پلانهای قصه هنرمندی که بوی مرگ میدهد/ نکُشید! شاید با گفتوگو حل شد
قصه قتل بابک خرمدین از جمله حوادث تلخی است که مستلزم نگاه ویژه کارشناسان در طولانی مدت است؛ به طوری که نباید به راحتی از کنار آن عبور کرد.
تهران، صبح روز ۲۷ اردیبهشت ماه، شهرک اکباتانِ پایتخت…
همین چند واژه، در صبح یک روز بهاری کنار هم نشستند و از حادثهای دلخراش خبر دادند که در روزهای اخیر، تیتر اغلب رسانههای کشور شده و نه تنها علامت تعجب، بلکه علامت سوالهای بسیاری را در اذهان عمومی به وجود آورده و به شکل معادلهای چندوجهی از، اما و اگرهای بسیار درآمده است و هر روز که میگذرد از خبر به سناریویی از یک فیلم واقعی و جنجالی تبدیل میشود، فیلمی که قصه آن در مورد قتل کارگردان جوانی است که این بار, خودش در قامت کارگردان حضور ندارد، بلکه این پدر و مادرش هستند که کارگردانی و بازیگری کار را برعهده دارند و کارگردان جوان، خود، ایفاگر نقش اصلی این فیلم با مایه جنایی است که طعم سکانس آخر آن به حدی برای بیننده تلخ است که نه تنها او را به بهتی عجیب فرو می برد، بلکه هضم آن نیز برایش به شدت سخت است.
سوگنامهای برای بابک
فیلمی که شاید بهترین عنوانی که بتوان برای آن انتخاب کرد ” سوگنامه ای برای بابک ” است که نام آن، از دل یکی از فیلم های خودش گرفته شده است و بدون شک، اگرچه این کارگردان جوان نتوانست آن طور که باید با فیلمهای دیگر خود چهره شود، اما قصه قتل او توانست این کارگردان را به یکی از سلبریتیهای قتلهای خانوادگی تبدیل کند و به اذعان اغلب افراد، قربانی شدن او و خواهر و همسر خواهرش در زمره یکی از تراژدی ترین قصههای جنایی قرار گیرد، چراکه سنگینی این پرونده هر روز حقایق تازهای را مشخص کرده و بیش از پیش، دست قاتلان آن را رو میکند.
پدر و مادری که مویی سپید کردهاند و گویا همانند اغلب پدر و مادران کهنسال عصای دست نمیخواهند و این را میتوان, به وضوح, از رفتارهای تلخ اجتماعی آنها در راهروهای مرکز پلیس مشاهده کرد. رفتارهایی که اگرچه اشک همگان را در میآورند، اما گویا برای پدر و مادری که طعم چنین قتلهایی زیر زبانشان مزه کرده، شیرین و رضایتمند است؛ به طوری که پدر چشم در چشم دوربین میشود و انگشتان خود را به علامت پیروزی از قتل هم خون هایش نشان میدهد, برای این کار خود شکرگزاری میکند و آنقدر در بازجویی, با اعتماد به نفس لب به سخن میگشاید که گویی از افتخارات خود میگوید و به آنها میبالد که همین موارد کافی است تا پرسشهای مختلفی در ذهن مخاطب شکل گیرد که مهم ترین آن این است که چگونه ممکن است پدر و مادری, پاره تن خود را این چنین قطعه قطعه کنند و بدون ذرهای عذاب وجدان, کار خود را درست بدانند تا جایی که به راحتی از قتل دو تن از دیگر اعضای خانواده خود پرده بردارند و هنوز دست و پایشان به سلولهای زندان نرسیده, در خصوص برنامه خود برای قتل دختر دیگرشان سخن به میان آورند.
حال نکتهای که اذهان عمومی و کارشناسان را به خود مشغول کرده این است که قتل بابک خرمدین, کارگردان جوان سینما, اولین و آخرین قتل خانوادگی نیست و نخواهد بود و حالا با توجه به اینکه این موضوع در یک سال اخیر در برخی از خانوادهها ریشه دوانده است باید به صورت ریشهای به آن نگاه ویژهای داشت و به آن پرداخت.
