کتابی که آرزو می کنید والدینتان خواند بودند(و فرزندانتان از اینکه آن را خوانده اید خوشحال خواهند شد)

والدین اصلی ترین اثر را روی فرزندان دارند وگذشته ی آنها می تواند در رابطه با فرزندانشان تاثیر بگذارد.

یک کودک به محبت، تایید، نوازش، حضور شما، عشق به علاوه محدودیت، درک شما، تجربه ی آرامش بخش و توجه و زمان فراوان و… نیاز دارد.

اما آنچه بیشتر از هرکدام از این مسایل مشکل ساز می شود رفتار هایی است که وقتی خودمان نوزاد یا کودک بودیم با ما داشته اند، مسایلی که می­تواند مشکل آفرین باشند، چیزهایی مانند: کمبود اعتماد به نفس، بدبینی و حالت های تدافعی مان هستند که باعث می شوند احساساتمان را سرکوب کنیم، زمانی که این مسایل در ارتباط با فرزندانمان نمود پیدا کنند می توانند آزاردهنده شوند.

زمان با این فکر می گذرد که وقتی هم سن وسال الان  فرزندتان بودید چه احساسی داشتید و این مسئله کمکتان خواهد کرد که با فرزندانتان احساس همدلی بیشتری کنید وقتی که فرزندانتان طوری رفتار می کنند که باعث می شود آنها را از خود دور کنید آنها و احساساتشان را درک کنید .

در هر رابطه خانوادگی یا روابط خصوصی، گسستگی های اجتناب ناپذیری وجود دارد اما پیوند بعداز آن است که مهم است، این پیوند در وهله اول کار بر روی تغییر واکنش ها و همچنین شناخت انگیزه و روش جایگزین است .

چیزی که واقعا اهمیت دارد راحت بودن با فرزندان است اینکه به آنها احساس امنیت بدهیم و بخواهیم درکنار آنها باشیم، همچنین محبت ، نوازش،حسن نیت واحترامی که به آنها نشان می دهیم، احترام به احساساتش ، شخصیتش ،نظراتش و برداشت و تفسیراو از دنیایش

شما و هر کسی که با شما زندگی می کند محیط فرزندانتان را شکل می دهد، قسمت بزرگی از اینکه فرزندانتان چه احساسی نسبت به خودشان دارند و با دیگران چطور ارتباط برقرار می کنند در پیوند با شما و اطرافیان شکل خواهد گرفت، روابط خانوادگی در تعیین چگونگی رشد وپرورش شخصیت وسلامت روانی فرزندان تاثیر بسزایی دارد، عشق و توجه بین اعضای خانواده می تواند یک امنیت کامل ایجاد کند، چیزی که همه ی ما به آن نیازمندیم،

بچه ها به خودشان به چشم یک حلقه نگاه می کنند، حلقه ای از یک وابستگی که والدین را به هم پیوند می دهد،

جدایی والدین برای فرزندان اثرات مخربی برجای میگذارد، اگر کودک از والدین به عنوان شخصی بد یاد کنند اغلب این مسئله در کودک درونی می شود و به همین دلیل خودش را به عنوان فرزند بد قلمداد می کند و همچنین  ممکن است کودک در کششی برای وفاداری به هردو فرو بریزد، بهترین روش برای این مسئله این است که والدین با یکدیگر همکاری کرده و به خوبی باهم ارتباط برقرار کنند، تا کودک پیوندی همیشگی و نزدیک با آنها داشته باشد و به خوبی پیش برود. اگر این مسئله به خوبی مدیریت شود کودک کمتر دچار افسردگی و پرخاشگری می شود.

اعتراف به احساسات خودتان و درک و پذیرش احساسات طرف مقابل، معمولا بهترین راه برای رسیدگی به اختلافات گریزناپذیری است که درخانواده ها بروز پیدا می کند. هرکسی از شنیده شدن، درک شدن، و همدلی سود می برد، این مسئله را در خانواده تان در اولویت قرار دهید، این کار خانواده تان را به مکان خوبی برای تولد یک نوزاد و محیط خوبی برای رشد یک کودک تبدیل می کند.

هیچ چیزی در این دنیا مثل پدر ومادر شدن  به ما یاد نمی دهد که انسان ها قبل از اینکه بتوانند فکر کنند احساس می کنند و واکنش آنها به احساسات فرزندانشان اهمییت زیادی دارد، چرا که پیش نیاز ضروری  و اساسی انسان هاست

یک نوزاد احساس خالص است و گاهی اوقات برای مدت طولانی آنهارا نوازش می کنیم قبل ازاینکه به آن نیاز داشته باشند و با چنین کارعاشقانه ای والدین پایه های سلامت هیجانی فرزندانشان را می سازند.

شناخت، جدی گرفتن وتایید وپذیرش احساسات فرزندتان بسیار حیاتی است، احساسات نیاز به شنیده شدن دارند.

چیزی که کودک نیاز دارد اینکه پدر و مادر برای احساساتش یک دریافت کننده باشند، توانایی دریافت احساسات به این معناست که شاهد عصبانیت و خشم کودک باشید، دلیل خشمش را درک کنید و شاید بجای او دلیل خشمش را در قالب کلمات بیان کنید و روش های قابل قبولی برای بیان عصبانیتش پیش رویش بگذارید، نه اینکه تنبیهش کنید، بدلیل تجربیاتمان در دوران کودکی واکنش های متفاوتی نسبت به فرزندان از خود نشان می دهیم که این اتفاق بستگی دارد که خودمان در دوران رشد با هر احساسی چه پیوندی ایجاد کردیم.

