظرفیت‌های شناختی و رشد تفکر انتزاعی و همینطور رشد قابل توجه آرمان‌خواهی و ایده‌آل‌طلبی در نوجوان، باعث می‌شود نه‌تنها منتقد و معترض والدین خود باشد بلکه منتقد و معترض مراجع قدرت هم می‌شود. با این همه این ویژگی تهدید محسوب نمی‌شود. به‌طوری که اگر با شناخت روحیات نوجوان و احترام گذاشتن به ظرفیت‌های جدیدی که در آنها ظاهر شده همراه باشد، می‌تواند زمینه همدلی و تعامل با بزرگسالان را فراهم کند؛ چه در نقش والدین، چه در نقش مسئولان مدرسه و چه در نقش سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیرندگان جامعه

البته اگر بخواهیم انصاف را رعایت کنیم هم باید به نوجوان حق بدهیم که با توجه به دریافت‌ها و ادراکات جدیدش از زندگی و دنیای پیرامونش، این تمایل را داشته باشد که بتواند به‌طور مستقل تصمیماتی برای خود بگیرد و انتخاب‌هایش را دنبال کند. در واقع این موضع نوجوان است، اما از طرف دیگر اگر بخواهیم از موضع والدین به این موضوع نگاه کنیم والدین هم با توجه به اینکه می‌دانند نوجوانشان هنوز تجربه حضور در سختی‌ها را ندارد و با آسیب‌ها روبه‌رو نشده و درکی از آسیب‌ها ندارد و ممکن است به‌دلیل تصمیماتی که به‌واسطه بی‌تجربگی و هیجان‌زدگی می‌گیرد، گاهی اوقات نمی‌تواند خویشتنداری کند و ورودهای نابهنگام در موضوعات نوجوان دارد. این به معنی به‌رسمیت نشناختن فضای تصمیم‌گیری نوجوان و استقلال او است که می‌تواند فضای بین نوجوان و والدینش را تیره‌وتار کند و رابطه عاطفی  را سست کند. در حالی که مهم‌ترین رشته اتصال والدین به فرزندان همان عواطفی است که آنها را به هم پیوند می‌دهد و اگر این روابط عاطفی کمتر شود نوجوان طبیعتا بیشتر در معرض آسیب‌ها قرار می‌گیرد؛ آسیب‌هایی که هنوز قدرت و توان مقابله با آنها را ندارد.

بنابراین به‌نظر می‌رسد که تقویت روابط عاطفی بین والدین و فرزندان به‌خصوص در دوران نوجوانی می‌تواند به‌عنوان عامل محافظتی برای او عمل کند و نوجوان را در گروه همسالانش غرق نکند.

  • در دو سال اخیر که مدارس حضوری تعطیل بود و آموزش‌ها در بستر اینترنت صورت گرفت و ارتباطات اجتماعی بسیار محدود شد؛ از طرفی حضور در فضای مجازی برای دانش‌آموزان‌ بسیار بیشتر شد، چه فرصت‌ها و‌ آسیبهایی برای نوجوان بوجود آمد؟

در دوران اخیر که با پاندمی کرونا درگیر بودیم به‌دلیل روی آوردن به سمت آموزش‌های مجازی و بسترهای آنلاین، حضور نوجوان در فضای مجازی به‌نوعی اجتناب‌ناپذیر بوده است. پیش از این  دسترسی بچه‌ها به گوشی‌های هوشمند در مقطع سنی خاصی محدود می‌شد، اما حالا شرایط تغییر کرده و بچه‌های دبستانی هم برای اینکه بتوانند در کلاس مجازی حاضر شوند و درس را از معلم بگیرند و تکالیف‌شان را پیش ببرند، نیاز به حضور در فضای مجازی دارند. به‌عبارتی کل نظام آموزشی در یک گوشی هوشمند یا تبلت خلاصه شده است.

از طرفی در فضای مجازی محتوای درست‌ونادرست به‌هم وصل است و قدرت تشخیص برای ما به‌عنوان بزرگسالان نیز بسیار دشوار است. به‌علاوه انتشار شایعات هم در همین کانال اتفاق می‌افتد و در فضای مجازی نمی‌توان اخبار درست و جعلی و دستکاری شده را از هم تمیز داد. در این فضا افرادی که اهداف مغرضانه‌ای دارند می‌توانند سوءاستفاده‌های مدنظر خود را انجام دهند.  لذا  چالش‌های والدین و در نهایت چالش‌های نظام آموزشی در امر تربیت و پرورش فرزندان به‌مراتب بیشتر شده است.

بنابراین کاری که در حال‌حاضر ضرورت دارد و شاید تا همین الان هم برای ارتقایش دیر شده، ارتقای سواد رسانه‌ای است. سواد رسانه‌ای یعنی آموزش نحوه استفاده درست از فضای مجازی و آسیب‌هایی که در فضای مجازی می‌تواند اتفاق بیفتد.