ردپای حوادث تلخ جنایی بر سلامت جامعه
منصوره نیکوگفتار متخصص روانشناسی اجتماعی, در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران جوان، در رابطه با تأثیرات ناشی از وقوع جرمهایی چون قتل در جامعه اظهار کرد: اخبار قتل و حوادث جنایی روی آدمها تأثیرات متفاوتی میگذارد و به میزان آسیبپذیری افراد ممکن است برخی را در آستانه ابتلا به PTSD قرار دهد و یا ممکن است برخی را مبتلا به حملات اضطرابی کند و حتی احتمال دارد در برخی از افراد، واکنشهای استرسی را به وجود آورد یعنی قابل پیشبینی نیست که افراد نسبت به چنین حوادثی چه واکنشی از خود نشان میدهند.
وی بیان کرد: از طرفی، به دلیل اینکه افراد به صورت غیر منتظره، در معرض هر اخباری که در فضای مجازی و یا برنامههای تلویزیونی و بدون هیچ زمینهچینی و هشدار و سلسله مراتبی باشد، قرار میگیرند این موضوع، قطعا میتواند برای سلامت روانشان مخل و مخرب باشد و بر حسب آمادگیهای قبلی و بر حسب زمینههایی که افراد دارند، چه بسا برخی از افراد با چنین آمادگیهای روانشناختی یعنی با وجود بعضی از اختلالات و با داشتن برخی زمینههای خانوادگی و اجتماعی، چه بسا نشر این اخبار باعث شود که برخی از افراد به دنبال عملی کردن اتفاقات مشابه بر بیایند.
این روانشناس تصریح کرد: افرادی که مشکلات سایکوتیک دارند, توانایی تشخیص واقعیت از خیال را ندارند؛ به طوری که فرد ارتباطش با واقعیت قطع میشود که ممکن است این موضوع به صورت دائمی نباشد و زمانهایی که دچار توهم و هذیان است، ارتباطش با واقعیت قطع شود و افرادی هم که در محیطهای خشونتباری زندگی میکنند و حجم زیادی از خشم درون آنها تلمبار شده است هم میتوانند مستعد ایده و الهام گرفتن از چنین اتفاقاتی باشند.
نیکوگفتار گفت: قطعا مواردی از این دست به صورت موردی اتفاق میافتند و پدیدههای منحصر به فردی هستند که به هیچ وجه قابل تسلی به کل جامعه نیستند و چنین اتفاقاتی توانایی اپیدمی شدن ندارند، اما اینکه ذهن آدمها درگیر این اخبار و حوادث شود، ممکن است در ذهنشان به آنها شاخ و برگ دهند و تصویرسازی کنند و با توجه به مشکلات و اختلافات خانوادگی چه بسا یک زمینههایی در ذهنشان شکل گیرد، امر دور از ذهن نیست و باید توجه کرد که اتفاق اخیر, یک پرونده جنایی بسیار خاص با ویژگیهای منحصر به فرد است.
وی ادامه داد: این ذهنیت که جوانان تصور کنند، پدر و مادر به خاطر اختلافاتشان آنها را خواهند کشت، یک ذهنیت بیمارگونه است و قطعا اگر تعداد این حوادث زیاد بود، میتوانستیم نگران شیوع چنین رفتاری باشیم، اما وقتی در طول تاریخ و تمام حوادثی که اتفاق افتاده، این یک مورد نادر است، میتوان گفت که این اتفاق, موضوعات مشابهی ندارد.
تلخندی که در بروز حوادث باید مراقب آن باشیم
این روانشناس با اشاره به چرایی اینکه برخی از افراد جامعه, این قتل دلخراش را به زبان طنز در آورده اند, افزود: طنز به نوعی یک فرافکنی هم است که انسانها اضطرابشان را در قالب طنز نشان میدهند و آن اضطراب را پوشش میدهند و همچنین پرخاشگری هم از مواردی است که افراد در قالب طنز نشان میدهند. بنابراین, طنز میتواند یک مکانیزم دفاعی باشد تا فرد بتواند از حریم و امنیت روانی خود دفاع کند و علاوه بر این خشمی که در اثر استرس این اتفاق وحشتناک به وجود آمده است، میتواند خود را در قالب طنز نشان دهد.
نیکوگفتار تصریح کرد: طنزپردازی, واکنش طبیعی انسانها در قبال خشم و اضطرابی است که تجربه کرده و به این ترتیب آرامش بیشتری پیدا میکنند و در حقیقت, یک شیوه برخورد با مسائل است و در این موقعیت اصلا نادرست نیست و میتواند شیوهای برای مقابله با موضوعاتی باشد که انسانها هیچ کنترلی روی آن ندارند و شوکه شدهاند.
