در این نوشته تصمیم داریم به این سوال پاسخ دهیم که سخت ترین سن برای مواجهه با طلاق والدین چه سنی است؟ طلاق برای همه سخت است چه 2 ساله باشید چه 32 ساله. چه شما یکی از آن دو نفر باشید که با شادی ازدواج کرده اید یا احیانا محصول این ازدواج شاد باشید. شما هیچ وقت طلاق را جزء برنامه های خود قرار نداده اید و انتظار آن را نمی کشید. ولی هرساله هزاران زوج از هم جدا می شوند. البته آمار دقیقی از کشور خودمان دردست نیست. اگر بچه دارید، احتمالاً خوشبختی فرزندانتان یکی از دغدغه های اصلی شماست.
اما آیا سن خاصی وجود دارد که طلاق برای فرزندان آسیب زا باشد؟ یا باید صبر کنید کودکانتان تا حدی بزرگ شوند که این کار برایشان قابل فهم باشد؟
پاسخ کوتاه این است که طلاق در هر سنی کودکان را تحت تأثیر قرار می دهد. احتمالاً برای کودکان در سنین کم سخت تر خواهد بود. به دلایلی که در ادامه توضیح خواهیم داد اگر شما و همسرتان به این نتیجه رسیده اید که ادامه دادن فایده ای ندارد و بهتر است هرکدام راه خود را انتخاب کنید راهکارهایی وجود دارد که می توانید برای تعدیل احساسات کودکان از آنها استفاده کنید.
بدترین سن بچه ها برای طلاق
در پاسخ به سوال سخت ترین سن برای مواجهه با طلاق والدین چه سنی است؟ باید بگوییم، بدترین سن بچهها برای طلاق به طور کلی زمانی است که آنها در حال شکلگیری هویت و درک عاطفی خود هستند. در این سنین، کودکان به شدت تحت تأثیر روابط خانوادگی و محیط اطراف خود قرار دارند و جدایی والدین میتواند تأثیرات عمیق و منفی بر روی سلامت روان آنها بگذارد. احساس گناه، اضطراب و ترس از طرد شدن از جمله عواطفی هستند که ممکن است در این دوره به وجود بیایند. همچنین، در این سنین، کودکان ممکن است نتوانند به درستی احساسات خود را بیان کنند و این موضوع میتواند منجر به بروز مشکلات رفتاری و عاطفی در آینده شود. در ادامه، به بررسی جزئیات بیشتری در مورد بدترین سن طلاق برای کودکان خواهیم پرداخت و نکات مهمی را در این زمینه مطرح خواهیم کرد.
کودکان زیر 3 سال و طلاق والدین
«نگران نباش آن ها طلاق والدینشان را به یاد نمی آورند»
یک تصور غلط وجود دارد که حافظه از 2 سال شروع می شود. اگرچه تحقیقات می گوید که احتمالاً حافظه زودتر شروع می شود اما تا زمانی که سن مان بالا می رود، حافظه ما شبیه ویدئویی است که به طور مداوم همه چیز را ضبط می کند.
در یک مطالعه شگفت انگیز در سال 2011 از کودکان 4 ساله خواسته شد تا اولین خاطرات خود را به یاد بیاورند. سپس 2 سال بعد از آنها خواسته شد که همان کار را انجام دهند و همچنین در مورد خاطرات اولیه ای که در این مصاحبه گفته بودند از آنها سوال شد.
نتایج این مطالعه نشان داد کودکان سه ساله خاطرات نزاع پدر و مادر را در 2 سالگی به یاد می آورند. و یادآوری این خاطرات ممکن است آن ها را ناراحت کند. اما در مصاحبه دوم آنها خاطرات چند ماه پیش را به یاد می آوردند وحتی ممکن بودآنچه را در مصاحبه ی اولیه گفته بودند و به یاد آورده بودند انکار کنند.
آیا این امر بدان معناست که کودکان و نوزادان تحت تأثر طلاق قرار نمی گیرند؟
متأسفانه خیر. ضربه ای که قبل از رسیدن به سن پیش دبستانی اتفاق می افتد قطعاً می تواند اثرات بلند مدت خود را بگذارد. کودکان و نوزادانی که سال ها و ماه ها با محبت و مهر پدر و مادر مهربان و توجه به آنها زندگی کرده اند ممکن است در برابر طلاق واکنش نشان دهند. برخی از این واکنشها عبارتند از:
- وقتی که یکی از والدین دیگر کنار کودک نباشد. آشفته و غیر قابل تسکین می شود.
- در کنار افراد جدید احساس نا امنی می کنند و بسیار وابسته می شوند.
- از دست دادن مراحل مهم رشدی یا باز گشت به سنین قبل (به عنوان مثال کودک 3 ساله ای که مدتهاست پستانک را کنار گذاشته است ممکن است به آن برگردد)
علاوه بر حافظه، چون سنین اولیه بسیار مهم و سازنده است این مسائل می تواند باعث ایجاد مشکلات بعدی شود. اما راه هایی وجود دارد که می تواند تأثیرات آن را روی نوزادان و کودکان کاهش دهد.
مثلا اگر تا آنجا که ممکن است یک روال ثابت را تنظیم کنید و تا حد امکان آن را حفظ کنید و سعی کنید تا زمان بزرگ شدن این روال ادامه یابد اگر بچه شما با والد شماره یک زندگی می کند و والد شماره 2 را آخر هر هفته می بیند، سعی کنید با کمترین اختلال این وضعیت را حفظ کنید.