اگر شما آرام بمانید و احساسات فرزندانتان را مهار کنید، بدین ترتیب او هم مهار احساساتش را می آموزد، تا این مهارت را برای خودش نهادینه کند، اگر شما مدام حواس فرزندانتان را از انچه احساس یا تجربه می کند پرت کنید بطور ناخواسته دارید توانایی تمرکز او بر روی مسایل را تضعیف می کنید، یکی از دلایلی که برخی والدین اینکار را انجام می دهند این است که آنها شرایط را از نگاه خودشان می بینند نه فرزندشان. بسیار حایز اهمییت است که احساساتمان را بجای انکار کردن بپذیریم و ضروری است که فرزندانمان را با هر احساسی که دارند در آغوش بکشیم و به وسیله کمک کردن به کودک و بیان کردن احساساتش در قالب کلمات یا تصاویر کمکش کنیم به آن احساسات بپردازد و روش های قابل قبولی برای ارتباط با آنچه احساس می کند پیدا کند.

ما با فرزندمان رابطه ای را شکل می دهیم اما یک پیوند می تواند فراتر از یک رابطه مادر وفرزندی باشد، بارداری بهترین زمان فکرکردن درباره روابط خودتان با والدینتان و همچنین درباره آنچه برای آینده رابطه تان با فرزندتان  

آرزو می کنید است. در دوران بارداری پایه های رابطه مادر و کودک شکل می گیرد، رابطه ای که با گذشت هرسال محکم تر می شود ، جنین شما درمراحل اولیه یک شخص منحصر به فرد است و شما باید روی چیزی  که می تواند درست پیش برود تمرکز کنید، روحیه خوب داشتن برکودک متولد نشده اثر خواهد گذاشت، نگاه کردن به راهی که میخواهید در آن قدم بردارید نگرش شما را مثبت تر خواهد کرد وبرای پایه ریزی بهتر روابطتان به کار می آید.

والدین مهارگر تمایل دارند والدمحور باشند و از برنامه های روتین و همیشگی پیروی کنند، اصول کلی این افراد این است که اگر یک اتفاق مشابه در زمان مشابه هر روز رخ دهد کودک احساس امنیت و آرامش می کند چون می داند چه اتفاقی قرار است رخ دهد و هیچگونه غافلگیری ای وجود ندارد، در حالی که والدین راهگشا کودک محور هستند وتلاش می کنند با نوزاد همراه باشند و مسایل را اولویت بندی می کنند و همیشه یک پاسخ قابل پیش بینی به فرزندشان ارائه می دهند و کودک متوجه می شود به خواسته هایش واکنش و پاسخ داده می شود که احساس امنیت کند.

اگر زمانی که کودک بودید، نیازهایتان به صمیمیت پاسخ داده شدند یعنی شما میتوانید به آدم ها اعتماد کنید و با آنها ارتباط برقرارکنید، وقت بگذارانید و احساس خوش بینی داشته باشید،تمام اینها کمک می کنند تا زندگی فوق العاده ای داشته باشید.

یکی از مهمترین مشخصه های سلامت روان، پیوند نیرومند بین والدین و فرزند است، انسان موجودی اجتماعی است که ارتباط متقابل این پیوند را ممکن می سازد، سرو صداهای یک کودک و علامت و اشاره های او و روشی که بازی ها را شروع می کند همگی مقدمه ای است برای گفتگو و تعامل با شما، اگر ما به گریه و نگاه ها و بازی های یک کودک واکنش نشان ندهیم و اگر نقشمان را در این ارتباط متقابل ایفا نکنیم خطر رشد مدل های وابستگی و ویژگی های شخصیتی نا ایمن و رهایی در وجود آن کودک به منظور داشتن روابط کارآمدتر سخت تر خواهد بود، اگر نوزادان وکودکان در سال های اولیه زندگی شان آن چیزی که میخواهند را به دست نیاورند و دیده نشوند و اگر نتوانند اطمینان کنند که به آنها پاسخ داده خواهد شد ممکن است در مرحله تلاش برای جلب توجه دیگران گرفتار شوند وآن موقع است که شما و افراد دیگر آنها را موجودی آزاردهنده ببینید، یک کودک به همراه خانواده راه های ارتباطی را یاد میگیرد، کودکان شاید هنوزصحبت کردن بلد نباشند اما ما می توانیم با مشاهده آنها را درک کنیم و ارتباط بهتری با فرزندانمان درهر سنی که هستند برقرار کنیم ،اگر شما به بسیاری از اشاره های یک کودک برای جلب توجه پاسخ ندهید او آن را بلندتر بیان می کند یا هر چه بزرگتر میشود شرورتر می شود، شاید یکی از راهبردها برای این مشکل تمرین بمباران عشق باشد یعنی نثار کردن میزان قابل ملاحظه ای از توجه که مانع الگو های رفتاری سرکوب گرانه متقابل شما باشد و هر دو طرف را در ریتم و الگوی تعاملی قرار دهد، زمانی که کودک مسئول جدایی خودش از والدینش است، احتمالا کمتر دچار ناامنی و وابستگی می شودتا نسبت به زمانی که پدر و مادراو را قبل از آمادگی رها می کنند، والدین می توانند کودک را برای پذیرش چنین موقعیت هایی تشویق کنند، این مسئله در نیمه شب ها، تنها ماندن در اتاق، تنهایی به مهمانی رفتن و هر موقعیت دیگری که کودک بدون شماست صدق می کند.