وی گفت: والدین نباید فرزندان خود را در معرض چنین اخباری قرار دهند و اگر به صورت ناخواسته در معرض این اخبار قرار گرفتند، بهتر است والدین از آنها چیزی را پنهان نکنند یعنی وانمود نکنند که چنین اتفاقی نیفتاده است و یا بخواهند اخبار را به صورت دیگری تفسیر کنند، بلکه والدین باید با فرزندان خود صحبت کرده و سعی کنند آرامش از دست رفته فرزند خود در هر سنی که هستند را به او برگردانند و به او توضیح دهند که یک چنین اتفاق مهیب و هولناکی, پیامد یک اختلال روانی شدید است و تا فردی دچار اختلال روانی درمان نشده نباشد، دست به چنین کاری نمیزند.
این روانشناس با اشاره به پوششهای رسانهای حوادثی چون قتل بابک خرمدین تاکید کرد: رسانهها بخشی از خوراک و جذب مخاطبشان از طریق پر و بال دادن به چنین اخبار و حوادثی است و نمیتوانند از چنین موضوع بکری بگذرند، اما هر خبری که در مورد این موضوع کار میکنند، حتما باید کارشناسی شده باشد چراکه به این ترتیب، زهر آن خبر گرفته شده و آسیب آن کمتر میشود تا اینکه زهر آن حادثه هولناک بخواهد در صدر اخبار قرار گیرد، زیرا در این صورت, قطعا میتواند آسیبهای زیادی را به همراه داشته و خسارتبار باشد.
ریشهیابی منشأ قتلهای زنجیرهای
فاطمه کوهپایه زاده روانشناس و روان درمانگر نیز در ادامه اظهار کرد: قتلهایی که با یک شیوه و به صورت زنجیرهای انجام میشوند از آن جهت که طی آن فرد قادر به کشتن قربانیان متعدد میشود و معمولا، افراد تا دستگیری, به ارتکاب قتلها ادامه میدهند، هم از نظر جرمشناسی و هم روانشناسی از اهمیت متمایزی نسبت به قتلهای واحد برخوردار هستند.
وی بیان کرد: وقوع قتلهای سریالی بیش از از اینکه منشأ بیرونی و محیطی داشته باشند، منشأ درونی و روانشناختی دارند و اگرچه نمیتوانیم نقش عوامل اجتماعی را کتمان کنیم، اما به نظر میرسد عوامل روانشناختی سهم بیشتر و پررنگتری دارند.
کوهپایه زاده تصریح کرد: در خصوص قتل اخیر، به نظر میرسد یکی از اختلالات روانی به نام اختلال سایکوپات است که افرادی معمولا دچار این اختلال هستند که رفتارهای ضد اجتماعی دارند و به انجام اعمالی از جمله قتل، سرقت و آسیب زدن به دیگران دست میزنند که این کار برای آنها بسیار راحت است بدون اینکه ذرهای احساس عذاب وجدان و یا احساس گناه داشته باشند.
این روانشناس گفت: ممکن است پدر و مادر بابک خرمدین, دچار این اختلال باشند و از این جهت این فرضیه را ممکن میدانیم، چراکه تشخیص درست این مسئله مستلزم این است که یک مصاحبه دقیق و علمی با فرد داشته باشیم و ارزیابی کامل روانشناختی صورت گیرد و گذشته، تاریخچه و واکنشهای روانی و عاطفی فرد بررسی شود و در نهایت تشخیص صحیح داده شود، اما بر اساس دادهها و آنچه در فضای مجازی شاهد آن هستیم و آن چه که از شواهد و صحبتهای پدر بابک خرمدین مشهود است, به نظر میرسد که پدر او دچار اختلال سایکوپات است و در این میان, اگر این فرد تشخیص اختلال سایکوپات را گیرد، ریشه آن و علت ایجاد این اختلال، هم عوامل ژنتیکی و هم عوامل محیطی است.
