همه افراد چه بزرگسال و چه نوجوان، دوست دارند در روابطشان آنچه را که میخواهند به دست آورند و به درجات مختلف به خواسته های خود برسند و در مواقعی که دچار تعارض و درگیری هستند، چه بسا برای دستیابی به هدف خود، به دستکاری عاطفی متوسل شوند. . وقتی احساسات مورد سواستفاده قرار میگیرد، حقیقت احساسات صادقانه ضایع می شود. به عنوان مثال، بر اساس تجربه قبلی، والدین ابراز ارادت واقعی نوجوان را رد میکنند و آن را دلیلی برای به دست آوردن آنچه که می خواهد، میدانند؛ و دلبستگی صادقانه نوجوان باور نمیشود.
از جمله پاسخهای مورد توافق والدین در برابر این سوال که دوست دارند نوجوانشان در خانه با آنها چگونه رفتار کند، این موارد است:
قابل قبول، محترمانه و قابل اعتماد. برای دستیابی به این هدف، والدین و نوجوان باید با یکدیگر به تعریف مشترکی از امور برسند. بنابراین، والدین باید راهنماییهای طبقه بندی شده خود را به کلامی موثر و قابل فهم ترجمه کنند. مثلا منظور ما از تمیز کردن اتاق این است که لباس ها مرتب در کشو ها چیده شده و یا آویزان شوند و لباسهای کثیف در محل مخصوص قرار بگیرند، نه اینکه آنها را جایی پنهان کنند.
به دلیل تنوع فرهنگ، شرایط، افراد و خانوادهها، مجموعه واحدی از روشهای مثبت فرزندپروری برای پرورش نوجوانان وجود ندارد که در هر شرایطی برای همه مفید باشد. با این حال هدف همه این شیوهها یکسان است و عبارت است از کمک به والدین در حفظ و نگهداری مراقبت آمیز و تأثیرگذار از نوجوان خود.
به راهبردهای زیر توجه کنید:
استفاده از زبان موثر: هنگام اعلام نیازها و خواستههای خود، در مورد رفتارها یا رویدادهای خاص صحبت کنید و از بیان نکات کلی خودداری کنید
با کشمکش مثل یک معاشرت برخورد کنید: وقتی با نوجوان خود اختلاف دارید، با او به عنوان یک دوست و نه یک مخالف رفتار کنید. درگیری لزوماً مبادلهای خصمانه نیست. به جای اینکه به درگیری به عنوان یک چالش برای اقتدار خود، یا به عنوان یک مسابقه برای پیروزی پاسخ دهید، با آن به عنوان فرصتی برای درک بهتر تفکر و احساس نوجوان خود رفتار کنید و درک بیشتری از او داشته باشید. سپس با این درک متقابل کامل، سعی کنید برخی از توافقات را شفاف کنید؛ شاید برای ایجاد تغییر، شاید نه.
درک تفاوتها: به جای انتقاد از تفاوتهای نوجوان با خود، در درک آنها کوشا باشید. بیشتر این تفاوتها برای نوجوان آزمایشی بوده و ماهیتی دائمی ندارند. نادیده گرفتن یا انتقاد از تفاوت، آن را فقط به سدی تبدیل میکند که میان والدین و نوجوان فاصله میاندازد.
همدلی کنید: سعی کنید با درک احساسات نوجوان خود، با کفشهای او قدم بزنید یعنی خود را جای او بگذارید.
معنای آنچه شما می گویید: اگر چیزی از نوجوان خود میخواهید، با نظارت کافی آن کار را دنبال کنید تا ببینید انجام میشود.
از تصحیح غیرارزشیابی استفاده کنید: رفتارهای نادرست نوجوان را نادیده بگیرید، اما شخصیت وی را قضاوت یا انتقاد نکنید. وقتی اصلاح والدین با انتقاد شخصی همراه باشد، تمایل نوجوان به قطع ارتباط است.
گوش شنوا داشته باشید: به نوجوان اجازه دهید درمورد آنچه برایش مهم است اظهارنظر کامل کند، خصوصاً در مواقعی که با شما مخالف یا ناراضی است. اگر سازش مشترکی انجام شود، پذیرفتن امتناع یا مخالفت والدین توسط نوجوانان میتواند برای او آسانتر شود.
گوش دادن در زمان مناسب: خودافشایی نوجوان بستگی به آمادگی روانی او دارد، پس وقتی نوبت به گوش دادن میرسد، والدین باید لحظه را غنیمت بشمارند.