اگر روش خاصی قبل از طلاق داشتید با همسرتان (اگر می توانید) در مورد ادامه این روال در هر دو خانواده صحبت کنید.
اگرچه طلاق دردناک است و منجر به خروج یکی از والدین از زندگی کودک شما می شود اما بدانید ایجاد یک محیط امن، حمایت کننده و دوست داشتنی در جایی که کودکان در کنار افراد جدید و موقعیت های جدید قرار می گیرند از نظر عاطفی بسیار موثر و سازنده است. ممکن است برای مدتی سخت باشد اما در این سن، سازگاری بسرعت اتفاق می افتد.
کودکان پیش دبستانی (3-5) و طلاق والدین
در سنین 3 تا 5 سال، کودکان درک بیشتری از موضوعات دارند. آنها سوالاتی می پرسند و متوجه می شوند وضعیت آن ها در دنیای اطراف چگونه است. این بدین معناست که آنها موضوع طلاق را کاملاً می فهمند و خاطرات بعد از طلاق در ذهن آنها میماند.
درواقع آن ها بسیار زیاد به امنیت و ثبات حضور والدین خود به عنوان تکیه گاه در برابر احساسات و تجربه های ناشناخته اعتماد و تکیه می کنند. اما اگر والدین دعوا کنند، کودکان در این سن احساس می کنند که دنیای آن ها ترسناک و متزلزل شده است. و سعی می کنند با گریه و ترس و اصرار معصومانه که والدین خود را قانع کنند که دعوا را قطع کنند و به همان راه و روش قبل برگردند. کودکان پیش دبستانی ممکن است فکر کنند همه چیز تقصیر آنهاست. آنها ممکن است مشکل خواب پیدا کنند.
کودکان 3 تا 5 ساله با احساسات بسیاری روبرو می شوند که واقعاً نمی دانند آن هارا چه طور کنترل و مهار کنند. اوضاع ممکن است بعد از طلاق بهبود یابد زمانی که ثبات به خانه برگردد.
آسیب دیدگی ناشی از حوادث قبل از طلاق می تواند خاطرات ماندگار و احساسات گیج کننده ای از خود به جای گذارد. اما زمانی که روال عادی حاکم شود، کودک شما می تواند دوباره خود را کنترل کند. اگرچه آنها تمام مدت در مورد این موضوع صحبت می کنند که شما و والد غایب دوباره باهم زندگی کنید. برای کاهش احساسات منفی در این سن سعی کنید تا تمام چیز هارا بین خود و دیگر والد فرزند خود به صورت قانونی نگه دارید.
دعوا با صدای بلند را تا حد ممکن کاهش دهید و از فحش دادن به همدیگر بپرهیزید. کاری کنید که فرزندتان بتواند هر دو طرف را انتخاب کند (ممکن است یکی از والدین مقصر باشد اما کودک شما نیازی به دانستن این مسئله ندارد)
کودکان سن دبستان (6-12) و طلاق والدین
در پاسخ به سوال سخت ترین سن برای مواجهه با طلاق والدین چه سنی است؟ باید بگوییم مسلماً سخت ترین سن فرزندان برای رویارویی با جدایی و طلاق والدین 6 تا 12 سالگی است. زیرا آن ها به اندازه کافی بزرگ شده اند تا اوقات خوش و احساسات خوب زمانی که یک خانواده متحد بوده اید را به یاد بیاورند. آنها همچنین به اندازه ای بزرگ شده اند که احساسات پیچیده را در مورد اتفاقات یا درگیریها درک کنند اما نه به طور کامل. شما ممکن است سوالاتی از این قبیل بشنوید:
- اگر منو دوست دارید چرا کنار هم نمی مونید؟
- من چیکار کردم؟
- به خاطر اینه که من حرف شمارا گوش نمی کنم؟
- قول می دم بچه خوبی باشم.
- یعنی مامان/بابا دیگه منو دوست نداره؟ به خاطر این اونا میخوان برن؟
به این نکته توجه کنید: این سوالات همه حول محور خود کودک است. آن ها در مورد نقش خود در طلاق تعجب می کنند و سعی می کنند این مسئله را به خود ارتباط دهند بیشتر از آنکه به پدر و مادر ارتباط داشته باشد. این سن بدترین سن طلاق برای کودکان است زیرا این احساسات ممکن است منجر به افسردگی در کودک شما شود و تأثیرات آنچه در این سال ها اتفاق می افتد می تواند بر روی آینده آنها تأثیر بگذارد کودک شما ممکن است گوشه گیر، منزوی و عصبی شود.
ممکن است دائما به شما یا دیگر والد خود پرخاش کنند یا یکی از شما را به دیگری ترجیح دهند. شما ممکن است عبارات کلیشه ای مانند من می خواهم با پدر زندگی کنم ! یا مامان به من اجازه می دهد تا …. را از آنها بشنوند. معلمان فرزند شما ممکن است در مورد رابطه فرزند شما با همسالان یا بزرگسالان به شما گوشزد کنند.
خوب چه چیزی کمک می کند؟ برای کودکان کم سن و سال مهم است که شما و همسرسابقتان با کودک مهربان باشید. سعی کنید اختلافات را به حداقل برسانید جزئیات طلاق یا جدایی را پشت درهای بسته یا با کمک یک واسطه یا مشاور طلاق انجام دهید.
البته، بهترین سناریو این است که هر دو والدین به عنوان یک حامی دوست داشتنی فعالانه در زندگی کودک درگیر باشند. هرچند همیشه ممکن نیست و توصیه نمی شود. اگر در یک موقعیت نامناسب یا خشونت آمیز قرار دارید بهترین چیز برای فرزند شما نبودن یکی از والدین است.