واکاوی علت فرزندکشی و فرزند آزاری توسط برخی از والدین
وی ادامه داد: فرزندکشی و فرزندآزاری و قتلهایی از این دست، دلایل مختلفی دارند و در واقع, ریشه روانی یکسانی برای افرادی که فرزندشان را چه در سن کودکی و چه در خردسالی به قتل میرسانند، وجود ندارد و باید فرد به فرد و مورد به مورد آن فرد, توسط تیم متخصص مورد ارزیابی قرار گیرد چون در پروندههایی از این دست که مقتول امکان دفاع از خود را ندارد و ممکن است هیچ کدام از اینها وجود خارجی نداشته باشند و صرفا ساخته و پرداخته ذهن خود والدین باشد و در این پرونده نیز, پدر و مادر بابک خرمدین بر اساس ذهنیت خودشان و نه لزوما واقعیت دست به چنین توجیهاتی میزنند و امکان دفاع از مقتول به دلیل ابهامات موجود وجود ندارد و در نتیجه, ارزیابی بیشتر و شناخت دقیقتر و باز شدن ابعاد بیشتر پرونده توسط تیم متخصص را میطلبد تا مشخص شود که اینها عناوینی برای فریب یا توجیه این اقدامشان است یا خیر؟
کوهپایه زاده ادامه داد: در برخی از موارد، قاتلین در قتلهای آزارگرانه خود، فاقد احساس قبح اخلاقی بوده و چه بسا با نگرش غیرانسانی بودن قربانیان و استحقاق آنان به کشته شدن, برای جرم ارتکابی, توجیه اخلاقی هم در ذهن خود میپرورانند و قربانیان را با القابی جامعهپسند مثل افرادی که دچار انحرافات اخلاقی هستند، شایسته ادامه زندگی نمیدانند و حذف آنان را از جامعه به مثابه یک رسالت برای خودشان تلقی میکنند.
وی ادامه داد: در مورد تأیید رفتار پدر بابک خرمدین توسط همسرش، آنچه که مسلم است، مادر بابک خرمدین هم به لحاظ سلامت روان باید مورد بررسی قرار بگیرد و آنچه از روی شواهد و گفتههای ایشان به نظر میآید احتمال اینکه خود مادر بابک خرمدین هم درگیر اختلال روانی سایکوپات باشد، وجود دارد، چون معمولا افرادی که به لحاظ روانی سالم هستند، حتی اگر شاهد قتل باشند و یا دست به قتل بزنند دچار اختلال PTSD و یا اختلال استرس پس از حادثه میشوند که ما چنین شواهدی را در گفتمان و رفتار مادر مقتول نمیبینیم و در عین حال، به نظر میرسد این خانم یک فرد وابسته و مطیع همسرش است که رفتارهای همسرش را هم تأیید میکند.
این روانشناس افزود: متأسفانه، در یک سال اخیر, اخبار زیادی را درباره قتلهای زنجیرهای و قتلهای ناموسی و فرزندکشی و فرزندآزاری شنیدهایم، اما سؤالی که مطرح است این است که آیا نظریه جمعی از روانشناسان و جامعهشناسان که از بایدها و نبایدها و هنجارها و ارزشها و ناهنجاریها و ضد ارزشها سخن بگویند و ترغیب کنند کفایت میکند؟ مسلما خیر؛ پس باید در یک فرآیند آسیبشناسانه و مشارکت مسئولانه همه نهادها ازجمله روانشناسان، جامعهشناسان، حقوقدانان، نهادهای قضایی، نهادهای فرهنگی و آموزشی و تربیتی در کنار همدیگر به یک اجماع نظر برسند و یک آسیبشناسی دقیق و علمی انجام شود که چرا ما شاهد تکرار چنین شواهدی هستیم.
کوهپایه زاده اظهار کرد: در این خصوص باید علت یابی عمیقی انجام گیرد و ساختارهای موجود برای تغییر یک چنین شرایطی در جامعه باید فراهم شود. باید به این موضوع پرداخته شود که چه اتفاقاتی باعث میشود که ما شاهد تکرار این مسائل در جامعه باشیم و باید اقدامات صحیحی انجام دهیم تا بیش از این شاهد خشونتهای خانگی نباشیم و از شیوع این معضل پیشگیری کنیم و باید نگاه پیشگیرانهای را داشته باشیم و نباید به صورت مقطعی به این مسائل بپردازیم و دوباره به گوشهای گذاشته شوند.