هر رفتاری که ازشما سر بزند، دارید به فرزندانتان می آموزید که همانطور رفتار کنند حتی رفتاری که آن را تایید نمی کنید، وظیفه والدین رمزگشایی رفتار فرزندان است، پشت هر رفتاری احساساتی نهفته ست، به محض اینکه آن احساس را کشف کردید با آن همدردی کنید.

چهار مهارت رفتاری وجود دارد که همگی ما برای پیشرفت در اجتماعی شدن و رفتار خوشایند به آنها نیاز داریم که عبارتنداز : توانایی تحمل نا امیدی، انعطاف پذیری، مهارت حل مسئله، توانایی دیدن و حس کردن مسائل از نقطه نظر دیگران.

هر کسی به توجه نیاز دارد در هر سن وسالی که باشد. اگر کودک به طور خودکار به اندازه کافی توجه دریافت کند و دراین مورد احساس امنیت کند مجبور نیست از راه های ناهنجار جلب توجه کند اگر کودک شما برای جلب توجه این رفتار را انجام می دهد از او بخواهید توجهی که نیاز دارد طلب کند،کودکان  مهارت استفاده از کلمات را برای بیان احساسات و خواسته هایشان زمانی یاد می گیرند که ما در این زمینه الگوی آنها باشیم .

برای هدایت رفتار کودک می توان از روش همکاری استفاده کرد، روش همکاری زمانی است که شما و فرزندتان برای حل یک مشکل با هم همکاری می کنید و شما در این زمینه بیشتر یک مشاور هستید تا یک دیکتاتور، در این روش اول از طرف خودتان مشکل را شرح دهید دوم،احساس پشت رفتار را کشف کنید ، سوم آن احساس را تائید کنید ودر آخر هم پیدا کردن راه حل با همدیگر، در این روش به کودک کمک میشود تا مهارت های ضروری برای رفتار اجتماعی مثل: تحمل نا امیدی و درماندگی، انعطاف پذیری، مهارت حل مسئله و همدردی رشد کند.

محدودیت برای هر رابطه ای مهم است، محدویت یک جور مرزبندی است که این مرزبندی باآرامش اما محکم بیان می شود و با مرزبندی، کودکان محدوده شما و دیگران را میشناسند، والدین باید با توجه به شرح احوال خودشان این مرزبندی را وضع کنند حتی اگرکودکتان هنوز نمیتواند کلمات رادرک کندتوصیف احساسات خودتان به این روش عادت خوبی برای رسیدن به هدف است .

_ هر مانعی از دوران کودکی تان که از محبت، پذیرش، ارتباط فیزیکی، درک و حضورتان جلوگیری می کندکنار بگذارید

_ یک محیط خانگی و امن خلق کنید که در آنها تفاوت ها با امنیت بیان شوند

_ نیاز بازی کردن فرزندانتان را با افرادی از سنین مختلف بپذیرید

_ بپذیرید که شما هم اشتباه می کنید پس می توانید در برابر آن اشتباهات حالت تدافعی نگیرید و با پذیرش اشتباه و اعمال هر تغییری آن را جبران کنید

_ با شرح احساسات خودتان به جای گفتن اینکه فرزندتان باید چه رفتاری داشته باشد محدودیت ومرزتان را مشخص کنید

_ برای نجات آنها از مشکلات عجله نکنید اما کمکشان کنید تا راه حل های خودشان را با همفکری شما پیدا کنند و به آنها بگویید چه کاری انجام دهند

_شما میتوانید اوضاع را از دیدگاه کودکتان و همچنین خودتان ببینید

_ شما می توانید به کودکتان کمک کنید تا روش هایی را پیدا کند که احساس واقعی اش را به وسیله آنها بیان کند و آن احساس را تائید کنید وتلاش کنید احساسات او و خودتان را درک کنید.  

تیم تحقیق و ترجمه جان زیبا

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 11 میانگین: 4.5]

نظرات (۵۵)

  1. محمدرضا فدایی
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۹

    کودکی دوره حساس وبا محبت میتوانی که کودک از نظر روحی سالم باشه

  2. آیدا سیف الهی بیار
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۹

    با سلام
    این کتاب حاوی نکاتی کلیدی و کاربردی برای والدین هست و ای کاش همه پدر و مادر‌ها قبل از بچه دار شدن این کتاب را میخواندند

  3. leylimazloomi10203
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۸

    با سلام. خیلی تمایل دارم والدینم کتاب روانشناسی مثبت گرا رو مطالعه کنن ، چون راهکارهای مثبت نگری در این کتاب به شکل جدیدی بحث شده و خیلی راهکارهای مفیدی ارائه داده. در ضمن، جنبه‌های مختلف سلامت در این کتاب اشاره شده.