ابراز نگرانی: از نگرانی سازنده برای کمک به نوجوان استفاده کنید تا یاد بگیرد که از قبل فکر کند.
فراهم کردن ساختار خانواده: سیستمی از خواستهها و محدودیتهایی را ایجاد کنید که مسئولیتپذیری را تقویت کرده و ایمنی مورد نیاز نوجوان را تأمین کند.
از صحبت کردن پشتیبانی کنید: از اظهارنظر و گفت و گو (حتی بحث و استدلال) استقبال کنید. نوجوانی که از صحبت با والدین طفره میرود بعید است که با دیگر بزرگسالان صحبت کند و حتی قادر به اعلام خواسته، تعیین محدودیت و اختلاف نظر با همسالان خود نیز باشد.
مسئولیتپذیری را بیاموزید: به نوجوان اجازه دهید درک کند که وقتی صحبت از آزادی است، همه انتخابها با عواقبی همراه است. با داشتن این انتخاب، مسئولیت شخصی آموزش داده میشود.
خود افشایی کنید: اجازه دهید که نوجوان شما را بشناسد تا بتواند از تجربه زندگی شما استفاده کند. تشابه ارتباطات، میتواند فرصتی برای خودافشایی باشد.
رفتار خود را الگویی برای نوجوان قرار دهید: والدین مدلهای اصلی را برای چگونگی رفتار در روابط ارائه میدهند. تعامل والدین با نوجوانان خود نمونه آموزندهای از رفتاری است که از نوجوان انتظار دارند.
سخن آخر
فرزندپروری یک فرآیند بسیار خلاقانه، بداهه و مدبرانه است. والدین باید روند تحول رشد و درک خود را به طور مداوم تنظیم کنند. والدین در نقاطی از این گذرگاه پیچیده احساس ضرر و زیان، توقف و گیر افتادن میکنند. گردهماییهای حمایتی والدین و پیشنهادات و ایدههای والدین دیگر، میتواند کمک کند که الهام بخش رویکردهای تازه و تقویت کننده قاطعیت باشد.
تیم ترجمه و تحقیق کلینیک روانشناسی جان زیبا
Comments (۴۸)
الهه اطوی
۱۴۰۰-۱۰-۲۶سلام ب نظرمن حساس ترین دوره زندگی یک فرد دوره نوجوانی دوره ای ک با وجود یک خطا یا اشتباه کوچیک میتونه خراب شه خیلی خوب و جامع درباره رفتار خانواده صحبت کردید ب نظر من ی نکته خیلی مهم این دوره احساساتی شدن بچه هاس ک وقتی یکی و میبینن سریع با یک نگاه فکر میکنن عاشق شدن و با خانوادشون بحث میکنن نکنته مهم اینه ک خانواده ها نباید یادشون بره خودشونم این دوران و گزروندن بچه ها رو درک کنن کمکشون کنن
فهیمه امینی
۱۴۰۰-۱۰-۲۶با سلام
با توجه به اهمیت بسیار زیاد دوره نوجوانی در زندگی هر فرد و اینکه هر یک از ما در مواجهه با این قشر قرار میگیریم مطالب فوق بسیار پر بار ، مفید و حایز اهمیت بود امیدوارم همه تلاش کنند و با بالا بردن آگاهی خود از طریق مطالعه برخورد صحیح و رفتار مناسب با نوجوانان را بیاموزند
ساراخسروی نژاد
۱۴۰۰-۱۰-۲۵دوره نوجوانی بسیار دوره حساسی در زندگی افراد محسوب میشه..لذا اطرافیان بابد این دوره مراعات شخص نوجوان رو بکنن و طبیعت رو در نظر بگیرن.
مواردی مثل استقلال طلبی و غرور نوجوان بسیار حائز اهمیت هست.
موارد خیلی مهمی ک در شکل گیری شخصیت نوجوان تاثیر خیلی زیادی داره.