وی با اشاره به نقش رسانه ها بیان کرد: رسانهها هم باید در بیان جزئیات برخی از پروندهها با دقت نظر بیشتری عمل کنند؛ به طوری که اخبار قتلهای این چنینی حتما باید با نظر متخصصان روانشناسی منتشر شود تا منجربه افزایش ناامیدی و خشم و اضطراب عمومی نشود به خصوص در شرایطی که شاهد هستیم مشکلات اقتصادی از یک سو و زندگی که بر اساس کرونا سبک زندگی خاص و فشار روانی زیادی را بر مردم اعمال میکند از سوی دیگر باعث مشکلات عدیدهای در مردم شده است و فضای انتشار چنین اخباری هم باید از سوی اصحاب رسانه با دقت صورت گیرد.
این روانشناس در پایان خاطرنشان کرد: برای این مسئله پیشنهاد میکنم که یک تیم متخصص از روانپزشک، روانشناسان بالینی، روانشناسان اجتماعی، جامعهشناسان، حقوقدانان در کنار همدیگر قرار گیرند و ابعاد مختلف این قتل بازبینی و ارزیابی شود تا از وقوع قتلهای این چنینی در جامعه خودداری شود.
منبع خبر: وبسایت سازمان بهزیستی کشور
ساراخسروی
1400-11-01طبق اطلاعاتی ک من ب دست اوردم این اقا اختلال شخصیت خودشیفته بدخیم داره ک ویژگی های زیر رو داره:
1- عظمت و بزرگ منشی؛ که خودش رونسبت به بقیه برتر می بینه
2- خودمحوری:این افراد اعتقادات خودشون رو واقعیت بی شک و تردید میدونن و خیلی تمایل دارن تا در مورد “من” ، “خودم” صحبت کنن.
این موضوع صحبت های ایشون کاملا واضح و روشنه که گفتن “کشتم تا از فساد آنان جلوگیری کنم”.
از طرفی هم میل سیری ناپذیر برای دیده شدن، قدرت و تحسین که در واکنش ایشون، در مقابل دوربین و نشون دادن علامت پیروزی کاملا مشخصه. این موضوع روتایید میکنه
تمایلات ضداجتماعی و 3_سادیستیک: این افراد از درد و رنج دیگران لذت میبرن. الگوی رفتار کاملا پرخاشگرانه دارن و آسیب، قتل و تجاوز در اون ها خیلی زیاد وجود داره. ک طبق اخباری ک وجود داره ایشون بارها ب دختر خودشون تجاوز کردن، قتل و مثله کردن فرزندان و داماد خود و تکرار این موارد با گذر سال هانشون دهنده رفتارهای ضداجتماعی و سادیستیک هست..
4- فقدان وجدان و همدلی:فقدان وجدان و احساس گناه و عدم همدلی علی رغم فاجعه هایی که این اشخاص به بار میارن، اون ها هیچ وقت احساس پشیمونی نمیکنن و می تونن بارها رفتارهای خودشون رو تکرار کنن. در مورد پدر بابک خرمدین هپ به وضوح عدم پشیمونی در صحبت های پدر بابک، تکرار قتل ها و ادعای او مبنی بر تمایل به قتل دختر دیگرش این موضوع رو نشون می ده.
5- پارانویا: بدبینی، مشکوک بودن و عدم اعتماد از ویژگی های خودشیفته های بدخیم هست
با دونستن این عوامل سعی جدی بکنیم ک با شناسایی این افراد ازشون دوری کنیم و در صورت امکان کمک ب درمانشون کنیم
ساراخسروی
1400-10-29این موضوع چقدر ما آدم هارو ب چالش کشید و چقدر بنظرم ب ما تلنگر زد..
چند مشکل روانی رو در ایشون میشه ب وضوح دید..
سایکوپت.خودشیفتگی.خود محوری..
و خیلی مورد دیگه ولی خب اینها مواردی هستن ک با شنیدن دو جمله از ایشون کاملا قابل مشخصه.افراد زیادی از جامعه ما دچار این مشکلات هستن.ای کاش جامعه این بستر رو فراهم کنه ک این افراد درمان بشن.
و ممنون ازشما ک اینکه این اطلاعات و دراختیار ما میزارید..