کودکان در این سن اغلب با پدیده آسیب زای طلاق کنار می آیند. مشاوره دادن به آن ها از طریق یک درمانگر حرفه ای و حامی عاطفی از طریق خانواده و دوستان می تواند کمک بزرگی در طلاق و پس از آن باشد.
زمانی که دنبال گزینه ای هستید روانشناس کودک می تواند منبع حمایتی فوق العاده ای باشد.
کتاب های مخصوص کودکان والدین مطلقه وجود دارد.
کتاب های متناسب با سن کودک برای کودک خردسال خود بخوانید یا کتاب هایی را به فرزند خود معرفی کنید و از آنها بپرسید آیا دوست دارند درمورد چیزی که می خوانند صحبت کنند.
نوجوانان و طلاق والدین
زمانی که فرزندان شما در سن نوجوانی هستند، احساسات منجر به طلاق و جدایی را خیلی بیشتر درک می کنند. در واقع اگر زندگی آشفته باشد، آنها ممکن است برای حل و فصل ماجرا، جدایی نهایی را به عنوان یک مسکن و راه حل در نظر بگیرند. همچنین کمتر احساس می کنند که در طلاق مقصر بوده اند یا اینکه با هم بودن والدین را به هر قیمتی نمی خواهند.
نوجوانان اغلب خود محور هستند، اما برخلاف کودکان دبستانی دنیای آنها بیشتر در خارج از خانه می چرخد. بنابراین آن ها عشق والدین نسبت به خود را زیر سوال نمی برند فقط میخواهند به زندگی خود ادامه دهند. آنها بیشتر نگران این موضوع هستند که طلاق چگونه بر اوضاع اجتماعی آنها تأثیر می گذارد (به عنوان مثال مجبور می شوند از دوستان خود دور شوند) و ممکن است گذشته را ترجیح دهند.
به طور کلی، پذیرش با راحتی بیشتری انجام می شود. اما به خاطر داشته باشید نوجوان شما مخصوصاً نوجوانانی با سن کمتر هنوز کودک هستند و در تفکرات خود هنوز بالغ نشده اند. مطمئن باشید ابزار لازم را در اختیار دارید که به آنها کمک کنید تا با یک واقعیت جدید کنار بیایند. ممکن است بخواهید با معلمان در این مورد صحبت کنید .
با نوجوانان خود در مورد افکار و احساساتشان صادقانه صحبت کنید. گوش کنید و از آنها بپرسید آیا می خواهند با یک مشاور صحبت کنند.
جمع بندی
در این نوشته به سوال سخت ترین سن برای مواجهه با طلاق والدین چه سنی است؟ پاسخ دادیم و توضیح دادیم که بدترین سن بچه ها برای طلاق، 6 تا 12 سال است. پذیرش طلاق در هیچ سنی آسان نیست و می تواند تأثیرات ماندگاری بر فرزند شما داشته باشد. این موضوع را هرگز فراموش نکنید، کودکانتان به شما نیاز دارند و شما نیاز دارید از خود مراقبت کنید. به یک درمانگر با تجربه طلاق مراجعه کنید، به دوستان و خانواده خود متکی باشید و به گروه های پشتیبانی مجازی یا حضوری بپیوندید. به یاد داشته باشید مراقبت از خود اهمیت ویژه ای دارد.
در ضمن همانطور که طلاق والدین و خاطرات بعد از طلاق می تواند باعث ضربه و آسیب شود آشفتگی جو خانه و صبر در برابر طلاق نیز باعث آسیب می شود. اگر از خود می پرسید که آیا باید تا 18 سالگی فرزندانتان شرایط نامساعد خانه را تحمل کنید از خودتان در مورد محیط خانه سوال کنید:
- آیا محیط برای شما و فرزندانتان سالم است؟
- آیا آشتی امکان پذیر است؟
- آیا شما و همسرتان برای مشاوره ازدواج همراهید؟
اگر جواب سوال ها منفی بود به یاد داشته باشید که کودکان مقاوم هستند و گاهی اوقات بهترین راه حل جدایی و ایجاد یک شیوه جدید است که تا حد امکان آرامش برقرار شود.
مشاوران و روانشناسان کلینیک تخصصی جان زیبا میتوانند در این زمینه به شما کمک کنند تا بهترین تصمیم را در مورد ادامه زندگی و رابطه خود بگیرید. برای دریافت خدمات مشاوره آنلاین میتوانید با شمارههای زیر تماس بگیرید:
شماره تلفن: 26701544-021 22895248-021
موبایل: 09102036378
Comments (۱۰۸)
حانيه نريمان
۱۴۰۰-۱۰-۰۸درحال حاضر هیچ تحقیق کنسجمی درباره اینکه چ سنی برای طلاق بهتراست انجام نشده است هرسنی شرایط خاص وبحران های خاص خودرادارد ک والدین باید نسبت ب ان اشراف داشته باشند درصورتی ک بحران های هرسن حل شده باشد وفرزندتان پختگی لازم برای پذیرش طلاق را داشته باشد دراین شرایط میتوانید با او وارد مذاکره شوید
زینب رضایی
۱۴۰۰-۱۰-۰۷با سلام. واقعا ممنون از این مطلب جامع و مفید. بخوبی ابعاد مختلف طلاق بررسی شده بود. نکتهی قابل توجه در توصیههای روانشناسی اینه که توجه کنیم وقتی یک نسخه میپیچیم پیوسته تاکید کنیم که این تاحدودی و شاید در اغلب موارد صادق باشه ولی ازونجایی که ما با انسان سروکار داریم و روان و ذهن انسان بسیار پیچیدهست و متفاوت و منحصربه فرد این توصیهها شخص به شخص متفاوت میشه. مثلا برای یک بچه با روحیات خاص خودش و سبک زندگی و … ممکنه سن مناسب طلاق با یک بچه دیگر کاملا متفاوت باشه.