مطالبتون بسیار عالی بود
استفاده کزدیم
سپاس🌷🌷🌷
سیده فاطمه شاهورانی
۱۴۰۰-۱۰-۲۱دوران نوجوانی دوران بسیار حساسی هست .دیگر روشهایی مانند غُر زدن، تنبیه کردن، نصیحت کردن برای رابطه با نوجوانان مؤثر نیست.اگر میخواهیم به نوجوان کمک کنیم هنگام صحبت با او از جملاتی مثل «درکت میکنم» بیشتر استفاده کنیم. به ایدهها، افکار و احساسات آن ها احترام بگذاریم.از دستور دادن پرهیز کنیم و خواسته هامون رو طوری دیگر بیان کنیم.وقتی بابت کمکی که به ما میکند از او تشکر کنیم، به او یاد میدهیم که قدرشناس باشد و محترمانه رفتار کند. حواسمان باشد پیامهایی جز به زبان محترمانه به نوجوان منتقل نکنیم.همهی ما به احساس عشق و محبت نیاز داریم. دوست داشته شدن، اعتماد به نفسمان را در روابط، محیط کار و زندگی بالا میبرد.نوجوان را تشویق کنیم از رسیدن به هدفش دست نکشد و راه دیگری را برای رسیدن به هدف امتحان کند. مقایسه نوجوان با هم سن و سالانش سبب سرخوردگی می شود،پس هیچ وقت مقایسه،سرزنش نکنیم.نظر خواستن از نوجوان سبب افزیش اعتماد به نفس میشود . از در دوستی و رفاقت باهاشون صحبت کنیم..برای درک درست و رفتار خوب و ایجاد رابطه ی صمیمی با نوجوان به مطالعه بیشتر ویک مشاور برای دریافت راهکارهای بهتر نیاز داریم ..
لیلی فولادیان
۱۴۰۰-۱۰-۲۵باسلام راجع به ارتباط با نوجوانان بنظرم اول باید راجعبه این مقطع زندگی آنها اطلاعات داشته باشیم و سعی کنیم هیچ چیز را به آنان تحمیل نکنیم و با عشق و محبت با آنها رفتار کنیم و بدانیم که آنها در این دوره با چالش های فراوانی روبرو هستند و ما باید کنار آنها باشیم نه مقابلشان. بنظرم اگر هم میخواهیم از کاری که میکنند انتقاد کنیم این انتقاد نباید به شخصیت آنها باشد بلکه عمل بد آنها باید مورد انتقاد قرار گیرد.
نرگس خاتون پورمحمدثانی
۱۴۰۰-۱۰-۱۳با سلام. به عقیده من، چون مرحله عبور از کودکی به بزرگسالی برای خود نوجوون هم سخته، به خاطر اینکه تو این سن تغییرات زیادی رخ می ده و به همین خاطر نوجوون دچار حالت گیجی، تردید، نگرانی و فقدان اعتماد به نفس میشود. نوجوون از لحاظ روحی هم دچار بیشترین تغییرات در حالات عاطفی شده و خشم شدید و عشق فراوون رو تجربه میکنه. مثلا، از نظر جسمی نوجوون به تکامل رسیده و نیروی جنسی شدیدی داره، به همین دلیله که اگر در این سنین کسی رو برای صحبت و گفتگو درباره مسایل خود نداشته باشه ممکنه دچار مشکلاتی بشه. از نظر هوش در فعالترین وضعیت ممکن قرار داره و به خوبی قادر به تجزیه و تحلیل انواع مسائله. به همین سبب، نوجوون شروع به بررسی رفتارها و نقطهنظرات والدین می کنه و با درک تغییرات بین تفکر خود و والدین مناقشات آغاز میشه. از طرفی، نوجوون تحت فشار بیشتری نسبت به گذشته از طرف محیط پیرامونش قرار میگیره و نیاز به حمایت والدین در این دوران بیشتر از هر وقت دیگر احساس میشه. بنابراین، این زمان بهترین موقع برای برقراری رابطهای با نوجوونه. نباید سرکشی اونو یک حمله به قدرت خودمون تلقی کنیم. اگه کنجکاویم که از امور او اطلاع داشته باشیم می تونیم ازش بخوایم که این مسائلو با ما درمیون بگذاره و از ما کمک بخواد. و از ما مشورت بخواد .
هانیه
۱۴۰۰-۱۰-۱۲نوجوانی یکی از مهم ترین مراحل زندگی هر فرد هستش چون دراین مرحله هویت تشکیل میشه.
یکی از مسائلی که بسیاری از نوجوان ها با اون درگیر هستن عدم درک از طرف والدین هستش.