اختصاصی شدن آموزش به تناسب نیاز و بهره‌مندی، یکی از فرصت‌های بسیار نابی است که در آموزش مجازی فراهم شد. در آموزش مجازی، فرد به‌عنوان شخصیت حقیقی دیده شد نه به‌عنوان جزئی از کلاس؛ این فرصت می‌تواند یکی از ایده‌آل‌های نظام آموزشی باشد که هر فرد بر اساس پتانسیل‌های خودش و حوصله‌اش رشد کند و با بحث آموزش پیش برود

در فضای مجازی آدم‌ها چهره‌هایشان عوض می‌شود و با اختفای هویت می‌توانند آسیب‌ها و دام‌های زیادی را برای کاربران پهن کنند. در این فضا، نوجوانان تجربه و دانش محدودی دارند و طعمه مطلوبی برای شکارچیان فضای مجازی محسوب می‌شوند. آموزش سواد رسانه‌ای باید به‌عنوان یکی از سرفصل‌های مدارس تعریف شود؛ کاری که هنوز انجام نشده است.

بنابراین مهارت‌هایی که یک کاربر برای ورود به فضای مجازی نیاز دارد و به اصطلاح شناخت جوی که در آن قرار می‌گیرد با توجه به اینکه آموزش رسمی در این فضا انجام می‌شود، بسیار مهم است. نظام آموزشی ما ناگزیر به استفاده از فضای مجازی برای ارایه آموزش‌هاست؛ البته این فضا برای کودک‌ونوجوان بسیار جذاب است زیرا جایی است که با سلیقه و انتخاب خودش، فضا را پیش می‌برد. وقتی خسته شود بلند می‌شود و  استراحت می‌کند بدون اینکه در قیدوبند فضای واقعی کلاس و اجازه معلم باشد. این شرایط برای دانش‌آموز دلخواه است ولی از لحاظ آموزش‌پذیری و تربیت‌پذیری کودک‌و‌نوجوان°با شکاف‌هایی همراه است و می‌تواند آسیب‌هایی را به‌دنبال داشته باشد.

بحث پاندمی به‌صورت ناگهانی اتفاق افتاد و فرصتی برای تعریف زیرساخت‌های مناسب این موضوع وجود نداشت و از این فرصت‌ها کمترین بهره‌برداری شده است. مدرسه مجازی قطعا به همراه فرصت‌هایی هم هست؛ همین‌ که آنها در یک فضای اختصاصی قرار می‌گیرند به‌جای اینکه در یک گروه باشند و بدون اینکه خودشان را با دیگران هماهنگ کنند، یک فرصت تلقی می‌شود.

به بیان دیگر اختصاصی شدن آموزش به تناسب نیاز و بهره‌مندی، یکی از فرصت‌های بسیار نابی است که در آموزش مجازی فراهم شد. در آموزش مجازی، فرد به‌عنوان شخصیت حقیقی دیده شد نه به‌عنوان جزئی از کلاس؛ این فرصت می‌تواند یکی از ایده‌آل‌های نظام آموزشی باشد که هر فرد بر اساس پتانسیل‌های خودش و حوصله‌اش رشد کند و با بحث آموزش پیش برود.

یکی دیگر از فرصت‌های آموزش مجازی، همراهی و تعامل بیشتر بچه‌ها با والدین در بحث آموزش بود که هم چالش‌هایی را به‌دنبال داشت و هم در زمینه‌هایی ارتباطات نزدیک و صمیمانه‌تری را برای والدین فراهم کرد تا آنها بیشتر با روحیات فرزندان خود آشنا شدند.

کاری که در حال حاضر ضرورت دارد و شاید تا همین الان هم برای ارتقایش دیر شده، ارتقای سواد رسانه‌ای است. سواد رسانه‌ای یعنی آموزش نحوه استفاده درست از فضای مجازی و آسیب‌هایی که در فضای مجازی می‌تواند اتفاق بیفتد. در فضای مجازی آدم‌ها چهره‌هایشان عوض می‌شود و با اختفای هویت می‌توانند آسیب‌ها و دام‌های زیادی را برای کاربران پهن کنند. در این فضا نوجوانان تجربه و دانش محدودی دارند و طعمه مطلوبی برای شکارچیان فضای مجازی محسوب می‌شوند. آموزش سواد رسانه‌ای باید به‌عنوان یکی از سرفصل‌های مدارس تعریف شود؛ کاری که هنوز انجام نشده است

از آسیب‌های این موضوع هم نمی‌توان چشم‌پوشی کرد؛ دسترسی نامحدود به اطلاعات یکی از نقص‌های آموزش مجازی است. اطلاعاتی که تا پیش از این در اختیار نوجوان نبود ولی حالا می‌تواند به‌عنوان سوژه ذهنی آنها تلقی شود و حتی پیگیری آن برایشان مشغله ذهنی ایجاد کند.