نکته دیگر اینکه متاسفانه تو جامعه ما مردم تصورشون از مشاوره اینه که مشاور تحت هر شرایطی توصیه به ادامه زندگی میکنه. شخصا با این مورد زیاد مواجه شدم که آشنایان در آستانه طلاق رو به مشاوره رفتن سوق دادم و این جواب رو شنیدم که خیر. ما تصمیممون برای جدایی قطعیه. یعنی توجه نمیکنن که ۱: مشاور حرفهای فقط راه و چاه رو نشون میده و هیچوقت بجای شما تصمیم نمیگیره. تصمیم گیرندهی اصلی نهایتا خود شما هستی و ۲: شما مشاوره میری تا با سوگ بعد از طلاق و آسیبهای اون راحتتر کنار بیای و نهایتا خودت رو برای ورود به یک رابطه سالم آماده کنی.
Sogolmohamadi
۱۴۰۰-۱۰-۰۶وقتی دو نفر باهم مشکل دارند و یا هیچ مشاوره و راهی حل نمیشه،۲راه بیشتر ندارند..یا با همان شرایط قبل و استرس و دعوا در خانه ادامه بدهند که در شخصیت کودکشان به شدتتت تاثیر گزاره یا اینکه به این زندگی پایان بدهند و خودشان راحت بشوند اما کودک دچار خلا و ناامیدی و سرخوردگی بشع،گاهی حتی کودک بین دو راهی قرار میگیرد و نمیتواند تصمیم بگیرد که پیش کدام یک به زندگی خود ادامه بدهد ،شاید گاهی هیچ یک از آنها را برای ادامه زندگی نخواهد..چون روح این کودک به شدت آسیب دیده.و همیشه احساس کمبود و خجالت داره و فکر میکنه مثل همین و سالاش نیست…اما گاهی شاید طلاق بهتتترین روش باشد ،وقتی در خانه ای هیچ جوره سازش و آرامش برقرار نمیشود و بادیدن این صحنه کودک هر روز میمیرد بهترین روش خارج شدن ازاین محیطه..بستگی به شرایط و انعطاف آن کودک با مسائل دارد..شاید برای یک کودک هضم این مسئله آسان باشد ولی یک کودک هیچ جوره نتواند بااین مسئله کنار بیاید..
حاتمه قاهری
۱۴۰۰-۱۰-۰۶سلام وخسته نباشید..
بنظر من طلاق درهرسنی،برای کودکان آسیب پذیر وغیرقابل درک است. دربعضی از فرزندان طلاق درهرسنی،بسته به ظرفیت هرفرد ،برای یکسری قابل هضم وبرای بعضی غیر قابل درک است که باعث ایجاد پیامدهای جبران ناپذیری در کودک و
آینده او میشود. واینکه علاوه برکودکان طلاق، کودکانی که درمعرض والینی قرار میگیرند که مدام درحال کشمکش ودعوا هستند نیز در معرض صدمات روحی جبران ناپذیری قرار می گیرند.
فاطمه مظهری
۱۴۰۰-۱۰-۰۵سلام وعرض ادب
طلاق درهرسنی برای کودکان آسیب های فراوان و جبران ناپذیری به همراه دارند،برای یک کودک قطعا نبودن پدر یا مادر خیلی سخت و دردناک است،اما قطعا زندگی کردن درخانه ای که هرروز شاهد دعوا وبعضا زد وخورد و فحش باشی برای یک آدم بزرگسال غیرقابل تحمل وسخت است چه برسد به یک کودک.ودر مواقعی طلاق می تواند راه حل مناسب و حتی راه نجات وآرامشی باشد برای کودکانی که هر روز شاهد دعوا والدین خود هستند .
زهرا خواجه
۱۴۰۰-۱۰-۰۴باسلام علاوه بر اینکه طلاق هم بر زوجین و هم بر اینده انها تاثیر دارد بر رفتار فرزندان هم تاثیر میگذارد و فشار ان بر دختران بیشتر از پسران است و این فرزند بر جامعه هم تاثیر میگذارد و این تاثیر باعث برهم زدن روش نظام اجتماعی کشور میشود.
Sara hoseaini
۱۴۰۰-۱۰-۰۴سلام
به نظرمن، هر انتخابی که داشته باشند، چه باهم بمانند و زندگی پرتنشی داشته باشند و چه راه زندگیشان را از هم جدا کنند، فرزندان به شدت تحت تأثیر تغییرات قرار خواهند گرفت.
در کنار تمام مسائلی که ذهن والدین را مشغول میکند، از شرایط زندگی و موقعیت اجتماعی آینده گرفته تا محل زندگی، مهمترین دل مشغولی، واکنش فرزندان و اثرات طلاق بر آنهاست.
اگرچه طلاق برای همه اعضای خانواده شرایط سختی را ایجاد میکند، اما گاهی با هم ماندن والدینی که به شدت بایکدیگر نزاع و جنگ دارند، بیشتر از طلاق به سلامت روانی و گاهی جسمی کودکان آسیب میزند.