  4. مریم شهابی
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۸

    مقاله ی مفید و قابل بکارگیری ای در زندگی روزانمون بود.
    موفق باشید.

  5. محمد رضا قریشی
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۸

    توانا شدن پدر و مادر در جهت شناخت احساسات فرزندان و درک آنها میتواند با واکنش مناسب و پذیرا فرزند را به شناخت بهتر خویش و تعامل سازنده با خود و دیگران سوق دهد .

  6. ملیحه
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۸

    سلام نکته ای که خواستم بگم این هست
    صمیمیت در خانواده باعث ارضای بسیاری از نیازهای روحی و روانی اعضا می‌شود. در هر جمع خانوادگی حدودی از صمیمیت وجود دارد، اما برای بهتر کردن آن همه اعضا باید تلاش کنند. هر کودکی نیاز به ارتباطی عاطفی و صمیمی دارد، با رفع نیازهای جسمانی‌اش به طور کامل ارضا نشده و نیاز به در آغوش کشیده شدن و نوعی صمیمیت از طرف مراقب اصلی خود دارد. خانواده مهم ترین نهادی است که می‌تواند نیازهای عاطفی افراد را برطرف کند. اگر این نهاد بتواند منبعی غنی از ارتباطات را برای اعضای خود فراهم نماید، افراد در جریان تعاملات مثبت و تجربه صمیمیت قرار می‌گیرند. این ارتباطات بر کلیه روابطی که انسان در طول زندگی خود با سایر افراد برقرار می‌کند، اثر می‌گذارند. خانواده هایی که در ایجاد روابط صمیمانه عاطفی دچار مشکل هستند می توانند با ریشه یابی علت این معضل، آن را رفع کرده و از بروز مشکلات رفتاری فرزندان خود در آینده پیشگیری نمایند
    به نظرم بهتر هست در هر خانواده به این موارد اهمیت ویژه ای داده شود

  7. هدی رضایی
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۸

    سلام و عرض ادب
    بسیار کتاب کاربردی و مفیدی بود البته من معتقدم همه اینها در شرایطی قابل اجراست که یک مادر دارای سلامت روانی باشد و دارای ابزاری به نام خودکنترلی باشد، چون گاهی احساسات و تمایلات مادر باعث میشود رفتاری را نشان دهد که با تعقلاتش فاصله داشته باشد یعنی مادر میداند توجه کردن به فرزند اهمیت دارد ولی با توجه به اینکه الان سرگرمی دیگری دارد و مثلا با فضای مجازی سرگرم است و نمی تواند از آن دل بکند به کودکش بی توجهی می کند یا مثلا برقراری ارتباط با فرزند قطعا فرآِندی زمان بر است و نمی شود که بدون تغییر ایجاد کردن در سبک زندگی عادی ارتباط موثری برقرار کرد.

  8. زهرا ذوالفقاریان
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۸

    با سلام و عرض ادب
    کودک به محبت ، نوازش، آرامش، علاقه و توجه نیاز دارد.
    چیزی که واقعا اهمیت دارد راحت بودن با فرزندان است .
    اینکه به آنها احساس امنیت بدهیم و بخواهیم در کنار آنها باشیم .
    عشق و توجه ببن خانواده یک امنیت کامل است و همه ما به آن نیاز داریم.
    مسئله که واقعا اهمیت دارد راحت بودن با فرزندان است . اینکه به آنها احساس امنیت بدهیم و بخواهیم در کنار آنها باشیم .
    محیط زندگی و جو عاطفی خانواده محیط فرزندان شکل می‌دهد.
    اینکه اعضای خانواده و پدر و مادر چطور با هم رفتار کنند بسیار مهم است رفتار والدین است که رفتار و شخصیت فرزندان و شکل می‌دهد. همچنین جدایی پدر و مادر اثرات مخربی بر جای می‌گذارد‌.
    اولین یکی از مهمترین مشخصه های سلامت روان پیوند بین والدین و فرزندان است. انسان موجودی اجتماعی است که ارتباط متقابل این پیوند را محکم می‌کند.
    سر و صداهای یک کودک علامت و اشاره‌ای و روشی که بازی را شروع می‌کند همگی مقدمه است برای اینکه ما کودک را بشنانسیم و از خواسته های او آگاه شویم .
    اگر ما به گریه ها و خنده های کودک، به رفتارهای او واکنش نشان ندهیم خطر رشد مدل های وابستگی و ویژگی‌های شخصیتی ناایمن و رهایی در وجود آن کودک به منظور داشتن روابط کار آمدتر سخت خواهد بود .
    چهار مهارت های رفتاری وجود دارد که همه برای پیشرفت اجتماعی شدن و رفتار خوشایند به آن‌ها نیاز داریم: توانایی حل ناامیدی، انعطاف پذیری، مهارت حل مسئله توانایی، دیدن و حس کردن مسائل از نقطه نظرات دیگران.
    پس می توان گفت محیط خانواده و جوعاطفی خانواده و رفتار خانواده تاثیر بسیار زیادی بر روی کودکان دارد.
    رفتار و شخصیت والدین است که شخصیت کودک را شکل می دهد.