نوجوان در حال بازنگری نظام ارزشی و برانداز کردن هنجارهای اجتماعی است که از والدین به او رسیده است

حضور در شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام که بر پایه تبلیغات استوار است و تماشای کاربرانی که از طریق نمایش خود و زندگی‌شان درآمدهای هنگفتی کسب می‌کنند هم آسیب تلقی می‌شود در حالی که این تصاویر شیک و فانتزی صرفا نوعی از کسب‌وکار است و ظاهر زندگی این افراد با رنگ‌ولعاب فراوان در ویترین فضای مجازی قرار گرفته است،  اما کودک و نوجوان یا حتی بزرگسالانی که از پختگی فکری برخوردار نیستند و فاقد تحلیل مسائل بوده و اغلب اطلاعات را از ظواهر امر به‌دست می‌آورند، با مشاهده این الگوهای اینستاگرامی نوعی درگیری ذهنی حاشیه‌ای برایشان ایجاد و احساس درونی ارزشمند بودن نسبت به خودشان کم می‌شود.

  • به‌طور کلی بیشترین چالش نوجوان و خانواده‌ها درباره بلوغ در چه موضوعاتی است ؟

نوجوان به‌دنبال هویت‌خواهی است و می‌خواهد به تعریفی از خود برسد؛ نسبت به خود و دنیای اطرافش. او می‌خواهد ببیند چه چیزهایی برایش ارزشمندتر است؛ نوجوان در حال بازنگری نظام ارزشی و برانداز کردن هنجارهای اجتماعی است که از والدین به او رسیده است. برخی از نوجوانان در این بازه سنی به یک خانه تکانی و بازنگری در تمام محتویات ذهنی، باورها و ارزش‌هایش می‌پردازند که بخشی از فرآیند هویت‌یابی است و در واقع باعث رشد می‌شود.

در صورتی که خانواده در این دوران گذار حامی نوجوان باشد و مداخله ناموثری را انجام ندهد، این فرآیند می‌تواند پایان‌بندی بسیار خوبی داشته باشد. یعنی استقلال او را به رسمیت بشناسد، با او همدلی داشته باشد، به تصمیم‌هایش به دیده احترام نگاه کند و در صورت نیاز اظهارنظر داشته باشد. در این صورت است که نوجوان به نقطه‌ای می‌رسد که می‌تواند بگوید چه مسیری برای آینده انتخاب کرده و در ساختار جامعه به کجا می‌خواهد برسد.در فرآیند هویت‌یابی، فرد به چهارچوب و نظامی می‌رسد که اگر درست طی نشود افرادی به جامعه تحویل داده می‌شوند که خاکستری هستند و تکلیف‌شان با زندگی مشخص نیست.

  • دبیرکل اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان اخیرا اعلام کرد ۳۲ درصد دانش‌آموزان در معرض خطر و ۵ درصد در محدوده پرخطر و یکدرصد نیاز به فوریتهای اجتماعی دارند؛ این آسیب‌ها چیست و چه راهکاری برای کاهش آنها باید ارایه داد؟

این آمار بسیار نگران‌کننده است؛ اینکه 32 درصد دانش‌آموزان در معرض خطر قرار دارند، حاکی از این است که زنگ هشدار باید به صدا دربیاید و نظام آموزشی باید تجدیدنظری در روند کار داشته باشد و از طرفی هم لازم است کانون‌های خطر شناسایی شود.

این هشدار را باید داد که ارتباط عاطفی بین والدین و فرزندان به‌ویژه تحکیم آن در دوران نوجوانی بسیار مهم است. البته این ارتباط باید از دوره کودکی پایه‌ریزی شده باشد. ما باید دقت داشته باشیم که نوجوان پذیرای رابطه تصنعی و ساختگی نخواهد بود. به‌همین دلیل الگویی که نوجوان انتخاب می‌کند می‌تواند واکنشی نسبت به رابطه‌اش با خانواده باشد

در سیستم آموزشی ما، شاهد بوده‌ایم که آزمون‌وخطاهای بسیاری انجام شده در حالی که فضای آموزش‌وپرورش با جامعه بسیار وسیعی که در بر می‌گیرد، فضای آزمون‌وخطا نیست. چندین سال در کشور ما امور تربیتی تعریف شده بود؛ ساختار امور تربیتی بعد از چند سال حذف و مجدد گذاشته شد. یا مثلا درسی به‌عنوان مهارت‌های زندگی مدتی در مدارس تدریس می‌شد و حالا با چه کیفیتی بود بحث جداگانه‌ای دارد؛ الان من دقیق اطلاع ندارم چنین محتوایی در آموزش‌وپرورش وجود دارد یا نه؟ اما به‌طور کلی اینکه آموزش مهارت‌های زندگی مثل تاریخ، جغرافیا و فیزیک به‌عنوان یک سیلابس درسی و محتوای آموزشی در نظر گرفته شود و صرفا مفاهیمی مثل تفکر انتقادی، مهارت تصمیم‌گیری و ارتباط موثر در کلاس گفته شود و از آن عبور کنند، قطعا فراگیری و درونی‌سازی در امر مهارت‌های زندگی اتفاق نمی‌افتد.