خانواده ها باید با نیاز ها وخواسته های نوجوان خودشون آگاه باشن، وبه آن ها کمک کنن که با این مسائل کنار بیان
حسین
۱۴۰۰-۱۰-۱۱بانوجوان خودبطور محترمانه وباشرایط سنی وی وباکلام موثروقابل فهم به نوجوان تفهیم شودوبه یک جمع بندی واحدرسیدوبااستفاده ازجملات وکلماتی که تاثیر درروند پیشرفت نوجوان خواهدداشت استفاده شودویا درزمان تنش باید مثل یک دوست باآن رفتار نمودودرمورد کاری که ازنوجوان خواسته شده باید بانظارت دقیق پیگیری شودوبه سرانجام برسدواحساسات آن را درک کنیم
فاطمه سعیدیان
۱۴۰۰-۱۰-۰۵سلام و عرض احترام.
بنابراین باتوجه به مطالب ذکر شده و مطالعات انجام گرفته، میتوان گفت نظارت مستمر والدین بر فعالیت های روزمره نوجوانان، از طریق رابطه ی یاری بخشی که به موجب آن نوجوانان مشتاقانه اطلاعاتی را فاش میکنند، سازگاری مطلوب را پیش بینی میکند. این نوع نظارت علاوه بر اینکه از بزهکاری پیش گیری میکند، با پیامدهای مثبت دیگری مانند: بهبود عملکرد تحصیلی و سلامت روان شناختی ارتباط دارد.
مریم عبدالهی
۱۴۰۰-۱۰-۰۳سلام دوره نوجوانی یکی از مراحل مهم ومخصوصا بحرانی است. در این دوره نوجوان فکر میکند که بزرگ شده ومی تواند مستقل باشد اگر در این دوره خانواده کم کاری کند ممکن است نوجوان سراغ دوستان ناباب برود .دردر این دوره خانواده باید به نوجوان خود بیشتر از همیشخ اهمیت بدهد مثلا با او در مورد کار ها مشورت کند و اینکه اگر نوجوان مرتکب خطایی شد او را سرزنش نکند.
خدیجه عرب ساغری
۱۴۰۰-۱۰-۰۲سلام و عرض ادب
دوران نوجوانی یکی از مراحل بحرانی در زندگی هر فرد است که عبور کردن موفق از این مرحله بر سلامت روان و شخصیت فرد در دوران بزرگسالی نقش تعیین کننده ای دارد .هر چه خانواده آگاهی و درک بهتری از این دوره و چالش های آن داشته باشند ، بهتر می تواند بستر مناسب را برای شکل گیری شخصیتی قوی و سازنده در نوجوان خود فراهم کند .
مطالب این مقاله بسیار عالی و پر محتواست و من امتیاز ۲۰ می دهم .
فاطمه اسکندری
۱۴۰۰-۰۹-۳۰نوجوانی یکی از مراحل حساس زندگی است. والدین با گفتارها و رفتارهای سنجیده می توانند به نوجوان در گذر از این مرحله به جوانی کمک کنند. گاهی برخی از والدین ناآگاهانه با رفتارها و صحبت های نسنجیده باعث مشکلات زیادی برای نوجوان می شوند که در سراسر زندگی او تاثیرات منفی خود را نشان می دهد والدین اگر کمی روشن فکر باشند و خودشان را جای فرزند بگذارند و کمی اورا درک کنندو بعضی مواقع کمتر اورا نصحیت کنند میتوانند ارتباط بهتری با فرزندخودشان برقرار کنند
Hadiseh
۱۴۰۰-۰۹-۳۰سلام وقت بخیر
سن نوجوانی سن بسیار مهمی است چون نوجوان بر این باور رسیده است که دیگر بزرگ شده است و خودش میتواند به صورت مستقل عمل کند و به دنبال این است که دوستانی بدای خود پیدا کند که اوقاتتش را با او بگذراند اگر والدین دراین دوران با فرزند خود دوست نباشند یا با او با خشونت رفتار کنند احساس میکند که کسی اورا درک نمی کند و برای اینکه کسی هم دلی برای خود پیدا کند به دوستان خود پناه میبرد نوجوانی سن بسیار مهمی است چون اگر اعتماد به نفس خود را ازدست بدهند باعث عواقب جبران ناپذیری میشود
لیلی مظلومی
۱۴۰۰-۰۹-۳۰والدین با درک احساسات نوجوان به انتقال حس دوستی به او کمک می کنند. روابط بین والدین و بچه ها باید بر پایه احترام متقابل باشه اما براساس قوانین مشخص. یعنی صمیمیت رو نباید با هنجارشکنی و شکستن احترام اشتباه گرفت. محبت، مهمترین نیاز عاطفی و روانی کودک در محیط خانواده است. این کار به جذب نوجوان به سمت والدین کمک بزرگی می کنه. باید محیط خونه شاد و بدور از تشنج باشه تا نوجوان برای حضور خودشو تو خونه انگیزه داشته باشه. البته دوستان برای اون به لحاظ اقتضاء سنی بسیار با اهمیت هستند بنابراین نباید والدین از او به این خاطر ایراد بگیرند و بهتره همراه با او به شناخت دوستاش بپردازند. مثلا همراه با دوستاش به پیک نیک برند یا در محیطهای سالم مثل باشگاه قرار ملاقات بزارند.