  9. سیده سمیه موسوی
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۷

    سلام و خسته نباشید
    نظر بنده این است که همراهی کردن با کودک خود و وارد دنیای او شدن و وقت گذاشتن برای او یکی از ملاک های مهم زندگی است اگر کتابی با این مضمون وجود دارد این ما هستیم که باید مطالعش کنیم و والدین بهتری برای فرزندانمان باشیم.تا نسلی عمیق از زنانی مستقل و مردانی متعهد داشته باشیم

  10. زینب زمانیان
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۷

    باسلام
    با توجه به کتاب بهترین ارتباط و مهمترین مفیدترین ارتباط که باعث آرامش انسان می شود ارتباط بین همسران هست که کودکان احساس امنیت می‌کنند وقتی که در خانواده و فرزندان درست برخورد شود آنان سعی می کند که هم رفتار درست که از پدر و مادرشان رو گرفتن را انجام دهند و همواره در خانواده‌ای که با فرزندان خود مانند دوست رفتار می‌کنند و به همدیگر احترام می‌گذارند و با هم همیشه مهربان هستند و چیزی را از هم پنهان نمی کنند و با هم صادق و راستگو هستند فرزندان خانواده ها بهتر می توانند در محیط بیرون هم خوب باشند بچه ها از روی احساسات هم از پدر و مادر چیزهایی رو یاد میگیرند به نظر من بهترین کتاب از نظر من همین کتاب است

  11. M. Y
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۷

    همه به دنبال زندگی‌ای آرام در کنار خانواده هستند و می‌خواهند فرزندانی شاد و موفق تربیت کنند که بتوانند به آنها افتخار کنند.

    نقش مادران به عنوان تربیت کننده اصلی فرزندان و کسی که محبتش آرامش‌بخش خانواده است بسیار در این امر پر رنگ است.

    اما برای ایفای این مسئولیت که سنگین نیز می‌باشد باید با آگاهی و شناخت وظایف خود در هر زمان آشنا باشید تا تصمیمات درست را با توجه به شرایط‌هایی که پیش می‌آید اتخاذ کنید. در هرسنی مطابق با نیازهای فرزند باید کتاب مورد نیاز را خواند و یکی از این کتابها، کتابی که آرزو میکنید والدینتان خوانده بودند است در این کتاب جذاب و هوشمندانه، فیلیپا پری، روان‌درمان‌گر، طنازانه از چیزهایی که واقعاً اهمیت دارند و کارهایی که باید از آن‌ها پرهیز کنیم می‌گوید – از بایدها و نبایدهای حیاتی پدرومادر بودن.

    پری به مواردی می‌پردازد که به رابطه‌ای خوب بین والدین و فرزندان منجر می‌شود و بدون اینکه قضاوتی بکند به شما کمک می‌کند تا:

    درک کنید که چطور نحوۀ تربیت خودتان روی رفتارتان با فرزند تأثیر می‌گذارد؛
    بپذیرید که اشتباه خواهید کرد و یاد بگیرید که برای جبرانشان چه کاری از دستتان برمی‌آید؛
    الگوها و چرخه‌های منفی را بشکنید؛
    احساسات خود و فرزندتان را مدیریت کنید؛
    بفهمید که رفتارهای متفاوت چه پیام‌هایی را مخابره می‌کنند.
    این کتاب خاص پدر و مادرهایی است که نه تنها به فرزندان‌شان عشق می‌ورزند بلکه می‌خواهند به آن‌ها توجه هم داشته باشند

  12. Motahareh h.n
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۷

    فلیپا پری در کتابی که آرزو می‌کنید والدینتان خوانده بودند، ابتدا به شما می‌آموزد که چگونه با فرزندتان ارتباط برقرار کنید و سپس عواملی که مانع این ارتباط خوب هستند را شناسایی می‌کند.
    اصلی‌ترین نکته‌ی فرزندپروری رابطه‌ای است که با فرزندتان دارید. این رابطه حمایت می‌کند، پرورش می‌یابد و رشد را ممکن می‌سازد یا مانع رشد می‌شود. کودکان، بدونِ داشتنِ رابطه‌ای که بتوانند به آن‌ تکیه کنند، احساس امنیت درِشان کاهش می‌یابد. شما می‌خواهید این رابطه منبع قدرت برای کودکتان باشد و روزی برای فرزندان آن‌ها نیز همین‌طور.
    هدف کتابی که آرزو می‌کنید والدینتان خوانده بودند (The book you wish your parents had read) به ‌اشتراک ‌گذاشتنِ مسائلی است که در فرزندپروری مطرح‌اند. این موارد شامل نحوه‌ی کنار آمدن با احساسات است، ‌احساسات خودتان و آن‌ها؛ اینکه خودتان را با فرزندتان هماهنگ کنید تا یاد بگیرید چطور آن‌ها را بهتر درک کنید و چطور رابطه‌ای واقعی با آن‌ها داشته باشید، نه اینکه در الگوهای خسته ‌کننده‌ی دعوا یا عقب‌نشینی درگیر باشید.
    این کتاب به شما نشان می‌دهد که چگونه می‌توانید با فرزندانتان ارتباط خوبی برقرار کنید، نه اینکه چطور آن‌ها را تحت ‌کنترل خود دربیاورید. در این کتاب، شما تشویق می‌شوید که به تجارب کودکی‌تان نگاه کنید تا بتوانید جنبه‌های خوبی را که در پرورش خودتان استفاده شده‌اند برای نسل بعدی‌تان نیز به کار بگیرید و موارد ناکارآمد را انجام ندهید.