زینب نوروزی
۱۴۰۰-۱۰-۰۴به نظر من طلاق والدین همیشه برای فرزندان و در هر سنی باشند آسیب زا هست و آثار مخربی بر تربیت و آینده آنها دارد.
با توجه به روانشناسی کودکان طلاق ، طلاق تاثیرات عاطفی بسیاری بر روی کودکان و نوجوانان دارد . طلاق باعث ایجاد آشفتگی های عاطفی برای کل خانواده میشود و برای بچه ها ، وضعیت میتواند ترسناک ، گیج کننده و ناامید کننده باشد . کودکان ممکن است نگران باشند که اگر والدینشان روزی طلاق بگیرند آنها را دوست نداشته باشند . کودکان مدرسه ای گاها نگران اند که مبادا طلاق گناه آنها است . ممکن است از بدرفتاری والدین بترسند یا فرض کنند که آنها اشتباه کرده اند که موجب طلاق والدین شده اند . نوجوانان ممکن است در مورد طلاق و تغییراتی که ایجاد میکند بسیار ناراحت شوند . البته هر وضعیت منحصر به فرد است . در شرایط خاص روانشناسی کودکان طلاق نشان داده که ممکن است کودک با جدایی احساس راحتی کند اگر طلاق به معنای تشنج کمتر و استرس کمتر باشد .
فاطمه سعیدیان
۱۴۰۰-۱۰-۰۳سلام و عرض ادب. پیامدهای طلاق در کودکان سنین پیش از دبستان شامل این گونه موارد می شود: کودک معمولا خشمگین یا افسرده میشود. بی میلی به بازی با دیگران و اخلال در بازی دسته جمعی، مراقبت زیاد درباره پاکیزگی، زود به گریه افتادن. همچنین کودکانی که به مدرسه میروند خشم خود را از جدایی والدین، به صورت خشم و درگیری با معلمان بروز میدهند. در دوران نوجوانی که افراد به استقلال بیشتری دست می یابند و از محیط خانه دور میشوند، زمینه بروز بزهکاری در آنها بیشتر است. و همه این موارد حاکی از آثار مخرب طلاق در فرزندان است که تاثیر زیان باری بر روان فرزند می گذارد. با توجه به این موضوع در ماده ۱۱۷۴ قانون مدنی ذکر شده که: هرگاه به هر دلیلی طفل با یکی از والدین زندگی کند، نباید از ملاقات با دیگری محروم شود. این به آن دلیل است که بهره مندی از حمایت های عاطفی پدرو مادر، نعمتی است غیر قابل جایگزین.
زهرا زارع وامرزانی
۱۴۰۰-۱۰-۰۳میزان پذیرش چنین اتفاق ناخوشایندی درهر سنی از فرزندان بنا به ظرفیت روانی شأن متفاوت است پس یکسری از فرزندان دررده سنی خاصی بااین موضوع راحت تر کنار میآیند ویرایشات قابل هضم است
کودکان زیر سال که جدایی والدین را تجربه میکنند بیشترین میزان آسیب را میبینند اضطراب جدایی والدین در چنین کودکان باعث بروز بیماری هایی مثل لکنت زبان _ شب ادراری و…میشود
مریم عبدالهی
۱۴۰۰-۱۰-۰۳با سلام طلاق تاثیرات عاطفی وروحی زیادی بر روی کودک میگذارد وهرچه کودک بزرگتر شود می تواند باعث ضعف اعتماد به نفس ،تضاد در باور های فرزند وهمچنین حس بی اعتمادی در فرزند شود. در هر صورت جدایی والدین در هر سنی موجب اشفتگی وبحران می شود .
فاطمه عسکری پور
۱۴۰۰-۱۰-۰۳سلام
تجربه بنده میگه والدین عزیز
کودکانی که شاهد دعواها و کشمکشهای والدین خود هستند به اندازه کودکان طلاق آسیب می خورند.
_در حقیقت کودکان_طلاق که با جدا شدن پدر و مادر در محیط آرام و به دور از جنجال رشد می کنند آسیب کمتری می بینند.
_ با دعواها و کشمکشهای همیشگی حال و آینده فرزندمان را نابود نکنیم.مشکلات و اختلافاتمان را پشت درهای بسته و در خلوت با همسرمان حل کنیم.
راضیه روده کی
۱۴۰۰-۱۰-۰۲سلام
همان طور که خودتان گفتید بله کاملا درسته طلاق در هر سنی به بچه ها آسیب هایی را وارد میکند اما بنظر من بهتر سن برای طلاق همان سن کودکی است درسته که اسیب های خودش را در این سن دارد اما بنظرم بیشترین اسیب در سن نوجوانی و جوانی است.
راضیه روده کی
۱۴۰۰-۱۰-۰۲سلام
همان طور که خودتان گفتید بله کاملا درسته طلاق در هر سنی به بچه ها آسیب هایی را وارد میکند اما بنظر من بهتر سن برای طلاق همان سن کودکی است درسته که اسیب های خودش را در این سن دارد اما بنظرم بیشترین اسیب در سن نوجوانی و جوانی است.
محمد رضا قریشی
۱۴۰۰-۱۰-۰۱مغبوضترین حلال در نزد خداوند طلاق است .
این سخن پیامبر اکرم صلوات الله علیه وآله میباشد که اشاره ای میتواند باشد به آثار بسیار منفی این پدیده و همچنین شکست تعامل .