محمد مهدی قادری
۱۴۰۰-۰۹-۲۹تمام محبت و رفتاری که پدر و مادر ها به کودکان و خصوصا نوجوان خود دارند بر رفتار عاطفی آنها تاثیر گذار بوده که شالوده ی رفتار و شخصیتشان در دوران بزرگسالی خواهد بود همچنین باعث میشود تا در روابط عاطفی و عاشقانه ای که در آینده خواهند داشت احساس امنیت کنند بنابراین باید در ابتدای امر محبت کردن صحیح را به آنها بیاموزیم .
محمدحسین ابراهیمیان
۱۴۰۰-۰۹-۲۹با سلام و درود
مطالب مفید و کاربردی بود اما بخوام من از مطالعات هم برای شما بگم بطور خلاصه
نوجوان بیشتر از هر سن دیگه ای در خانوداه نیاز به توجه دارد. وبه نظر من نوجوان پسر نیاز به شخصیت بخشی و احترام دارد و نوجوان دختر بیشتر نیاز به لطافت و توجه دارد و با درک این دو موضوع میتوانیم نوجوانانی علاقمند به جوامع بشری داشتهباشیم
leylimazloomi10203
۱۴۰۰-۰۹-۲۸به عقیده من، شفافیت ارتباط با نوجوان به این صورته که باید مطابق با سن نوجوان از او انتظار داشته باشیم. یا انتقال حرفها و نصیحتهای خودمون رو به صورت واضح و آشکار و شفاف انجام بدیم. بدون حاشیه و بدون موضع گیری.
بهاره احمدی
۱۴۰۰-۰۹-۲۸با سلام و عرض ادب
عشق ورزیدن و دوست داشتن نعمتیست که خداوند در وجود همه ی انسانها قرارداده محبت و رفتاری که والدین با فرزندانشون دارند میتونه تاثیر به سزایی تو روابط عاطفی و عاشقانه و ایندشون داشته باشه پس والدین موظفند که روش محبت کردن درست رو به فرزندانشون آموزش بدن که در والدین به نظرم ره های زیادی وجود داره برای ثابت کردن این عشق از کوچیک ترین چیز مثل درست کردن غذای مورد علاقه تا ساختن امنیت آینده غیر از این موارد والدین باید عشق و علاقه خودشون نسبت به فرزندشون رو به زبون بیاورند که راحت ترین روش نیز شناخته شده است .و همچنین دیدن و ارزش قائل شدن به نوجوان تاثیر به سزایی دارد.
Motahareh h.n
۱۴۰۰-۰۹-۲۷روشنفکر باشید
اگر میخواهید یک مکالمه سازنده با نوجوانتان داشته باشید، یک چیز را به خاطر داشته باشید این است که هنگامی که یک بچه احساس مورد قضاوت بودن و یا محکوم شدن میکند، احتمال کمتری دارد که پذیرای پیام شما باشد. پیشنهاد میکنیم به منظوردستیابی به بهترین نتیجه برای شما و نوجوانتان، سعی کنید موقعیتی بیطرف و آزاد را حفظ کنید. ما درک میکنیم که چالش برانگیز است و به تمرین نیاز دارد.
خودتان را جای نوجوانتان قرار دهید
برای مثال، رفتاری را که خودتان ترجیح میدهید زمانی که در مورد یک موضوع دشوار صحبت میکنید مورد خطاب قرار بگیرید را در نظر بگیرید. فکر کردن درمورد چگونگی احساستان در زمان نوجوانی میتواند سودمند باشد.