  13. Motahareh h.n
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۷

    کتابی که آرزو می‌کنید والدینتان خوانده بودند
    معرفی و دانلود کتابی که آرزو می‌کنید والدینتان خوانده بودند

    نویسنده: فلیپا پری
    مترجم: سوما فتحی
    ناشر: نشر میلکان
    برای دانلود قانونی کتابی که آرزو می‌کنید والدینتان خوانده بودند و دسترسی به هزاران کتاب و
    فلیپا پری در کتابی که آرزو می‌کنید والدینتان خوانده بودند، ابتدا به شما می‌آموزد که چگونه با فرزندتان ارتباط برقرار کنید و سپس عواملی که مانع این ارتباط خوب هستند را شناسایی می‌کند.
    اصلی‌ترین نکته‌ی فرزندپروری رابطه‌ای است که با فرزندتان دارید. این رابطه حمایت می‌کند، پرورش می‌یابد و رشد را ممکن می‌سازد یا مانع رشد می‌شود. کودکان، بدونِ داشتنِ رابطه‌ای که بتوانند به آن‌ تکیه کنند، احساس امنیت درِشان کاهش می‌یابد. شما می‌خواهید این رابطه منبع قدرت برای کودکتان باشد و روزی برای فرزندان آن‌ها نیز همین‌طور.
    هدف کتابی که آرزو می‌کنید والدینتان خوانده بودند (The book you wish your parents had read) به ‌اشتراک ‌گذاشتنِ مسائلی است که در فرزندپروری مطرح‌اند. این موارد شامل نحوه‌ی کنار آمدن با احساسات است، ‌احساسات خودتان و آن‌ها؛ اینکه خودتان را با فرزندتان هماهنگ کنید تا یاد بگیرید چطور آن‌ها را بهتر درک کنید و چطور رابطه‌ای واقعی با آن‌ها داشته باشید، نه اینکه در الگوهای خسته ‌کننده‌ی دعوا یا عقب‌نشینی درگیر باشید.
    این کتاب به شما نشان می‌دهد که چگونه می‌توانید با فرزندانتان ارتباط خوبی برقرار کنید، نه اینکه چطور آن‌ها را تحت ‌کنترل خود دربیاورید. در این کتاب، شما تشویق می‌شوید که به تجارب کودکی‌تان نگاه کنید تا بتوانید جنبه‌های خوبی را که در پرورش خودتان استفاده شده‌اند برای نسل بعدی‌تان نیز به کار بگیرید و موارد ناکارآمد را انجام ندهید.

  14. طاهره چال دره
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۷

    باسمه تعالی
    کتابی که آرزو می کنید والدین تان خوانده بودند
    با سلام و احترام
    ارتباط بین والدین و فرزند در سرنوشت و شکل دادن به شخصیت فرزند اثر مستقیم دارد. پدر و مادری که برای تربیت فرزند هیچ مطالعه ای نمی کند و روش فرزند پروری را نه در مدرسه و نه در دانشگاه نیاموخته و حتی وقتی زوجین تصمیم می گیرند که صاحب فرزند شوند نه از روان شناس کمک می گیرند و نه کتاب هایی در این زمینه مطالعه می کنند و فقط به آنچه از خانواده آموخته اند بسنده می کنند و گاه همان روش تربیت سنتی را نیز قبول ندارند و می گویند ما سختی کشیدیم و …. بگذار فرزندمان اینطور نشود در نتیجه فرزندان دچار عدم اعتماد به نفس ، افسرده یا پرخاشگر ویا پر توقع و مسئولیت ناپذیر می شوند. والدین باید با پذیرش احساسات فرزندان به ان ها احساس امنیت دهند.پرورش صحیح فرزندان بدون توجه به ایجاد فضای مناسب و آرام برای کودکان میسر نمی شود. نابسامانی خانواده و نزاع والدین و رابطه سرد بین اعضای خانواده و نبود امنیت و آرامش و محبت ، تربیت صحیح فرزندان را به خطر می اندازد.ارتباط والدین با فرزندان و شیوه تربیتی آنها به سه دسته تقسیم می شود: والدین سهل گیر- والدین سخت گیر- والدین مقتدر که بهترین شیوه ،روش والدین مقتدر است کسانی که شیوه ای منعطف دارند وبه فرزند آزادی عمل می دهند درعین حال هم محدودیت هایی برای آنها قائل می شوند.و دلایل محدودیت ها را برای فرزندان بیان می کنند.