مهارت‌های زندگی باید قبل از دانش‌آموز، به مربیان و معلمین آموزش داده شود تا آنها در همه تعاملات خود با دانش‌آموزان این مهارت‌ها را انتقال دهند؛ در کلام‌شان، نگرش‌شان، آموزش‌هایشان،  واکنش‌هایشان و در نوع مواجهه در موقعیت‌های مختلف

مهارت‌های زندگی باید قبل از دانش‌آموز، به مربیان و معلمین آموزش داده شود تا آنها در همه تعاملات خود با دانش‌آموزان این مهارت‌ها را انتقال دهند؛ در کلام‌شان، نگرش‌شان، آموزش‌هایشان،  واکنش‌هایشان و در نوع مواجهه در موقعیت‌های مختلف.یکی از آسیب‌هایی که در جامعه ما متوجه نوجوان می‌شود، متاسفانه مصرف مواد صنعتی است که به‌سادگی در دسترس نوجوان قرار دارد و حتی در فضای مجازی هم تبلیغات و اطلاع‌رسانی درباره آنها انجام می‌شود.بهترین راهکار مقابله و پیشگیری از آسیب‌ها در وهله اول همان ارتقای سواد رسانه‌ای است و در کنارش تقویت ارتباط بین والدین و فرزندان و به‌رسمیت شناختن استقلال‌طلبی نوجوانان.

  • درباره نوجوان و نیاز به الگوسازی هم کمی توضیح دهید. این الگوسازی در کجا باید صورت بگیرد و اینکه کشور ما در این زمینه چطور بوده است؟

کودک و نوجوان از طریق الگوپذیری از چهره‌های محبوبش یاد می‌گیرد که چطور رفتار کند. در بحث الگوسازی اگر خانواده منسجم و سازمان‌یافته باشد و والدین در نقش خود به‌صورت سالم و قوی ظاهر شده باشند، قطعا یکی از الگوهای نوجوان، والدین او هستند، اما  اگر شکاف عمیقی بین نوجوان و خانواده وجود داشته باشد، این خطر وجود دارد که نوجوان الگوهایی مخالف و متضاد والدین خود را انتخاب کند. مثلا اگر از نظر اعتقادی، خانواده مذهبی باشد و این تضاد و شکاف وجود داشته باشد، الگوی نوجوان یک چهره غیرمذهبی می‌شود. یا اگر خانواده به‌شدت مدعی اخلاقیات باشد چه‌بسا نوجوان در انتخاب الگوی خود سراغ چهره‌های غیراخلاقی می‌رود.

بنابراین، این هشدار را باید داد که ارتباط عاطفی بین والدین و فرزندان به‌ویژه تحکیم آن در دوران نوجوانی بسیار مهم است. البته این ارتباط باید از دوره کودکی پایه‌ریزی شده باشد. ما باید دقت داشته باشیم که نوجوان پذیرای رابطه تصنعی و ساختگی نخواهد بود. به‌همین دلیل الگویی که نوجوان انتخاب می‌کند می‌تواند واکنشی نسبت به رابطه‌اش با خانواده باشد.

از سوی دیگر این الگو می‌تواند از چهره‌های محبوب و معروف ورزشی، سینمایی، موسیقی، اقتصادی و .. باشد. البته ما در کشور متاسفانه در موضوع الگوسازی بسیار ضعیف عمل کردیم و چهره‌هایی که مناسب الگو شدن بوده‌اند کمتر در میان محبوب‌ترین‌های نوجوانان به‌چشم می‌خورند و این در حالی است که فلان گروه موسیقی آمریکایی یا کره‌ای محبوبیت فوق‌العاده‌ای پیدا کرده است. این کم‌کاری در الگوسازی به‌نظر من به این دلیل است که هنجارهای اجتماعی و گفتمان حاکم بر ارزش‌هایی تمرکز کرده که این ارزش‌ها از طرف نوجوانان کمتر مورد پذیرش قرار می‌گیرد و به‌نظر می‌رسد در این زمینه ما دچار ضعف هستیم و در بسیاری از زمینه‌ها، فرصت‌های گرانبهایی که می‌توانیم به‌واسطه آن نوجوان را به سمت رشدوتعالی سوق دهیم را از دست داده‌ایم.

