اضطراب

اضطراب واژه ای برای بيان احساسات عادی است که مردم هنگام مواجهه با ترس، خطر، يا تحت فشار های رواني تجربه می کنند. افرادی که دچار اضطراب هستند آشفته، ناراحت، عصبی و هيجان زده می شوند. مضطرب بودن می تواند به دليل تجربيات زندگی مثل: از دست دادن شغل، شکست در ارتباطات، بيماری های خطرناک، حوادث جدی، و از دست دادن عزيزان به وجود آيد. مضطرب بودن در اين مواقع درست است و معمولا ما برای مدت کوتاهی احساس اضطراب می کنيم. از آنجاييکه مضطرب بودن مسأله ای بسيار عادی است، درک و دانستن تفاوت بين احساس اضطراب بهنجار مرتبط با شرايط از يك سو و علايم و عوارض اختلال اضطرابی از سوي ديگر بسيار مهم است .

اختلالات اضطرابی يك اختلال واحد نيست، بلکه گروهی از بيماری ها است که مشخصه ی همه ی آن ها احساس مداوم اضطراب زياد، ناراحتی بيش از حد و تنش است. معمولا زمانی می توان تشخيص داد که فردی مبتلا به اختلالات اضطرابی است که اين اختلالات در فرد به حد نهايت رسيده، با کارهای روزمره ی وی تداخل پيدا کرده و مانع از انجام وظايف روزانه اش گردد.

 اختلالات اضطرابی رايج ترين فرم اختلالات رواني است و در هر زمان يک نفر از هر پنج نفر تحت تاثير اين بيماری است. اين اختلال اغلب در دوران نوجوانی(بلوغ) شروع می شود، ولی بعضی مواقع در دوران کودکی و يا ميانسالی نيز آغاز می گردد. زنان بيش تر از مردان به اختلالات اضطرابی مبتلا می گردند.

اختلالات اضطرابی به طور ناگهانی و بدون هيچ دليل مشخصی ظاهر مي شوند. اين اختلالات معمولا با احساسات فيزيکی مفرط بيش از حد مثل تنگی نفس و تپش قلب همراه است. ساير نشانه ها ی اين بيماری عبارتند از: عرق کردن، لرزش و احساس خفگی، حالت تهوع، دل آشوبی، سرگيجه، سوزن سوزن شدن، از دست دادن تعادل و در انتظار اتفاق بدی بودن. اختلالات اضطرابی بر روی نحوه ی تفکر، احساسات، و رفتارهای فردی تاثير می گذارد؛ اگر اين اختلال درمان نشود ممکن است منجر به پريشانی قابل توجه و اختلال در زندگی فرد گردد. خوشبختانه، درمان اضطراب معمولا موفقيت آميز است. اگر معمولا سطح اضطراب بالايي را تجربه مي كنيد براي دريافت مشاوره و كمك تخصصي مي توانيد به كلينيك روانشناسي جان زیبا مراجعه بفرماييد.

 

برخی از ارزیابی‌های غیرمنطقی عبارت است از:

تعميم بيش از حد: “چون يکي از اقوام ما در اثر سرطان فوت کرده است، پس ممکن است من هم به اين بيماري مبتلا شوم”

فاجعه آميز کردن: “اگر امسال هم نتوانم در کنکور قبول شوم، بدبخت مي‌شوم” و يا “اين جوش کوچک روي پوست من حتماً نشانة يک بيماري خطرناک و لاعلاج است”

انعطاف ناپذيري و بايدها و نبايدها: “رفتار من بايد همواره طوري باشد که هيچکس از دست من ناراحت نشود” يا “هيچ وقت نبايد کودکم را تنها بگذارم چون ممکن است برايش اتفاقي بيفتد”

انتظارات غيرواقع بينانه: “اگر بلايي سر هر يک از اعضاي خانواده‌ام بیاید خودم را  نمي بخشم، چون کارم طوري است که نمي توانم دائماً پيش آن‌ها باشم” 

چند راهکار:

اضطراب را به عنوان بخشي از زندگي بپذيريد که ممکن است براي هر کسي پيش بيايد، بنابراين با تفکر بد و منفي دربارة خود، مسائل را تشديد نکنيد.

از موقعيتي که باعث اضطراب شما شده است، فاصله بگيريد مثلاً فکر کنيد اين مشکل براي دوستتان پيش آمده است و شما مي‌خواهيد به او کمک کنيد. درآن صورت بهتر مي‌توانيد با موقعيت کنار بياييد.

به ارزيابي هاي خود از آنچه که شما را مضطرب ساخته است نگاهي بيندازيد و درصورت غيرمنطقي بودن، آنها را اصلاح کنيد.

از موقعيت اضطراب زا اجتناب نکنيد. چون تا زماني که شما با موقعت مواجه نشويد، افکاري که راجع به آن داريد اضطراب شما را تشديد خواهد کرد. 

کمال گرا نباشيد. افراد زماني مضطرب مي‌شوند که انتظاراتشان به طور نامعقولي بالا است و بيش از اندازه نگران اشتباهات کوچک خود هستند. 

به جاي بکارگيري خودگويي‌هايي مثل “نبايد اشتباه کنم” ، “بايد بتوانم تمام کارها را درست انجام دهم” و … سعي کنيد اين گونه با خود حرف بزنيد که “حداکثر توان خودم را به کار مي‌گيرم” ، “اشتباهات هم مي‌توانند درس خوبي براي آينده باشند” و …

زماني که موقعيت را غيرقابل کنترل مي بينيد، از روش‌هاي مهار فشار عصبي و آرامش بخشي مثل آرامش بخشی يا مراقبه استفاده کنيد. 

سعي کنيد با پيش بيني رويدادهاي مثبت، افکار منفي‌تان نسبت به آينده را خنثي نموده و نگراني‌هاي خود را مرتفع سازيد.

نظرات (3)

  1. محدثه افضلی
    1400-08-01

    افراد مضطرب با افکار منفی به این فکرند که اضطرابشان را افزایش می یابد و مردم متوجه می شوند من مضطربم آنها کمتر به من فکر می کنندو من تنها فرد با این مشکل هستم

  2. کیمیا
    1400-03-15

    حرفای درست بقیه برام مهم نیس و آخر کار خودمو میکنم هرچقدر ک ب ضررم باشه
    حرفای هیچکس تو سرم نمیره اصلا

    • aranjbar
      1400-03-16

      با سلام و احترام
      اینکه حرفهای درست دیگران هم نمی خواهید قبول کنید، نیاز هست تا به متخصص روانشناسی مراجعه کنید تا در مورد دلایل و نحوه مقابله با آن صحبت کنید.

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ورود به سایت

اگر می خواهید در وبسایت عضو شوید لطفاً از اینجا عضو شوید.

عضویت در سایت

[wc_reg_form_bbloomer]

در صورتی که قبلاً عضو شدید از اینجا وارد شوید.