ب ما کمک میکنه با دانستن و شناخت ویژگی این افراد تا حد امکان ازشون دوری کنیم
لیلی فولادیان
1400-10-26باسلام
مرسی از این مقاله چون بنظرم متاسفانه این موضوعی هست که در کشور ما خیلی ندید گرفته میشه و این تصور وجود دارد که اگر والدین مخصوصا پدر مرتکب قتل فرزند خودش بشه نباید برای او مجازاتی در نظر گرفت ولی این بنظرم خیلی بده چون یک انسان مخصوصا فرزند در هر حالتی و دارای هر مشکلاتی حق زندگی دارد و باید در نظر گرفت که من والد هم در مشکلات او مقصر هستم. بنظرم برای کاهش این آمار مخصوصا پدرانی که با سنگدلی تمام دختران این سرزمین را میکشند باید قبل از همه بدانیم فرزند ما حتی اگر دارای مشکل هم باشد بازم حق زندگی دارد و مطمئنا توانایی اصلاح هم وجود دارد. البته این هم هست که در بسیاری از موارد ما خانواده های داریم که به شدت سنتی هستند و تحمل اینکه فرزند آنها کمی از چارچوب خانواده خارج شود را ندارند و به بدترین شکل ممکن با آن برخورد میکنند یا شهر هایی که هنوز به شدت سنتی هستند و تمام حقوق خانم ها را از بین میبرند و از نظر آنها دختر به دنیا آمده تا ازدواج کند و بچه دار شود پس کوچکترین اعتراض بزرگترین تنبیه را برای فرد دارد. به امید روزی که همه والدین بدانند که صاحب فرزندان خود نیستند و فرزندان حق دارند زندگی متفاوت از خانواده خود داشته باشند.
زینب قاسمی برمی
1400-08-26سلام، بسیار مطلب خوبی بود و اطلاعاتی رو بدست آوردیم. واقعا افرادی که اختلال سایکوتیک رو دارند میتونند در زمان توهم و خیالات آسیب های جبران ناپذیری رو وارد کنند. و واقعا اختلال سایکوپات هم آدم رو میتونه به چه مرحله ای برسونه که انسان از قتل خصوصا قتل فرزندش هیچ عذاب وجدانی نداشته باشه و با افتخار قتل فرزندش رو بیان کنه.
مریم شهابی
1400-08-07به نظر می رسد اعلان عمومی بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی مانند بروز قتل ها و برخی جرایم دیگر در رسانه ی ملی و فضای مجازی آثار سوء روانی بسیاری در جامعه دارد، از جمله ایجاد استرس، اضطراب و توهم برای برخی گروهها و چه بسا ایده گرفتن و تشویق برخی گروههای دیگر در جهت عملی کردن این نوع ناهنجاریها. لذا نیاز است رسانه ملی و فضای مجازی در جهت پیشگیری از ارتکاب و زمینه سازی جرم و جنایت از علنی سازی بسیاری از اتفاقات در فضای عمومی جامعه جلوگیری کند و بررسی این گونه حوادث را در کارگروههای تخصصی تر سازماندهی کند.
پیرحیاتی
1400-08-03بسیار عالی.
خیلی مفید بود. واقعا جای خالی روانشناسان خبره در اینگونه اتفاقات حس میشه.با مشاوره تا حد زیادی میشه آسیبهای این اتفاقات رو کم کرد. بسیار عالی اشاره کردبد که برای اثربخشی در درمان برخی اختلالات یک تیم پزشکی نیازه.