  15. مریم ملک احمدی
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۷

    پیشنهاد عقلانی رابرای پدر مادر درمورد چگونگی خوب شدن روابط خود با بچه ها ارائه می دهد، زیادتر ازاین پیشنهاد برای کارشناسانی که بابچه ها کار می کنند آشنا خواهد بود بادارا بودن مطالب وایده های خیلی سهل الوصول درمورد چگونگی خوب شدن زندگی درخانه وشادتر کردن آن به شکل قابل توجه تر درک کتاب آسان است

  16. Rezainejad
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۷

    با سلام
    مطالبی که از این کتاب میتوان برداشت کرد اینکه چطور با فرزندمان ارتباط برقرار کنیم و عواملی که مانع این ارتباط خوب میشه رو شناسایی کنیم.
    اصلی ترین نکته فرزند پروری رابطه ای که با فرزندمون داریم، این موارد شامل نحوه کنارآمدنمون با احساسات، اینکه خودمون رو با فرزندمون هماهنگ کنیم تا یادبگیر چطور احساساتش رو بهتر درک کنه و همچنین به تجارب کودکیمون نگاه کنیم تا بتونیم جنبه های خوب رو در خودمون پرورش بدیم و از اونها استفاده کنیم و موارد ناکارآمد رو انجام ندهیم

  17. هدی رضایی
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۷

    سلام و عرض ادب
    به نظرم همه مطالبی که در این کتاب هست قابل اجراست در صورتی که انسان به عنوان یک مادر روی خودش کننرل و تسلط داشته باشه، در غیر این صورت دونستن این مطالب هم کمکی به اجراش نمیکنه، وقتی من عصبانی ام و توان کنترل خودم رو ندارم یا بی حوصله ام و … نمیتونم دانسته های خودم رو به عرصه ظهور برسونم

  18. مهدیه شمسیان
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۶

    فلیپا پری” در “کتابی که آرزو می کنید والدینتان خوانده بودند”، پیشنهاد های منطقی و عقلانی را برای پدرومادر، در مورد چگونگی خوب شدن روابط خود با بچه ها ارائه می دهد. زیادتر این پیشنهاد ها برای کارشناسانی که با بچه ها کار می کنند آشنا خواهد بود. با دارا بودن مطالب و ایده های خیلی سهل الوصول در مورد چگونگی خوب شدن زندگی در خانه و شادتر کردن آن به شکلی قابل توجه تر، درک کتاب آسان است.

  19. زینب قاسمی برمی
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۶

    سلام، مطلب بسیار خوبی بود و واقعا ما در زندگی بچه هایی را مشاهده می کنیم که می خواهند با کارهای مختلف خودنمایی کنند تا دیگران به آن ها توجه کنند و بعضی از رفتارهای این بچه ها باعث می شود انسان حس بدی نسبت به آنها پیدا کند و در نظرش بچه های دلچسبی نباشند. متوجه شدیم که بی اعتنایی والدین به نوزادان یا کودکان باعث این نوع رفتارها می شود. یک بچه وقتی توجهی از پدر و مادر خود نبیند به دنبال توجه دیگران است و اگر دیگران هم به او توجهی نکنند حس می کند هیچکس او را دوست ندارد و این مسئله می تواند کم کم موجب دوری بچه از والدین خود شود و آسیب های جبران ناپذیری را وارد نماید. درک احساسات بچه بسیار مهم است، او در دنیای کودکی خود است و واقعا نمی تواند مثل ما فکر کند درست مثل زمانی که خود ما بچه بودیم و فهم و درک امروز خود را نداشتیم پس باید به احساساتشان احترام بگذاریم و آن ها را تحقیر نکنیم مثلا اگر نقاشی می کشد یا کاردستی درست می کند اگر از نظر ما هم زیبا نیست از آن تعریف کنیم و تشویقش کنیم و یادمان باشد وقتی ما کودک بودیم شاید استعدادی کمتر از بچه خود داشتیم.

  20. فاطمه شهپری
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۴

    متن مطالب مفیدی در ارتباط با ارتباط والدین با فرزندان داشت. اگر ما مسائلی در دوره کودکی داشته ایم و رفتارهایی با ما شده باشد باید سعی کنیم در ارتباط با کودکانمان تاثیر آن رفتار ها بروز نکند و با شرایط حال با کودکان برخورد کنیم.

  21. mo.soheilla
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۴

    سلام استاد وقتتون بخیر
    این کتاب به شما نشان می‌دهد که چگونه می‌توانید با فرزندانتان ارتباط خوبی برقرار کنید، نه اینکه چطور آن‌ها را تحت ‌کنترل خود دربیاورید. در این کتاب، شما تشویق می‌شوید که به تجارب کودکی‌تان نگاه کنید تا بتوانید جنبه‌های خوبی را که در پرورش خودتان استفاده شده‌اند برای نسل بعدی‌تان نیز به کار بگیرید و موارد ناکارآمد را انجام ندهید.

  22. مریم فدایی
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۴

    ای کاش قانونی وجود داشت که هروالدینی که فرزنددار میشه ،هر ۶ماه یا هر ۳ماه به کلاسهای روانشناسی اجباری بره ،وخیلی چیزارو به والدین گوشزد میکردن ،متاسفانه درخانواده های قدیمی تر نوازش ومحبت های کلامی خیلی رایج نیست واکثر پدر ومادرا تلاش میکنن فقط اقتدارشون رو حفظ کنن ،یا احترام به خواسته ی فرزند اصلا در بعضی خانواده ها هیچ معنی نداره ،که هنچین موضوعاتی با خوندن یک کتاب صرفا حل نخواهد شد ونیاز به یک فرهنگسازی خیلی عمیق داره