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 11 میانگین: 4.3]

نظرات (۵۰)

  1. ساراخسروی
    ۱۴۰۰-۱۰-۲۸

    ما ب عنوان یک انسان،ب عنوان یک بزرگتر تاثیری خیلی زیادی روی تربیت و زاویه دید افراد ب جهان و جامعه داریم..
    ب جای اینکه مدام سرزنش کنیم،مدام از تربیت دیگران ایراد بگیریم ،مدام تنبیه کنیم ای کاش یاد بگیریم خودمونو تغییر بدیم ک بتونیم در هر نقشی ک هستیم(مادر،خواهر،معلم و …)بعنوان الگوی افراد بخصوص کوچک تر ها باشیم.
    تفاوت هارو بپذیریم و درست رفتار کردن و بهشون تحمیل نکنیم بلکه یاد بدیم

  2. طاهره رجبعلیان
    ۱۴۰۰-۱۰-۲۸

    یکی از تجربه های دردناک زندگی این است که فردی دلبسته آدم خاکستری شود
    آدم خاکستری همیشه تو را در وضعیت تعلیق نگاه میدارند نه به تو دل میدهند و نه میگذارند از آنها دل بکنی این ها خواسته یا ناخواسته تمام خون عاطفی ات را می مکند و برای مرده ات فاتحه ای نمی خوانند
    وای به روزی که این آدم ها شریک زندگیت باشند
    پس بیایید بیاموزیم انسانهای خاکستری تحویل جامعه ندهیم

  3. پیرحیاتی
    ۱۴۰۰-۱۰-۲۷

    ما چون در دوره‌ی گذار از سنت به مدرنیته هستیم بسیاری از ارزش‌ها توسط نوجوانان مورد تردید قرار گرفته‌اند.
    نوجوانان امروزه نیازمند نگاه همدلانه هستند تا کاملا درک شوند و بعد بتوان آن‌ها را در گرفتن تصمیم درست راهنمایی کرد.

  4. محمد مهدی یازرلو
    ۱۴۰۰-۱۰-۲۷

    متاسفانه همیشه انتقاد های زیادی نسبت به برخورد با نوجوانان و همچنین نحوه ایجاد دروس و در نهایت برخورد معلمان و کادر آموزشی وجود داشته.
    افرادی که در گروه برنامه ریزی درسی برای مدارس عضو هستند قطعا در این کار متخصص ‌اند و تجربه ای هم دارند توی این کار اما یکی از مهمترین کار هایی که اغلب به درستی انجام نمیشه نحوه‌ی اجرا و تدریس این مطالب است. هرچند که حتی در طرز برخورد بعضی معلمان با دانش آموزان هم حرف و حدیث زیاد است. البته تقدیر و تشکر از معلمان شایسته هم جای خودش رو داره.

  5. شقايق خادمي
    ۱۴۰۰-۱۰-۲۷

    ضمن عرض خسته نباشید خدمت شما
    باتوجه به مطالب عبور نوجوان از این مرحله بسیار چالش برانگیزتلقی میشود در این دوره بهتر است والدین نقش پررنگ تر وصحیح تری ایفاکنند
    و در چارچوب قانون و مقررات شخصی و جامعه فرزندرشد کند
    و در این دوران کودک به دلیل اختلاف سن دچار تعارضات گوناگون با والدین میشود والدین باید در این تعارضات دنبال برنده نباشن هدف و تمرکز انان روی شکل گیری شخصیت و اینده فرزندان باشد.

  6. افسانه شیبانی
    ۱۴۰۰-۱۰-۲۷

    با عرض سلام و درود .
    به نظر من دوره نوجوانی دوره بسیار حساس است که نوجوانان بیشتر دنبال استقلال هستند و بیشترین درگیری را در این برهه با خانواده دارن و به دوست و محیط بیرون بیشتر رجوع میکنند که بسیار خطرناک و ممکن است اشتباهات جبران ناپذیری در پی داشته باشد که خانواده ها در این دوره بهتر است به فرزندشان توجه بیشتر کنند و اگر در عقاید یا نظر با او مخالف هستند با ملایمت و منطقی و به دور از پرخاشگری با او صحبتت کنند و محیطی صمیمی و دوستانه در خانه ایجاد کنند .

  7. F.Shahcheragh
    ۱۴۰۰-۱۰-۲۶

    سلام.
    دوران نوجوانی دوران تغییرات در رفتار و شخصیت فرزندان است و دلیل این تغییر در رفتار ها مربوط به رشد فکری و تمایل بیشتر نوجوانان به شناختن هویت خود و دوری گزینی از والدین به منظور تعریف شخصیت خود به عنوان یک فرد مستقل بزرگسال است.

    نوجوانان در این دوران تمایل دارند تا محیط اطراف خود را بهتر بشناسند و کشف کنند و از والدین خود فاصله بگیرند. همین امر باعث ایجاد نگرانی در والدین می شود که دلیل آن عدم آگاهی والدین از نحوه تعامل متفاوت با فرزندشان در این دوران است.