حسین کریم عطایی
1400-08-02درود خدمت استاد گرامی
سرکار خانم نیکو گفتار
از نظر روحی و روانی این اخبار خیلی به مردم مخصوصا نوجوانان و جوانان آسیب زده و زمینه ساز استرس و افکار منفی در ذهنها میشه و این نوع خبرها باعث رعب و وحشت و ترس در بین جامعه میشود و همیشه نگرانی در افراد جامعه ایجاد مینماید و باعث تشویش اذهان عمومی در مورد امنیت جامعه میشود و همچنین پیش زمینه ای میشود برای الگوبرداری افرادی که مشکل روحی و روانی داشته و مرتکب چنین جرائمی شوند
و به نظر بنده هر چقدر اخبار حوادث کمتر منتشر شود جامعه آرامش روحی و روانی بیشتری احساس مینماید
مریم ابوطالبی
1400-08-02سلام خانوم دکتر . با حرفای شما موافقم. این اطلاع رسانی ها نیازه جامعه امروزیه و انشالله برسه روزی ک کمتر دچار نسل کشی و جوان کشی شویم. ب نظر شما بهترین راه مقابله با اینگونه قتل ها چی میتونه باشه؟؟؟؟
( سیده سمیه موسوی)
1400-08-02سلام خانوم دکتر خسته نباشید در رابطه با این مسائل بنده نیز با شما موافقم و از جامعه و سایت های اطلاع رسانی خواهشمندم این گونه اخبار طوری در دسترس عموم قرار دهند که جای شک و شبهه نماند. مسلما تنها بابک خرمدین نیست که قربانی این قتل های سریالی شده قبل تر و حتی در اینده ما نیز نظارهگر این رفتار وحشیگری هستیم و احساس امنیت ما و فرزندانمان در اینده خیلی کم رنگ شده است و از جامعه و دولت خواهشمندیم برای مردم و بخصوص قشر ضعیف زنان کاری انجام دهند
زهرا زارع وامرزانی
1400-08-02سلام باعرض خسته نباشید محضر استاد نیکوگفتار
درخصوص ارائه مقاله قتل واقعا مطالب عالی بود ممنون ازاینکه به اگاهی افراد دراین موردات اضافه میکنید
درسالهای اخیر واقعا خبرهای متعددی از خشونت علیه زنان وقتل های ناموسی در ایران به وقوع اتفاق افتاده
به همین منظور دیده بان حقوق بشر از آذر 99خواستار اصلاح و تصویب هرچه سریع تر لایحه منع خشونت علیه زنان وهمچین مردان جمهوری اسلامی شد .
نازنین یزدان نجات
1400-08-01زمانی ک از پدر بابک پرسیدند
«من عذاب وجدان و احساس گناه ندارم پس کابوس هم نمیبینم. فردی که من از بین بردم یک شخص فاسد بوده است». عدم احساس گناه و پشیمانی یکی از خصلتهای بارز افراد سایکوپت است. این گروه افراد نارسیست و خودشیفته و خودمحور هستند. این افراد به شدت نیازهای شخصی خودشان برایشان مهم است و اصلا به این فکر نمیکنند که یک فرد دیگر میتواند شخصیت و هیجان متفاوتی داشته باشد. این افراد به شدت خودمحورند.
افراد سایکوپت رفتارهای تکانشی دارند، بدون اینکه به عواقب کارشان فکر کنند و کاری میکنند بدون اینکه پیامد آن را ببینند. آنها به شدت زودرنج هستند و تاب تحمل صحبتهای مخالف را ندارند و به شدت تحریکپذیرند و سریعا رفتار پرخاشگرانه و خشمگینانه دارند. اکبر خرمدین در اختلاف احتمالی که با خانواده دارد از نهادی کمک نمیگیرد، خودش کارش را انجام میدهد و کسی را که آرامش او را به هم بزند به راحتی حذف میکند.
همانطور که گفتیم مهمترین ویژگی این افراد خودشیفتگی بسیار بالا و پرخاشگری برامده از آن است . جامعه و خانوادهها باید به این سمت پیش برود که خودشیفتگی و خودمحوری بچهها را محدود سازد و کنترل کند. ما نیازمند آموزش مخصوصا درمورد نحوه کنترل خشم هستیم. هرچقدر خودشیفتگی بالاتر باشد، پرخاشگری نیز بیشتر میشود و بایستی ساختار حقوقی به سمتی برود که وخامت این عمل هرچه بیشتر مشخص شود.
فاطمه اسکندری
1400-08-11سلام باعرض خسته نباشید ب محضر دکتر نیکو گفتار با نظرات شما درمورداین اطلاع رسانی ها موافق هستم از نظر من پدر مادر بابک خرم درین یک دسته از بیماریهای جنون یا سایکوز دارند جنون یا سایکوز باعث میشود ک فرداحساسات یا افکرار عجیب و غریبی داشته باشند و دچار توهم یا هذیان شده وطوری رفتار کند ک نتواند امور جاری زندگی اش را انجام دهد و ارتباطش با دیگران مختل میشود .
الهام دهقان
1400-08-01خانم دکتر موافق نظر شما درباره اخبار قتل هستم. و اینکه بازهم به صداسیما ودرگاه های اطلاع رسانی پیشنهاد میکنم اگر قرار است خبری استرس زا و احتمالا مشکل آفرین در خانواده پخش کنین باید اون موضوع رو به طور کامل و با بیان همه جزئیات به صورت مستند اطلاع دهیدو نه مبهم که جایی برای تایید و تکذیب نادرست جوانان وجود نداشته باشد.