در مورد اهدافتان صریح و شفاف باشید
نوشتن آنها میتواند موثر باشد. زمانی که شما هدفتان از یک مکالمه را بدانید، میتوانید بعدا به آن برگردید و آنچه را که درست پیش رفت، آنچه که نادرست بود، چه اهدافی داشتید و کدامها باید برای یک وقت دیگر بمانند و آیا قادر به ارائه موثر آنها بودید را مرور کنید
M. Y
۱۴۰۰-۰۹-۲۷والدین باید از شیوه ها و راهکارهای مناسب در برقراری ارتباط با فرزندان اگاهی داشته باشند. در دوران کودکی با محبت کردن، بازی کردن و… میتوان به کودک شخصیت داد و با ایجاد امنیت روحی و روانی ارتباط موثری با او برقرار کرد، درحالیکه در دوران نوجوانی وضع به گونه ای دیگر است و با ایجاد عزت نفس، تقویت اعتماد به نفس و… میتوان زمینه های رشد و کمال نوجوان را فراهم کرد. یکی از نیازهای. دوران نوجوانی درک شدن از سوی خانواده است شاید مسائلی ک از دید خانواده بی اهمیت باشد برای نوجوان. از اهمیت بالایی برخوردار باشد که والدین باید خود را جای نوجوان بذارند و او را درک کنند.رفتار والدین باید مطابق با سن فرزندانشان باشد. برای فرزندانتان وقت صرف کنید و به حرف های او گوش دهید با او دوست باشید و او را همواره مورد بازخواست قرار ندهید.
Rezainejad
۱۴۰۰-۰۹-۲۷سلام و روز بخیر
در رابطه با این مقاله موضوعی که میخواستم بگم این هست که والدین با بزرگ شدن فرزندشون نحوه برقراری ارتباطشون هم بهتر تغییر کنه و خیلی خوبه که با نوجوان رابطه دوستانه برقرار کنند تا از مشکلاتی که در آینده ممکن براشون پیش بیاد آگاه بشن و به اونها کمک کنند و اینکه بپذیرند نوجوانی دوره استقلال و مسئولیت پذیری و به خواسته شون احترام بذارن و از خودشون انعطاف نشون بدن چون اگه نتونن ارتباط خوبی با نوجوان برقرار کنند فرزندشون از اونها فاصله میگیره و ترجیح میده با هم سن و سال هاش صحبت کنه
F.agl
۱۴۰۰-۰۹-۲۵همه ما یاد گرفتیم که بانوزادان و کودکان مطابق سنشان رفتار کنیم واز انها انتظارات بی جایی نداشته باشیم ولی وقتی که نوبت به نوجوانان میرسد یک زمان انها را یک بزرگ سال فرض میکنیم و زمانی بعد آنهارا کودک.
درک این موضوع برای یک نوجوان سخت است .پس اطرافیان نوجوان باید سعی کنند که متناسب با سن آنها و درکی که از موقعیت دارند با آنها برخورد کنند و آنها رو خیلی کوچیک و یا خیلی بزرگ تصور نکنند .
زینب دهقان
۱۴۰۰-۰۹-۲۴باسلام
به نظر بنده نوجوانی مرحله اساسی در رشد نوجوان به حساب می آید و شخصیت او شکل می گیرد.در این دوران نوجوان حس استقلال طلبی و کنجکاوی دارد و دوست دارد همه چیز را امتحان کند و همین امر اگر درست کنترل نشود گاها مشکل ساز می شود. به همین دلیل خانواده در این بازه نقش تعیین کننده ایی دارند و باید با افزایش آگاهی و مهارت هایشان نوجوان را در این مرحله یاری کنند. البته این بدان معنا نیست که مدام در کارهای نوجوان دخالت کنند و به نوعی استقلال او را زیر سوال ببرند بلکه باید با ایجاد محیطی امن و عاطفی یک رابطه دوستانه بین خود و نوجوان ایجاد کنند. نوجوان در این مرحله همه چیز در ذهنش سوال می شود و حتی به دانسته های قبلی خودش هم شک می کند و گاها این امر باعث می شود نوجوان راهی را برخلاف نظر و اعتقادات خانواده اش انتخاب کند. مثلا دیده شده است که فردی قبل از نوجوانی به شدت مذهبی بوده است اما چون این کارها را از روی عادت و تکرار انجام می داده است و دلیل منطقی آن ها را نمی دانسته است در زمان نوجوانی با برخورد با شبهات و یا ارتباط با افراد مختلفی که نوع اعتقاداتشان متفاوت بوده است، جواب قانع کننده ایی پیدا نکرده است و از آن مسیر مورد انتظار خارج شده است. البته عکس این قضیه نیز وجود دارد، فرزندی که در خانواده ایی بزرگ شده است که هیچ پایبندی به عقاید دینی نداشته اند و فرزندشان در سنین نوجوانی با شبهاتی که به ذهنش رسیده است و تحقیقاتی که برای پاسخ به این شبهات انجام داده است به مسائل دینی پایبند شده و با تمام وجود آن ها را قبول کرده است.