    والدین توقع دارند تا فرزندانشان همانند دوران کودکی به آن ها وابسته و متکی باشد. این در حالی است که نوجوانان در حال سپری کردن یک دوره بسیار حساس هستند و نمی توانند طبق میل والدین رفتار کنند بلکه نیاز دارند از خود درک بهتری پیدا کنند و به یک هویت شخصی خاص دست یابند.

    نوجوانان در این دوره با فاصله گرفتن از والدین خود در واقع می خواهند به آن ها نشان دهند که دیگر بزرگ شده اند. در این مقطع زمانی آنها بیشتر به پیوستن به گروه های هم و سن و سالان خود علاقه دارند.

    احساس تعلق به یک گروه خاص در شکل گیری هویت آن ها نقش مهمی دارد. در واقع گرایش نوجوانان در این مقطع به گذراندن اوقات بیشتر با هم سن و سالان خود یک امر کاملا طبیعی است و والدین بهتر است به جای نگرانی های بی مورد نحوه کنترل غیر مستقیم آنها را آموزش ببینند

  8. کوثر درویش خادم
    ۱۴۰۰-۱۰-۲۶

    با عرض سلام .
    دوره نوجوانی دوره بسیار حساس است که افراد بیشتر دنبال استقلال و توجه هستند . دوره نوجوانی دوره بسیار حساسی است که هم می تواند مفید عالی باشد هم میتواند مخرب و باعث اتفاقات جبران ناپذیر باشد . در این دوره خانواده ها کاری که باید انجام دهند اینکه به فرزندشان توجه بسیار کنند از او تعریف کنند و به او اعتماد به نفس بدهند به تصمیم ها و عقاید آنها احترام بذارند و در صورت نیاز با ملایمت با آنها برخورد کنند و….
    در سن نوجوانی فرزندان خیلی غرور دارند و والدین باید حواسشان باشد در برخورد و رفتارشان چرا که کوچکترین چیزی که غرور آنها را تحریک کند می تواند اثرات جبران ناپذیر و مخرب برای نوجوانان داشته باشد.

  9. فاطمه سلطانعلیان
    ۱۴۰۰-۱۰-۲۶

    با سلام.
    نوجوانی خیلی سن حساسیه، در این دوره احساسات درهم زیادی هست که اگر به درستی این مرحله رد نشه فرد دچار مشکل میشه.
    فرد در نوجوانی به شدت استقلال طلب و والدین باید در کنار راهنمایی و آگاهی دادن به فرزندانشون مانع استقلالشون در تصمیم گیری نباشن، درک کنن و سعی کنن روابط دوستانه ای برقرار کنن تا بتونن راهنماییشون کنن.
    بیشترین خطر هم در فضای مجازی چون اگاهی درستی ازش هنوز ندارن، دنبال یک الگو هستن، همینطور نگران افکار همسالاشون نسبت بهشون هستن که والدین باید سواد رسانه ایشون رو بالا ببرن و به نوجوان کمک کنن.

  10. لیلی فولادیان
    ۱۴۰۰-۱۰-۲۶

    باسلام
    بنظرم نوجوانی یکی از پر چالش ترین دوره های زندگی آدمی است و چون بزرگسالان به اشتباه فکر میکنند که فرد بزرگ شده و از او توقع دارند مانند سایر بزرگسالان رفتار کند. بنظرم در این دوره والدین باید کنار فرزندان باشند اما مانع استقلال آنها نشوند و همواره با رفتار خود نشان دهند که کنار فرزند خود هستند. احترام متقابل در این دوره بسیار مهم است و که والدین باید نشان دهند که به فرزند خود اعتماد دارند. موضوع دوست هم مهم است و والدین باید در مورد دوست های فرزندان اطلاع داشته باشند و بدانند که کیست چون تاثیر دوست در این مرحله از زندگی شاید از خانواده هم بیشتر است.

  11. یگانه ایرانبخش
    ۱۴۰۰-۱۰-۲۶

    باسلام
    از نظر سن نوجوانی سنی پر از هیجان
    و اختلاف نظرات است در این سن نوجوان اخلاف نظر شدیدی با والدین خودش دارد و بخاطر این اختلاف نطر مدام در حال دعوا و مشاجر هست و بخاطر این دعواها قدم ب قدم از والدین خود دور می شود ب مقدار زیادی ب دوستانش و هم سن خودش نزدیک می شود و باان ها احساس نزدیکی می کند و همین باعث می شود که از اونا بیشتر الگو بگیرد و حرف شنویی بهتری نسبت به والدینش داشته باشد
    در این سن ک فرزندان عاشق استقلال طلبی هستند و میخوان مستقل بودن خودشون‌نشون‌بدن و ثابت کنن ک حرف اونا و خواسته هایشان عملی می شود بهترین مفید ترین قدمی ک والدین می توان برای فرزندان خود بکنن این بجای کنترل کردن فرزند خود از اون حمایت کنید و به ان ها بفهمونید ک نزدیک ترین دوستش شما هستید همیشه حواستون بهش هست بهش نشون بدید ک بنظرش اهمیت میدید انتخاباتش مهمه اما شما اینجا هستید تا به اون کمک کنید بهترین راه بهش نشون بدید