از آنجا که بهترین درمان پیشگیریست ضروریست قوانینی در جهت منع ازدواجهایی با احتمال شکست و همینطور منع فرزند آوری قبل انجام تستهای استحکام پیوند زناشویی و سلامت روان والدین تصویب شود .
شیما برکچی
۱۴۰۰-۱۰-۰۱با سلام خدمت استاد گرامی
یادمون نره بچه ها ربطی به مشکلات زناشویی پدرومادر ندارن و
حریم همسرانه و والدین و فرزندی از هم جداست.
بای به یک سری نکات در این زمینه دقت کنیم :
١. مادر و پدرها نباید چنین حرف هایی بزنند . شنیدن بدگویی از یکی از والدین احساسات کودک را تخریب میکند.
٢. اگر مادر با تصمیم های پدر مشکل دارد و برعکس باید با خودش صحبت کند نه با کودک.
٣. فرزند به هیچ عنوان نباید خبر چین والدین باشد. پدرومادر اگر حرفی دارند باید مستقیم به هم بگویند .هیچکدام نباید پای فرزندرا
وسط بحث مالی بکشند و نباید از دیدن کودم بعنوان یک تهدید
استفاده کنند.
۴. کودک شما حق دارد هم از حضور پدر و هم مادر لذت ببرد. هیچ کدام نباید کاری کنند که فرزند احساس بدی کند یا تصور کند که
تقصیر اوست.
۵. فرزند حقشه که از روزهای مهم زندگیش مثل:تولد، تعطیلات، فارغ التحیلی و… بدون نگرانی لذت ببرد.
.والدین نباید کودک را تحت فشار قرار دهند، حرف در دهانش
بگذارند و سعی کنند او را وادار به کاری کنند که حس کند وسط
مسابقه طناب کشی گیر اوفتاده.
.والدین گاهی بدون اینکه بدانند باهم رقابت میکنند و این باعث
میشود کودک احساس کند باید یکی را انتخاب کند.
۸. سوال های کنجکاوانه را کنار بزارید. فرزند شما جاسوس نیست و هیچکس نباید انتظار داشته باشد او مانند خبرچین ها رفتار کند.
فاطمه اسکندری
۱۴۰۰-۰۹-۳۰طلاق تاثیرات عاطفی بسیاری بر روی کودکان و نوجوانان دارد . طلاق باعث ایجاد آشفتگی های عاطفی برای کل خانواده میشود و برای بچه ها ، وضعیت میتواند ترسناک ، گیج کننده و ناامید کننده باشد . کودکان ممکن است نگران باشند که اگر والدینشان روزی طلاق بگیرند آنها را دوست نداشته باشند . کودکان مدرسه ای گاها نگران اند که مبادا طلاق گناه آنها است . ممکن است از بدرفتاری والدین بترسند یا فرض کنند که آنها اشتباه کرده اند که موجب طلاق والدین شده اند . نوجوانان ممکن است در مورد طلاق و تغییراتی که ایجاد میکند بسیار ناراحت شوند . البته هر وضعیت منحصر به فرد است . در شرایط خاص روانشناسی کودکان طلاق نشان داده که ممکن است کودک با جدایی احساس راحتی کند اگر طلاق به معنای تشنج کمتر و استرس کمتر باشد .
samira
۱۴۰۰-۰۹-۳۰طلاق ب هر نوعی ک باشه توی هر مرحله ای از زندگی یکی از مهم ترین تصمیم هایی هست ک هر فرد توی زندگیش میگیره برای طلاق هم ب اندازه ی سایر تصمیم های زندگی باید دقت کرد .توی بدترین شرایط شاید طلاق یه راه حل باشه اما ممکن هست ک بهترین نباشه.پد و مادر اسطوره هایی هستن ک درصورت داشتن فرزتد اگر طلاق بگیرن باعث میشن فرزتد توی هر سنی ک باشه خلا بزرگی رو در درونش احساس کنه
Hadiseh
۱۴۰۰-۰۹-۳۰سلام وقت بخیر
سخنان شما درمورد اینکه طلاق تو هر سننی باعث آسیب می شود صحیح است خیلی از فرزندان بعد از اینکه والدین طلاق میگیرند دائم احساس میکنند که پدر یا مادرشان انها را ترک می کند خیلی از بچه ها گوشه گیر و منزوی میشوند و حتی توی تصمیماتی که در آینده میخواهند بگیرند تاثیر گذار خواهد بود این بچه ها معمولا کمتر با دیگران ارتباط برقرار میکنند کودکان نباید مشاجره ی والدین خودشون رو ببینن چون باعث میشه دیدگاهش نصبت به پدر یا مادرش تغییر کند
سمانه زینعلیان
۱۴۰۰-۰۹-۳۰سلام ، شما درست فرمودید که کودک باید هر دو طرف را انتخاب کند و لزومی ندارد که کودک بداند که کدوم مقصر هست ، ولی متاسفانه بعضی از مادر و پدر ها طرز فکر کودک رو نسبت به یکی از والدین عوض میکنن ، مثلا به کودک میگن که اگر مادرت تو رو دوست داشت طلاق نمیگرفت از پیش ما نمیرفت و این باعث میشه کودک دیگه با مادرش رابطه چندان خوبی نداره و همش مادر رو مقصر قضایا میدونه
خدیجه عرب ساغری
۱۴۰۰-۰۹-۲۹سلام و عرض ادب
خدمت خانم دکتر عزیز
مطالب این مقاله بسیار عالی و مفید است و من امتیاز ۲۰ می دهم .