  23. kamandi7966
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۴

    باسلام ….
    خانم دکتر به نظر من کتاب والدین سمی و مادر یک دقیقه ای می‌تونه خیلی خوب باشه ….
    چون کودکی دوران خیلی مهمی هست و اخلاق و رفتار کودک در این سنین شکل میگیره و نهادینه میشه خیلی خوب میشه اگه والدین قبل از بارداری کتابها و مقاله های مرتبط با پرورش فرزندان و نکات بچه داری مطالعه داشته باشن …و اینکه والدین برای کودکش وقت بذاره و احساس نیاز کودک رو ارضا کنه باعث میشه کودک وابسته نباشه و مستقل برخورد کنه در بزرگسالی…. چون در کودکی شخصیت و منش کودک شکل میگیره برخورد صحیح و بموقع والدین میتونن خیلی کارساز باشه

  24. بهاره احمدی
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۴

    با سلام و احترام
    من چون در سن ده سالگی پدرم رو از دست دادم و فرزند دوم خانواده بودم و ما ۵ فرزند بودیم همیشه دوس داشتم که مادرم کتاب هایی درمورد بچگی و کارهایی که دراون سن دوس دارن انجام بدن و مطالعه میکردن چون من هیچ خاطره ای از بچگی ام ندارم و تفریحاتی که دوس داشتم رو انجام ندادم اما الان که بزرگتر شدم بهتر مادرم رو درک میکنم و اینکه شرایط زندگی ها متفاوت هست و ما تصمیم گیرنده قطعی نیستیم ولی خب برای خود مادرم دوس داشتم مطالعاتی درمورد حق و حقوق خودش داشت تا تو سن ۱۹سالگی ۳تا دختر و تو سن ۲۹ سالگی ۵تا بچه نداشته باشه که بخواد تنهایی اونقدر اذیت بشه

  25. علی کریمی
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۳

    کودکی یکی از مهمترین و ریشه ای ترین دوران زندگی انسان است و خب از اونجایی ک اولین گروه اجتماعی ک انسان عضو اون میشه خانوادس و بیشترین تاثیر و نقش رو تویه همه ابعاد زندگی داره ارتباط موثر کودک و والد میتونه کودک رو تویه بهترین مسیر ممکن قرار بده و احساس پشتیبان بودنه والد و اطمینان خاطره کودک ب اون جرعت کسب تجریبات مفید برایه ساخت اینده او میشه

  26. سميه شجاعیان
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۳

    سلام وعرض ادب
    فیلیا پری دراین کتاب بررسی میکند که چگونه میتوانید تمام روابطتان رابهتر کنید به طوری که بچه ها درروابط خوب وسالم رشد کنند او توضیح میدهد که چگونه نگرشهایتان رادردوران بارداری میتوانند بررابطه ی شما با فرزندانتان تاثیر داشته باشند و چگونه با نوزاد. کودک . یا بزرگسال ارتباط برقرار کنید به گونه ای که رابطه شما با انها منبع قدرتی برای انها ومنبع رضایت برای شما باشد

  27. الهام دهقان
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۳

    من با اینکه دوران کودکیم رو به دلیل پدرو مادرشاغل در مهدکودک ها و خونه پدربزرگ گذروندم ولی احساس کمبودی ندارم.یکی از دلایلش اینه که همون تایمی که با پدرمادر بودم بسیار باکیفیت بود و هرشب برام کتاب داستان میخوندن. تجربه شخصی من نشون میده کیفیت رابطه والدین باکودک مهمتر از کمیتش هست

  28. محدثه افضلی
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۳

    همه‌ی پدر و مادرها می‌خواهند بچه‌شان شاد باشد. آن‌ها نمی‌خواهند کاری کنند زندگی‌‌شان خراب‌ شود. این کتاب به نحوه‌ی ارتباط والدین با فرزندان‌شان می‌پردازد؛ اینکه چه‌چیزهایی در ایجاد ارتباطِ خوب مؤثر هستند و از چه رفتارهایی باید دوری کرد.

  29. Zahra Bakhtiari far
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۳

    مطلب کاملا مفید بود و تاثیر گذار !!کودکی دوران بسیار مهمی است چون شخصیت فرد شکل میگیرد .اگر والدین با آگاهی کودکان خود را رشد دهند کودکانی مفید با سلامت روان تحویل جامعه میدهند .پس کاش بهتر بود هر والدی قبل از بوجود آوردن فردی جدید آگاهی خود را بالا ببرند و مطالب مفیدی مثل مقاله بالا را مطالعه کنند.تا مفید تر در تربیت کودک خود عمل کنند .ممنون

  30. فاطمه حیدریان
    ۱۴۰۰-۰۹-۲۳

    با سلام و خسته نباشید خدمت خانم دکتر نیکوگفتار عزیز.بنده کتاب ((کتابی که آرزو میکنید والدینتان خوانده بودند)) اثر فیلیپا پری را پیشنهاد میکنم.در این کتاب از بایدها و نبایدهایی که منجر به ارتباط خوب بین والدین و فرزندان میشود صحبت شده است و اینکه هر پدرو مادری متوجه میشود هر رفتارمتفاوت چه پیام هایی را مخابره میکند.

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ورود به سایت

اگر می خواهید در وبسایت عضو شوید لطفاً از اینجا عضو شوید.

عضویت در سایت

[wc_reg_form_bbloomer]

در صورتی که قبلاً عضو شدید از اینجا وارد شوید.