  12. ساراخسروی نژاد
    ۱۴۰۰-۱۰-۲۵

    شخص در دوره نوجوانی طبق گفته خودتون ب شدت استقلال طلب هست..و اقتضای سنش میل ب توجه و خودنمایی رو درش ب وجود میاره..موضوعی ک هست نباید بااین استقلال طلبی و میل ب توجه خیلی مقابله بشه و سعی در سرکوبشون نداشته باشیم تا این دوره ب طور طبیعی طی بشه..
    ممنون از مطالب مفیدتون🌷🌷

  13. فاطمه سبحانی
    ۱۴۰۰-۱۰-۲۵

    باعرض سلام و تشکر از مطالب مفید و آموزنده
    من فکر می کنم اولین قدم برای داشتن رابطه ی سالم بانوجوان آگاهی و شناخت است.شناخت والدین از خود و از نوجوان خود و درنظر گرفتن تفاوتها و آگاهی براین موضوع که نوجوان در مرحله ی ورود به جوانی بیش از هرچیزی نیازمند استقلال است، باتفکرخود و استدلال های خود دنیا رامی بیند و اصطلاحاً به موضوعات به صورت طولی نگاه می‌کند(یعنی فقط چیزی راکه می خواهد دنبال می کند و گاهاً خودخواهانه روی حرف خود پافشاری می کند) . اگر والدین هم بخواهند به این صورت به نوجوان نگاه کنند و از تأثیر اجتماع، هم سالان و دوره ی زندگی و عصر حاضر غافل شوند قطعاً نوجوان ما دوره ی درستی را نمی گذراند و با عدم استقلال و عزت نفس وارد دوره ی جوانی می شود، برای مثال اکثر والدین نوجوانی مطیع را می پسندند، از نوجوان انتظار دارند درخانه بله قربان گو باشد و در اجتماع از نظر خود دفاع کند و قدرت نه گفتن داشته باشد
    با اندکی تفکر به این مسئله متوجه خواهیم شد که نوجوان هم مانند کودک نیازبه محبت و توجه دارد ولی میزان و نوع این توجه متفاوت است و نباید حالت کنترل گری داشته باشد.اگر این نکات رادرنظر نذاشته باشیم انسان های خاکستری با عزت نفس پایین را پرورش می دهیم که همیشه فکرمی کنند کافی نیستند، مقصر هستندو….
    ضمن تشکر از شما به دوستان محترم برای شناخت خود و احوالات دیگران مطالعه ی کتاب شفای زندگی را پیشنهاد می کنم

  14. فاطمه انوری
    ۱۴۰۰-۱۰-۱۵

    افراد در نوجوانی به دنبال استقلال هستند در سن نوجوانی والدین با فرزندان خود درگیری بیشتری دارند به همین خاطره زمان بیشتری را صرف دوستان و محیط بیرون میکنند .خانواده باید با احترام به خواسته و نیاز نوجوانان درک بیشتری از شرایط حساس آنها داشته باشند.

  15. سمانه زینعلیان
    ۱۴۰۰-۱۰-۱۴

    سلام وقت بخیر پدر و مادرها به این دلیل نمی توانند با فرزندان نوجوان خود روابط صمیمانه برقرار کنند که آنان را با زمان نوجوانی خود مقایسه می کنند و انتظار دارند مانند فرزندان آن زمان رفتار کنند، حال آنکه خودشان در آن ایام با والدین خود در تضاد بودند و همین مشکل را داشتند.
    این اختلاف سلیقه که در بسیاری از خانواده ها به چشم می خورد، اغلب به کشمکش و تعارض بین والدین و فرزندان منجر می شود. چون پدر و مادر سعی می کنند خواسته فرزند خود را نادیده بگیرند و عقیده خود را به او تحمیل کنند و نوجوان هم به هر طریقی مقاومت می کند برای آنکه دوست دارد به خاطر دل خودش زندگی کند و سلیقه، اعتقادات و ارزش های خود را به کار ببندد. به همین دلیل نافرمانی می کند و تعارض به وجود می آورد.