ساره خورشیدی
۱۴۰۰-۰۹-۲۹در سنین پایینتر، برای کودکان قابل درک نیست که چرا باید مدام بین خانه پدر و منزل مادرشان در حال رفت و آمد باشد. حتی ممکن است به این نتیجه برسند که اگر والدینشان میتوانند از دوست داشتن یکدیگر دست بکشند، روزی فرزندشان را نیز دیگر دوست نخواهند داشت.
بچههایی که در سن مدرسه رفتن هستند، ممکن است دچار عذاب وجدان شده و خود را در طلاق والدینشان مقصر بدانند. آنها فکر میکنند که سرپیچیهایی که در گذشته مرتکب شدهاند یا خواستههایشان علت اصلی جدا شدن پدر و مادرشان است.
نوجوانان اغلب در مقابل خبر طلاق والدینشان و اثرات ناشی از آن، دچار احساس خشم میشوند. ممکن است یکی از والدین را به شدت سرزنش کنند یا هر دو را بخاطر آشوب به وجود آمده آزرده خاطر کنند.
محمد مهدی قادری
۱۴۰۰-۰۹-۲۹به والدین توصیه میکنم که در صورت امکان برنامه روزمره قابل پیشبینی و متداولی را با همکاری یکدیگر تهیه کنند که کودک به راحتی بتواند آن را دنبال کند. بسیار مهم است که برای فرزندتان وقت بگذارید، بیشتر به او توجه کنید و از اعضای خانواده و دوستان معتمدتان بخواهید که همین کار را بکنند. اگر فرزندتان میتواند حرف بزند، درباره احساساتش با او صحبت کنید، با هم کتاب بخوانید و به او اطمینان بدهید که او مسئول جدایی نیست.
آیدا سیف الهی بیار
۱۴۰۰-۰۹-۲۹سلام
به نظر من هر سنی شرایط خاص و بحرانهای خاص خود را داره که والدین باید نسبت به آن اشراف داشته باشند. در صورتی که بحرانهای هر سن حل شده باشد و فرزندتان پختگی لازم برای پذیرش طلاق را داشته باشد، در این شرایط میتوانید با او وارد مذاکره شوید. البته باید توجه داشت که نحوه صحبت با کودکان درباره طلاق نیز می تواند در نوع واکنش آن ها موثر باشد.
زهراشاهینی
۱۴۰۰-۰۹-۲۹با سلام
سخت ترین سن برای مواجهه با طلاق والدین؟
سن نوجوانی یا بلوغ حساس ترین سنی است که کودکان می توانند با پدیده ی طلاق روبرو شوند و بیشترین آسیب را به آن ها می زند. در سن بلوغ کودکان طلاق بحران هویت را تجربه می کنند، از این رو اگر قصد دارید از همسرتان جدا شوید یا زودتر از زمان بلوغ آن ها اقدام کنید که تا رسیدن به سن نوجوانی کودک خود را با شرایط وفق داده باشد، یا آن را به زمان دیگری موکول کنید.
نجمه
۱۴۰۰-۰۹-۲۸با سلام خدمت استاد عزیز
همه میدونیم که طلاق اتفاق خوشایندی برای اعضای خانواده نیست. اما اگه جدا شدن باعث
بشه کودک در محیطی با آرامش بیشتر و به دور از دعواها و خشم و نفرت والدین قراربگیره، میتونه تصمیم بهتری براش باشه.
پس «به خاطر بچه جدا نمیشیم»،
همیشه تصمیم بهتری نیست.
بچه ها برای کنار اومدن با جدایی والدین نیاز به زمان و کمک دارن. اغلب سال اول و دوم بعداز جدایی سخت ترین سالها برای اونهاست.
غم و اندوه، اضطراب، احساس گناه، خشم، ابهام و ناباوری، مهمترین احساساتی هستن که کودک تجربه میکنه.
اما والدین چطور میتونن بهش کمک کنن؟
اول کودک رو با مفهوم جدایی و احساساتی که بعدش تجربه میکنه آشنا کنید و در این مورد باهاش صحبت کنید.
پنهان کاری و دروغ گفتن بهش در این شرایط فقط اضطراب و ابهامشو بیشتر میکنه. متناسب با سن کودک صادقانه باهاش صحبت کنیم.
تا جای ممکن اختلافات و دعواها رو بعد از جدایی به حداقل برسونیم. خصوصا در مواردی که مربوط به کودکه.کودک با خودش چه فکری
میکنه؟
به خاطر من دارن دعوا میکنن.
پس همش تقصیر منه.
اگه من نبودم جدا نمی شدن.
پس کاری که برای کودک بهتره اینه که با هم
توافقاتی داشته باشید و آرامش رو برقرار
کند.
برنامه باثباتی برای کودک در نظر گرفته بشه و
خودش رو در جریان قرار داده بشه
اینکه قراره با کی زندگی کنه.
چه روزهایی در هفته والد دیگه رو میبینه.
برای برنامه هایی مثل تولدها، شب یلدا، نوروز
و … قراره با کدوم والد باشه.
در مورد آخر بهتره با خودش هم صحبت کنید و
نظرش رو بدونید تا تصمیمی رو بگیرید که اونو خوشحال تر می کنه.
هر احساسی که شما به همسر سابقتون دارید،
مربوط به رابطه شما دو نفر بوده و لزومی نداره
کودک هم اون احساس ها رو داشته باشه.
پس به کودک اجازه بدید رابطه با کیفیتی رو با
هر دوی شما داشته باشه.