البته بعضا ممکن است تحت فشار خانواده و یا مدیریت بد این موضوع در همان زمان نوجوانی تغییر عقاید و رفتارهایشان را بروز ندهند و زمانی این کار را انجام دهند که آزادی و یا اسقلال بیشتری داشته باشند. مثلا یک نمونه ورود به دانشگاه است. بعضی افراد با ورود به دانشگاه و یا قرارگرفتن در خوابگاه ها چون از زیر سلطه و نظارت همه جانبه خانواده دور می شوند اعقاداتی که سست شده بوده را کنار می گذارند و به راه خود ادامه می دهند و یا بعضا با قرار گیری در خوابگاه هایی که خیلی محیط خوبی ندارند نظر و نوع تفکرشان تغییر می کند و به بیراهه کشیده می شوند.
با توجه به مثال های بالا می توان نتیجه گرفت نوجوانان همیشه تحت تسلط ما نیستند و نمیتوان همیشه آن ها را کنترل کرد بلکه باید آن ها را به گونه ایی تربیت کرد که در مورد مسائل فکر کنند و تحقیق کنند و همچنین در مسائلی که فرزندان به والدین مراجعه می کنند، والدین به خوبی مدیریت کنند و سعی کنند از مسائل با بی حوصلگی و یا جبهه گیری بی مورد عبور نکنند.
البته موردی که عرض کردم والدین نمی توانند همیشه نوجوانان را کنترل کنند به این معنا نیست که چون نمی توانند همیشه این کار را انجام دهند، پس محیط را باز بگذارند و یا حساسیت نشان ندهند، بلکه بایدوالدین با روشنگری درست مسائل مبتلابه نوجوان را پایه ایی و اساسی حل کنند و روابط صمیمی و عاطفی ایجاد کنند تا در زمانی که تسلط آنها کاهش پیدا کرد نوجوان تحت تاثیر قرار نگیرد و بتواند تصمیمات درست بگیرد. همچنین برای کمبود محبت و بیان احساسات به شخص دیگری مراجعه نکند.
mo.soheilla
۱۴۰۰-۰۹-۲۴با سلام و احترام
همه ما یاد گرفته ایم که با نوزادان و کودکان مطابق سنشان رفتار کنیم و از آن ها انتظارات بی جایی نداشته باشیم. ولی هنگامی که نوبت به نوجوانان می رسد لحظه ای مانند یک بزرگسال با آن ها برخورد می کنیم و لحظه ای دیگر با آن ها درست مانند یک کودک رفتار می کنیم. یک روز به آن ها می گوییم :
شما دیگر بزرگ شده اید و لباس پوشیدنتان باید مانند یک فرد بزرگسال باشد و درست در همان روز به آن ها می گوییم : فلان کار را نمی توانند انجام دهند، چون هنوز بچه هستند. درک این موضوع برای نوجوانان بسیار سخت است، زیرا آن ها فکر می کنند به اندازه کافی بزرگ شده اند و دوست دارند آزاد باشند. ولی متاسفانه کمتر تمایل دارند زیر بار مسوولیت بروند. شما باید مسوولیت پذیری را به مرور زمان به آن ها یاد دهید و انتظار نداشته باشید که آن ها یک شبه آن را فرا گیرند.
زهراآقائی
۱۴۰۰-۰۹-۲۴نوجوانی یک دوره بسیارحساس است که شخصیت افرادشکل میگیره همچنین چگونه برخوردبانوجوان خیلی مهم است بهتراست بالحن دستورانه بااوصحبت نکنیم ودرموردموارد بااومشورت کنیم ودرانجام کارهامشارکت بدهیم آنهارا.واینک اگرمرتکب خطایی شد بااوباملایمت برخوردکنیم وهیچ وقت نصیحت وارصحبت نکنیم همیشه بادلیل ومنطق صحبت کنیم واگرهنری دارد اوراتشویق کنیم و ویژگی مثبت آن را بهش بگیم همیشه..وهرگزاورابا هم سن وسالان خودمقایسه نکنیم وتوهین نکنیم.