  16. عالیه یوسفی
    ۱۴۰۰-۱۰-۱۳

    سلام
    خانواده ها باید با نوجوانان ارتباط عاطفی داشته باشند و در فرایند هویت یابی نوجوان به چهارچوب و نظامی روشن برسند اما اگر این فرآیند درست‌ طی نشود افرادی به جامعه تحویل داده می شود که بی احساس هستند و هدفشان در زندگی مشخص نیست.رشد آرمان خواهی و ایده ال طلبی در نوجوانان باعث میشود که حالت انتقاد و اعتراض با والدین خود داشته باشند،که این ویژگی ها تهدید نیستند بلکه اگر با شناخت روحیات نوجوان و احترام گذاشتن به ظرفیت های جدید انها ظاهر شده باشند زمینه همدلی نوجوانان با بزرگسالان را فراهم میکند

  17. .سراج
    ۱۴۰۰-۱۰-۰۹

    با عرض سلام
    با توجه به اینکه استقلال طلبی بزرگترین خصیصه دوران نوجوانی محسوب میشود ولی این مساله در صورت پروش نادرست و نشان دادن مسیر غلط به بیراهه خواهد رفت
    در نسل های گذشته کودک و نوجوان از استقلال کمتری برخوردار بود زیرا خانواده او را مجاب به همکاری و تسلیم میکرد یک نوع پدرسالاری یا مادر سالاری
    ولی در حال حاضر با توجه به بالا امدن سواد اطلاعتی والدین کورکان تقریبا از دوره طفولیت با این واژه و رابطه آشنا میشوند استقلال کودک در زمینه مثبت بسیار عالیست اینکه بتواند مسولیت کارهایش را بعهده بگیرد از خودش مراقبت و محافظت کند در جامعه هدف و استقلال لازم را داشته باشد
    این امر در عصر حاضر با وجود سواد رسانه ای با دو راهبرد مثبت و منفی مواجه است اموزش در جهت درست به شکوفایی ذهن و استقلال فردی کودک کمک میکند ولی راهبرد های منفی سیاستی و اجتماعی شبکه و کانال های ارتباطی مخالف
    نیز کودک را از مسیر اموزشی خانواده و اصالتی ان خارج میکند

  18. Sogolmohamadi
    ۱۴۰۰-۱۰-۰۶

    همه انسان ها در تمامی دوران از زندگی نیاز به توجه و استقلال و فکری و..دارند.این مسئله خصوصا در دوران حساس نوجوانی شدیداً به چشم میخورد و والدین و معلمین و مربیان و حتی رسانه ها در این امر بی تاثیر نیستند…این تاثیر هم می‌تواند مثبت باشد هم منفی…دوره نوجوانی یکی از مهم ترین دوره هاست برای فرد ،دراین دوره نوجوان شروع میکند به کشف خود و دنیای اطرافش،بیشتر از همیشه نیاز به توجه و بها دادن از طرف خانواده دارند..خانواده در این دوران برای اینکه به آینده و اعتماد و عزت نفس فرزندانشان کمک کنند باید نه تنها آنها را محدود نکنند و دستور ندهند و سرکوب نکنند،بلکه با احترام گزاشتن به نظرات آنها ،عقاید و تصمیم فرزندانشان،به آنها بها بدهند و در صورت لزوم نظر خود را بیان کنند ،دست فرزندشان را باز بگذارند تا دراین دوره حساس که عاشق استقلالند خودشان برای آینده و هدف هایشان تصمیم بگیرند و با علاقه پیش بروند .اینگونه حداقل فرزندانی تحویل جامعه خواهند داد که تکلیفشان با خودشان و زندگی و هدف و آینده شأن مشخص است و دچار بلاتکلیفی یا شخصیت های خاکستری نیستند.البته درایت دوران حساس شبکه های مجازی و مربیان نیز بی تاثیر نیستند .با آموزش هایی که در این دوران به آنها میدهند هم روی آنها می‌توانند تاثیر مثبت داشته باشند هم منفی..دراین دوران خیلی سریع میتوان روی ذهن نوجوان تأثیر گزاشت ، پس مربیان و معلمان نیز با آموزش درست می‌توانند کمک زیادی به بهبود انتخاب هدف و زندگی نوجوانان داشته باشند.سک سری از نوجوانان که هنوز خیلی پخته نشدند به راحتی می‌توانند تحت تاثیر فضای مجازی قرار بگیرند،این فضایی که قطع به یقین نمیتوان گفت همه چیزش راست و صحیح است.و میتوان بالگو گرفتن یک مسیر اشتباه را بروند یا اینکه با دیدن ظواهر یک سری افراد دچار افسردگی بشنود و مقایسه کنند…

  19. زهرا خواجه
    ۱۴۰۰-۱۰-۰۴

    باسلام واحترام
    افراد در دوران نوجوانی به سمت استقلال و خودمحوری پیش میروند. والدین باید به استقلال فرزند احترام بگذارند و به فرزند خود یاداوری کنند که هرموقع لازم باشد به او کمک میکنند.نوجوانان با والدین خود درگیری های بیشتری دارند و ممکن است وقت کمتری با خانواده و زمان بیشتری را با دوستان بگذرانند.در این مرحله به ظاهر خود حساس هستند چون نمی خواهند مورد قضاوت همسالان خود قرار بگیرند.

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ورود به سایت

اگر می خواهید در وبسایت عضو شوید لطفاً از اینجا عضو شوید.

عضویت در سایت

[wc_reg_form_bbloomer]

در صورتی که قبلاً عضو شدید از اینجا وارد شوید.