بیان گزاره های منفی در مورد والد دیگه، فقط
ابهام و آشفتگی کودک رو بیشتر میکنه.
فاطمه حیدریان
۱۴۰۰-۰۹-۲۸با سلام.طلاق تاثیرات عاطفی بسیاری بر روی کودکان و نوجوان دارد و باعث آشفتگی عاطفی برای آنها میشود. به نظر من جدایی والدین در هرسنی باعث ایجاد این تشنج و آشفتگی میگردد.به شخصه با خانواده ای آشنا هستم که در سن ۷سالگی فرزندشان(۱ماه قبل از شروع کلاس اول) مسئله طلاق پیش آمد و فرزندشان بعد از گذشت ۱۰سال از جدایی والدین همیشه احساس گناه میکند که شاید او باعث ایجاد بحث و جدایی والدین شده است. مشکلاتی مانند ناخن جویدن و عدم تمرکز و اعتماد به نفس و حس بدبینی همچنان در این سن گریبانگیر این فرزند میباشد.هرچه سن فرزندان کمتر باشد و در دوران پایه تری از نظر تحصیلی قرار بگیرند افت تحصیلی آن ها در آینده بیشتر خواهد شد.
ملیحه
۱۴۰۰-۰۹-۲۸سلام
از نظر من
طلاق زمانی اتفاق می افتد که زوجین احساس کنند که به دلیل درگیری و عصبانیت دیگر نمی توانند زندگی مشترک داشته باشند یا به این دلیل که عشقی که هنگام ازدواج داشته اند تغییر کرده است.
طلاق همچنین می تواند به این دلیل باشد که یکی از والدین از چهارچوب ازدواج خارج شده و روابط فرا زناشویی برقرار کرده باشد و گاهی اوقات به دلیل یک مشکل جدی دیگر مانند نوشیدن الکل ، استفاده از مواد یا قمار اتفاق می افتد. در این شرایط است که والدین ممکن است تصمیم بگیرند که از یکدیگر جدا زندگی کنند و در مرحله بعد طلاق بگیرند .
اگر والدین یک کودک طلاق بگیرند ، ممکن است کودک احساسات مختلفی را تجربه کند که این احساسات معمولا نوسانات زیادی دارد .
ممکن است کودک همواره احساس استرس ، عصبانیت ، ناامیدی یا غم داشته باشید.
همچنین ممکن است نسبت به یکی از والدین احساس پشتیبانی نماید و یا دیگری را مقصر این شرایط بداند.
از طلاق والدین ممکن است مشکلات و مسائل مالی در زندگی بوجود آید . به عنوان مثال ممکن است پدر یا مادر که در دوران ازدواج شاغل نبوده است برای پرداخت اجاره یا رهن خانه یا سایر موارد نیاز به کار کردن داشته باشد .
مشکلات مالی به صورت کلی باعث بروز نگرانی و فشار برای والدین می نماید که ممکن است این فشار ها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم کودک را تحت تاثیر قرار دهد .
زینب زمانیان
۱۴۰۰-۰۹-۲۷باسلام
سخت ترین سن برای جدایی و طلاق والدین سن نوجوانی چون در این دوره نوجوانان به بلوغ می رسند و دوره حساسی است در این دوره اگر والدین از هم جدا بشم نوجوان که باعث جدایی والدینش هست و خودش را مدام سرزنش میکنه و حتی امکان داره که دست به خودکشی بزن یا حتی به طرف مواد روانگردان و اعتیادآور روی بیاورد در صورتی که در همه سنین نیز برای کودکان آسیب میرساند و باعث میشه که آینده آنها تاثیر بگذارند و ترس از جدایی برای کودکان سنین پایین تر سخت تر است ولی با توجه به اینکه درک کمتری از اطراف خود دارند زودتر می توانم کنار بیان
مریم شهابی
۱۴۰۰-۰۹-۲۷بنظرم کلا طلاق چیز منفوری هست و آخرین مرحله. هیچ سنی هم نداره، هیچکس هم نمیتونه بگه چه زمانی آسیبش زیاده و چه زمانی کم، چون حالات و ویژگیهای روحی افراد با هم متفاوت هست، و همه در پژوهشهای آماری علل و عواقب طلاق شرکت نمیکنن. کاش میشد این جمله رو به افراد فهموند که هدف ازدواج فقط لذت بردن و نشاط داشتن نیست، بلکه ازدواج لذت و نشاط داره، اما زمانی که ساختن در زندگی زوجی نه سازش کاری، گذشت در زندگی زوجی و صبوری در زندگی زوجی رو افراد یاد داشته باشن یا یاد بگیرن با تمام وجود و در هر لحظه اجراش کنن. کاش از بچگی اینارو به بچه هامون آموزش بدیم و ازدواج رو درست براشون ترجمه کنیم.
موفق باشین.
مریم ملک احمدی
۱۴۰۰-۰۹-۲۷سلام
سخت ترین سن برای مواجه باتلاق والدین
طلاق درسنین پایین باعث ضربه های روحی ودرسنین بالا باعث بی اعتمادی یاتخریب باور فرزندان نسبت به زندگی می شود وکلا طلاق درهر سنی بحران های مخصوص به خود رادارند
میشه گفت باتوجه به نیاز های کودکانه وره های مختلف رشدبهترین زمان طلاق والدین ک کمتر به کودک آسیب می رسد قبل از ۳سالگی وبهترین سن نوجوانی چون بحران هویت درسودان شکل می گیردو طلاق باعث تخریب هویت وزندگی می شود.