بهاره احمدی
۱۴۰۰-۰۹-۲۴با سلام و احترام
سوالی که اینجا برای من شکل میگیره اینه که فردی که باید ارتباط شفاف با نوجوان خودش برقرار کنه پدر یا مادر خانواده هست خانواده ای که در کودکی پدر خود را از دست داده و مادر دوشیفت برای سیر کردن شکم فرزندان کار میکنه و اونارو نمیبینه چه رابطه شفافی میتونه باهاشون داشته باشه؟
fatemehhamedi986
۱۴۰۰-۰۹-۲۳با سلام و خسته نباشید نوجوانی دوره ایست که در آن شخصیت اجتماعی فرد شک میگیرد و اغلب با چالش های گوناگونی از جمله هویت یابی مواجه می شود افراد در این دوران به تدریج مستقل می شوند و از نظر جسمانی و روانی تغییراتی میکنند.نحوه ی برخورد والدین با فرزندان و شیوه ی تربیتی که برای آن ها به کار میگیرند در رشد شخصیت و اعتماد به نفس آن ها تاثیر بسیار زیادی دارد که چند راه موثر ارتباط شفاف با نوجوان ۱.اگر میخواهیم که حرفمان را بفهمند باید درکشان کنیم و با درک عواطف و احساسات نوجوان آن ها را در مسیر موفقیت و پیشرفت یاری میدهیم ۲.به رفتار خوب نوجوانمان پاداش بدهیم و تشویقشان کنیم ۳. کلمات لطفا و متشکرم ورد زبانمان باشد ۴. عشقمان را نسبت به نوجوانمان ابراز کنیم که با رعایت چنین موارد به نوجوان خود کمک میکنیم که به خوبی از این مرحله گذرا عبور کند
محمد مهدی یازرلو
۱۴۰۰-۰۹-۰۷اول از همه متشکرم ازتون که هم خلاصه و هم مفید و کاربردی مطالبتون رو منتشر می کنید. یکی از مواردی که از نظر من خیلی اهمیت داره همین است که به عنوان پدر و مادر طوری برخورد کنیم که نوجوان ما فکر نکنه پدر و مادر شخصیت و ذات فرزندشون رو مورد انتقاد قرار میدن یعنی به طور مثال مشخصا رفتار مورد نظر رو نهی کنند و مورد خطاب قرار بدن اینجوری به نظرم نوجوان کمتر ناراحت میشه و احساس دوری کمتری از والدین پیدا میکنه.
گاهی اوقات هم مشکلات رفته رفته بسیار زیاد میشه و نوجوانها هم نسبت به والدین خود قضاوت های اشتباه و بیجایی انجام میدن که البته به خاطر شرایط خاص روانی و جسمی که براشون به وجود میاد تا حد زیادی هم حق دارند. اما نظر شخصی بنده اینه که هیچ وقت نباید فقط پدر و مادر ها رو خطاب قرار داد و در مواردی که برخورد با نوجوان سخت میشه هم حتما باید با یک مشاور متخصص در این رابطه صحبت بشه
Sogolmohamadi
۱۴۰۰-۰۸-۰۳سخنان و مصاحبه دقیق شما خانم دکتر یک چارت دقیق رفتاری و تعامل بین والدین و فرزندان رو به نمایش گذاشته
و چه بسا اگر والدین اندکی متوجه تاثیر مثبت این اعمال روی شخصیت،منش و رفتار فرزندانشون بودن ذره ای از این موارد غافل نمیشدن.
هرزمان که بین اندیشه،گفتار و رفتار فرکانس ها همسو تر باشند درک انسان بالاتر میره واین دقیقا از خود فرد شروع میشه.
حالا چه در جایگاه پدر و مادر چه در جایگاه همسر چه در جایگاه فرزند و چه در جایگاه یک دوست.
و به وضوح دیده خواهد شد نتیجه اون چیدمان.
حسین کریم عطایی
۱۴۰۰-۰۸-۰۲درود بر خانم دکتر نیکوگفتار
استاد گرامی
شما مطالبتون زیبا و پرمحتوی و واقعا هیچ کم و کاستی نداشته و بسیار عالی هستند مطلبی نمانده که به عنوان شاگرد براتون کامنت کنم
خسته نباشید و امیدوارم بتونم از تجربیات شما در آینده استفاده نمایم.
فاطمه عسکری پور
۱۴۰۰-۰۸-۰۱سلام وقت بخیر ، زمانی ک یکی از والدین بنا به هر دلیلی فوت میشوند ، معمولا بالانس عاطفی و روانی ب وجود میاد ،برای ادامه ی شیوه فرزند پروری و تربیت فرزند چه باید کرد؟